۱۳۹۱ مرداد ۷, شنبه
۱۳۹۱ مرداد ۶, جمعه
سخنان وطنپرستی بنام رضا ادمین تالار وطنپرستان در رادیو ایران با آقای توکلی
گوش دادن باین مصاحبه یکساعته برای جوانان داخل کشور بسیار مفید خواهد بود تا بدانند که کشور درزمان قاجاریه چه بوده وبعد از رضا شاه بزرگ واعلیحضرت محمد رضا شاه آریامهر چه شد تامل داشته باشید تا فایل باز شود واین یکساعت صحبت را گوش کنید
پاینده ایران آزاد وسکولار برقرار باد سامانه شاهنشاهی درایران
جمهوری اسلامی باید برود وبا همت من وتوی ایرانی خواهد رفت
http://www.upin.ir/images/qsjnb0x1yxpjrnnh04k2.mp3
پاینده ایران آزاد وسکولار برقرار باد سامانه شاهنشاهی درایران
جمهوری اسلامی باید برود وبا همت من وتوی ایرانی خواهد رفت
http://www.upin.ir/images/qsjnb0x1yxpjrnnh04k2.mp3
۱۳۹۱ مرداد ۲, دوشنبه
چکیده تصامیم مهم مقامات کلیدی رژیم که چند هفته پیش در جلسه مهمی صورت پذیرفته
چکیده تصامیم مهم مقامات کلیدی رژیم که چند هفته
پیش در جلسه مهمی صورت پذیرفته و امروز بدست کمپین سفارت سبز رسیده ،باستحضار
هموطنان میرسد:
خامنه ای: پس از فشار در مسکو که
همان تکرار زیادیخواهی استکبار در بغداد بود،حجت برای ما در مسائل خارج بار دیگر
بازگشت به همان رعایت عزت،حکمت و مصلحت و استفاده از فرصت های مناسب (خرید زمان )
برای تحقق مهمات نظام هست.اکنون برای اولین بار پس از انقلاب،اجماع آنها علیه ما
شکل گرفته،حتی بعد از فتنه ۸۸ نیز چنین اجماعی نشد و نبود.طوری که اگر راه فعلی
دوستان مان در سوریه را در پیش میگرفتیم ( کشتار ۱۳۰۰۰ نفر در سوریه توسط بشار اسد
و خامنه ای) باز اجماع نبود و نمی شد،چون منافع شان اقتضی نمی کرد. اما اکنون هست و
اقتضی می کند.من درین رابطه با دلسوزان نظام مشورت هایی داشتم.برادر بزرگمان مجاهد
نستوه امام و انقلاب و نظام ،آقای هاشمی حرف آخر را زدند.من کاملا موافقم ،گفتم شما
بزرگواران ،برادران و خواهران ارزشی نظام نیز بیائید،بشنوید،تصمیم گیری نهایی و
تقسیم وظایف بشود.بعضی فداکاری ها باید بشود عده ای موقتا کنار میروند .آن عده ای
هم که میآیند امیدوارم بآن شکلی که لازم هست، بخاطر مصلحت نظام عمل نمایند.چاره ای
هم غیر از این نیست و الا همه می بازیم .اکنون اگر آبرو و حیثیتی هست و داریم ،باید
خرج نظام مقدس مان بشود.انجام موفقیت آمیز این امر،ضمن انجام وظایف محوله
روزانه،منوط به همکاری همه ما با آقای هاشمی بعنوان مسئول تمام اختیار این امر
هست.به آقای رئیس جمهور هم قبلا گفته شد با تمامی مجموعه زیر نهاد خود با ایشان
همکاری کنند.
هاشمی رفسنجانی: پس از مشورت با
مقام معظم رهبری بنا به امر ایشان من با دوستان از جمله اعضای مجمع تشخیص مصلحت
نظام از جمله ،السابقون ،مشاوره های زیادی برای خروج ازین بن بست تحمیلی استکبار
داشتیم . خلاصه اش این بود که میگویم، نظر رهبری هم بر اجرای اکمل و تمام آن است:در
دوران ما و سازندگی،دوستانی رسمی و غیر رسمی اعم از آشکار و نهان(دول خارجی-محافل
موثر خارجی-بنیانگذاران انقلاب ۵۷ که اکنون مقیم خارج بوده و خواهان اصلاح و رفورم
در چهارچوب همین قانون اساسی فعلی اند) در خارج از کشور داشتیم که گاها در مراحلی و
دشواری هایی کمک نظام بوده اند و هستند.بعد از جریانات ۸۸ و مشکلاتی که پیش آمد
تماس هایی با آنها داشتیم که این اواخر قول هایی بما دادند.البته شروطی هم داشتند.
اما منافع شان اقتضی می کند: ما باشیم.ضد انقلاب در حال تشکیل بساطی برانداز،حول
محور اتحاد و آشتی ملی گروه های معاند نظام در چهارچوب شورایی هستند.نفوذ هایی هم
در محافل و مجامع مخالف ما داشته اند.این دوستان که در فروپاشی بساط شاه ،ید واحده
با ما بودند ،این فتنه بزرگ را گزارش کردند و برای مقابله با عوامل برانداز
،خواستار همکاری با ما شدند .تماس هایی گرفتیم،خرج های متعارفی شد و مامورینی
فرستادیم.خوشبختانه کارهایی درحال انجام است.می توان بکمک آنها این اجماع استکبار و
ضد انقلاب را علیه انقلاب و نظام خنثی نمود.قرار است این دوستان با تشکیل اتحادی
خودی در مقابل بساط اتحاد یا شورای ضد انقلاب با تماس ها و اقداماتی، زمینه را برای
رفع معضل اتمی ،بشرط لغو کامل تحریم ها و اینکه امتیازی به نیروهای معاندی که در پی
براندازی نظام هستند ،داده نشود ،فراهم نمایند (لغو غنی سازی .تعطیل فرودو.تحویل
اورانیوم غنی شده ۲۰ در صدی بخارج) .در داخل نیز تعدادی از نیروهای ارزشی نظام با
بداخلاقی بعضی ،رنجیده خاطر شدند که قرار شد مدتی جای همدیگر را در نهادهای نظام
عوض کنند.مردم از کسانی که قربانی شده اند بعنوان قهرمان استقبال می کنند.رهبری هم
فرمودند مصلحت نظام اقتضای چنین فداکاری هایی را دارد..رمز پیروزی امام ید واحده
بودن همه نیروها بود.در همه انقلابات هر بار نقصی یا مشکلی بوجود آمده ،بازگشت به
ویژه گی ها و نیروهای صدر انقلاب مفتاح مشکلات بوده است.من در حال تدارک و انجام
این امر مهم بکمک رهبر بزرگوارمان و شما عزیزان هستم،به کمک همه شما عزیزان نیز
نیازمندم.
هموطن: کمپین سفارت سبز بخاطر لو
نرفتن منبع خود ،مجبور است تاریخ و جزئیات بیشتر ضبط شده در این مدرک مهم را افشاء
ننموده به همین مختصر که گویای همه چیز هست ،بسنده نماید.اما دلسوزان ایران در داخل
با توجه به این مدرکی که فرستاده اند، توصیه های زیر را دارند، که باستحضار
میرسد:
یک- با توجه باین اظهارات و ماموریتی که بار دیگر
به هاشمی از سوی رهبری محول شده ،یک جراحی بزرگ در درون رژیم برای بقای آن در حال
شکل گیری است.باید حواس ها جمع و با دقتی ریاضی قضایای درون رژیم را رصد نماییم.این
شورای فقهی که جدیدا بریاست هاشمی تشکیل شده اولا نوعی مقابله با شورای ملی
ایرانیان (که در حال شکل گیری است) را تداعی می کند.ثانیا شکل ویترین ظاهری و آشکار
این فتنه اصلی است که قرار است محرمانه و کودتا گونه عمل نماید.
دو-اگر در اجرای پروسه اتحاد حول محور سخنگوی
انتخابی شورای ملی ایرانیان در خارج (انجام چنین شورایی در داخل میسر نیست اما ۹۰%
اعضای این شورا در داخل هستند) خللی ایجاد شود یا دیر به جنبیم ،عوامل هاشمی در
خارج که خواهان حفظ نظام و بازگشت به قانون اساسی رژیم هستند ،با پول های هاشمی که
در بانکهای خارج و در حسابهای مختلف برای چنین روزهایی ذخیره شده با تزریق این
پولهای باد آورده به عوامل و دشمنان خارجی ملت ایران و نیروهای خائن یا خائف و خود
محور جاه طلبی که بعد از انقلاب به مطالبات مورد انتظار مادی و مقامی خود در تقسیم
قدرت نرسیده و زیستن در تبعید را ترجیح داده اند ،اکنون آماده هر نوع اقدام علیه
پروسه ملی اتحاد هستند.ترفند مزبور در چهار چوب تشکیل اپوزیسیون مجازی رژیم برای
حفظ نظام و تعامل با خارج و خرید دهان ها ،قلم ها و صداها علیه اتحاد واقعی ملت
ایران و مقابله با اتحاد نیروهای برانداز است .براساس دکترین خامنه ای در موازی
کاری و آلترناتیو سازی در هر اقدام، این جمع فتنه گر ،برهبری هاشمی رفسنجانی ،در
صدد تشکیل یک باصطلاح اتحاد اپوزیسیون وابسته در تبعید هست .در بین آنان از تجزیه
طلبان کرد و آذری و عرب و اصلاح طلبان دولتی و غیر دولتی تا چپ های وابسته به شوروی
سابق،مائوئیست ها یا طیفی وابسته از جبهه ای که خود را ملی می داند اما با اقدامات
ضد ملی و ضد ایرانی خود ،استخوان های رهبر بزرگ جبهه ملی را در مزارش به لرزه در
آورده اند حضور دارند .آنها تعمدا مسیر حوادث را به سمتی میبرند که اپوزیسیون واقعی
را به جان هم بیاندازند ،علیه آنها سم پاشی و ترور شخصیت نمایند. سپس خودشان وارد
بازی شده ،آب رفته انقلاب ۵۷ را به جوی باز گردانند. اکنون دیگر فرصت آه و
ناله،منّیت ها،خودخواهی ها،مقام و منزلت خواستن و سهم خواهی ها و خودمداری ها
نیست.خانه از پای بست ویران است.اگر ایرانی نباشد ابوموسی،خلیج فارس و تنگه هرمز یا
اینهمه سازمان ها گروهها و شخصیت های اپوزیسیون در خارج از کشور بصورت جزیره های
جدا از هم به چه درد می خورند؟! اصل قضیه نجات ایران است که جز با انحلال رژیم
حمهوری اسلامی میّسر نخواهد شد.این مهم نیز حاصل نمی گردد ،مگر با ما شدن من و تو
،حول محورهای حداقلی: انتخابات آزاد،دموکراسی،سکولاریسم و منشور جهانی حقوق
بشر.
لازم به یادآوری است :جنبش سبز طبقه متوسط ،اکنون
با پیوستن طبقه فقیر و کارگر و کشاورز به آن ،در کوره حوادث تحمیلی از سوی رژیم
،پولاد آبدیده شده و به رنگین کمان ملت ایران مبدل گردیده ، هر لحظه آماده انفجار
است. اتحاد من و تو علیه این بساط جدید هاشمی رفسنجانی فتنه گر ،این آخرین فتنه
رژیم و مانع در راه مستقیم و مستدام ملت ایران در حصول به پیروزی نهایی را نقش بر
آب خواهد نمود .علیرغم سنگ اندازی ها ،فتنه ها و کارشکنی ها به کوری چشم دشمنان ملت
ایران و در راس آن جمهوری اسلامی و نوکران و مزدبگیرانش،پروسه پیوند ملی و آشتی ملی
بین تمام نیروهایی که غم بزرگشان آزادی ایران و زیستن در جهانی بهتر و پاک تر و
سالم تر و دور از نیروهای اهریمنی باشد، در حال شکل گیری نهایی است. بیایید با هر
توانی که داریم ،دست در دست همدیگر ، با اتحاد خود در شورای ملی و انتخاب دموکراتیک
فردی که سخنگویی ملت ایران، در محافل و مجامع بین المللی، را نمایندگی و تداوم
مبارزات مدنی در داخل را هدایت نماید،این آخرین ترفند رژیم را بسرکردگی هاشمی
رفسنجانی نقش بر آب نماییم.
۱۳۹۱ مرداد ۱, یکشنبه
۱۳۹۱ تیر ۳۱, شنبه
۱۳۹۱ تیر ۲۹, پنجشنبه
چه تاسف بار وخجالت آورست
در چشم حقیقت خاک مپاش
اینجا مجلس کشوری است که سالانه میلیاردها دلار پول منابع زیرزمینی اش - بصورت علنی و غیر علنی تقسیم و یا شاید تاراج می گردد! در حالیکه باد بر روی میز این نمایندگان فرمایشی به پرچم دیگران می وزد چه تاسف بار وخجالت آور
کسانی که بقای خود را در حمایت از بحران سازهایی می دانند که تضمین کننده وجودشان هستند و براي سركوب مطالبه گران حق و عدالت و راي خود مزدور مي فرستند
و این وضعیت ایرانیان است در شهرهایشان
پس آن میلیاردها دلار چه می شوند که حال روز ایرانیان بی پناه اینگونه است؟
بد نیست نیم نگاهی به جاهایی که قسمت کوچکی از پول نفت ایران در آنجا خرج می شود بیاندازیم
فکر میکنید زنان سرزمین ما میتوانند به این صورت در مجامع عمومی ظاهر شوند؟
نه نمیتوانند!
سهم زنان آزاده سرزمین ما ایران !!!!
اینهاست
تنها برای برخورداری از ابتدایی ترین حقشان و نه چیزی بیشتر
آن خرمشهر زیبا را بعد از حتی 24 سال آزادی ببینید
در حالیکه شهرهای جنگی لبنان با پول نفت در مدت تنها 3 ماه بازسازی شدند
قبل از کمک های ایران بعد از کمک های ایران
ایران یکی از ثروتمند ترین کشورهای دنیاست اما ...
مردمان رنج دیده اش برای نیازهای اولیه شان باید اعضای
بدن خویش را بفروشند
مردمان رنج دیده اش برای نیازهای اولیه شان باید اعضای
بدن خویش را بفروشند
جمهوری تحمیلی، پایه گذاری یک دیکتاتوری جدید /کوروش از تهران
جمهوری تحمیلی، پایه گذاری یک دیکتاتوری جدید /کوروش از تهران
«دوره سلطنت گذشته»، «طرفداران پادشاهی طرفداران استبداد هستند»، «سلطنت
به معنای استبداد است»، «پادشاهی پارلمانی همان سلطنت سابق است»،
«طرفداران پادشاهی نیز باید جمهوریخواه شوند»، «جمهوریت دمکراسی تضمین
شده است»؛ اینها بخشی از جعلکاری های طیفهایی از جمهوریخواهان ایران است
که در چند ماه اخیر با شدت بیشتری در رسانه های مختلف شنیده و دیده می
شوند، انبوهی از این دست سخنان فاقد مبنای تاریخی و تحلیلی و پشتوانه های
نظری در علوم سیاسی است.
فقر فلسفی به ویژه فلسفه سیاسی باعث شده فرصت طلبان و جعلکاران سیاسی
هرگاه با گرایش سیاسی خاصی مخالفند به جای «نقد» به «نفی» آن پرداخته و
به جای چالش فکری سعی در انحراف افکار و جعل در مفهوم اصلی داشته باشند.
پس از شکست جنبش سبز و گفتمان بازگشت به قانون اساسی موسوی و از زمان جدی
تر شدن بحث انتخابات آزاد یا تعیین سرنوشت از طریق برگزاری همه پرسی
طیفهای مختلفی از جمهوریخواهان ایران به سیاه نمایی علیه نظام پادشاهی
پرداخته و جمهوری را یگانه راه رسیدن ملت ایران به دمکراسی و آزادی معرفی
کرده اند، این گروه با نوشتن مقالات بسیار در وصف مزایای جمهوری یکسره
نظام پادشاهی پارلمانی را نفی و قرار گرفتن این نوع نظام در گزینه های
تعیین نوع حکومت در آینده را «غیر قابل قبول» معرفی می کنند.
ارائه چنین نظراتی از سوی جمهوریخواهان ایران به خصوص عناصری نظیر مهرداد
درویش پور و برخی بازمانده های چپ ایران نشان می دهد برای این افراد
انتخابات آزاد تنها یک شعار دهن پر کن و فریبکارانه است و این افراد در
حقیقت به دنبال تحمیل نظرات سیاسی خود هستند و نه رساندن مردم ایران به
آزادی.
استبداد و تکصدایی همواره یکی از بزرگترین مشکلات سیاسی در ایران بوده،
مهمترین شاخص های رسیدن به دمکراسی پذیرش «دیگری» است، این «دیگری» می
تواند یک مخالف سیاسی یا یک دگراندیش مذهبی باشد، توان «همزیستی»، هنر
«مصالحه» و پذیرفتن «تکثرگرایی» از مهمترین مولفه ها برای ساختن جامعه
سیاسی در ایران آینده است، این فرهنگ مبتذل سیاسی که هرکس با عقیده من
موافق نیست «خائن» است یک فرهنگ منحط و متعلق به دوران گذشته است، بسیاری
از فعالان سیاسی ایران به جای «نقد» و «مدارا» همواره در صدد «نفی» و
«حذف» منتقدان و مخالفان خود هستند.
امروز خواست «انتخابات آزاد» و «حق تعیین سرنوشت» تبدیل به مهمترین هدف
کثیری از مردم ایران و نیروهای سیاسی شده است، انتخابات آزاد اما لوازم و
شرایطی دارد که اگر حتی یکی از آنها مفقود باشد نمی توان نام انتخاب آزاد
بر آن نهاد.
در انتخابات آزاد باید «همه» گروههای سیاسی داخل یا خارج از کشور که
مبانی «حقوق طبیعی انسان» باور دارند حق شرکت داشته باشند، از کمونیست
کارگری تا طرفدار پادشاهی پارلمانی حق دارد در چنین انتخاباتی فعالیت
حزبی، تبلیغاتی و مدنی داشته باشد و گروه و سازمان سیاسی خود را در معرض
وزن کشی عمومی قرار دهد.
برخلاف تبلیغات سوء جمهوریخواهان پادشاهی پارلمانی یا پادشاهی مشروطه یکی
از شکل های دمکراسی مدرن است، تجربه تاریخی نیز نشان می دهد پیشگامان
نظام های دمکراسی نظام های پادشاهی هلند و انگلستان بوده اند1 ، همان طور
که جمهوری «شکل» نظام سیاسی است و می تواند دیکتاتوری یا دمکراسی باشد،
پادشاهی هم «شکل» نظام سیاسی است که می تواند دیکتاتوری یا دمکراسی باشد،
مترادف کردن پادشاهی با استبداد و یکسان دانستن جمهوری با دمکراسی یک
جعلکاری مفهومی است، تاریخ جهان جمهوری های دیکتاتوری بسیاری به خود دیده
از جمهوری در حال زوال سوریه گرفته تا اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی
سابق از جمهوری کوبا تا جمهوری اسلامی ایران همگی بازگو کننده این حقیقت
است که هرگز «شکل» نظام سیاسی نمی تواند لزوما محتوای آن را دمکراتیک
سازد.
تجربه تلخ تحمیل جمهوری اسلامی به مردم در سال 1358 توسط خمینی نشان داد
از درون همه پرسی غیر آزاد می تواند بدترین شکل استبداد خارج شود، مردم
ایران پس از تجربه تلخ استبداد مذهبی و در شکل «جمهوری» حق دارند در یک
انتخابات آزاد نوع نظام سیاسی را تعیین کنند، اگر قرار باشد مردم فقط به
«جمهوری» رای بدهند دیگر معنای «انتخاب» و «حق گزینش» و «حق مقایسه» چه
می شود؟
طیفهایی از جمهوریخواهان مدعی هستند با انقلاب اسلامی برای همیشه گزینه
پادشاهی حذف شده است، اما این سخن اشکالات بسیاری دارد؛ اولا سرنوشت هر
نسل و هر ملت در دست خودشان است، رای و نظر مردم در سی و چهار سال پیش
ملاک تصمیم گیری برای فردای ایران نیست، دوم اگر این استدلال سفسطه آمیز
جمهوریخواهان را بپذیریم باید گفت بنا براین نظر هنگامی جمهوری اسلامی
نیز زوال یابد و به دست مردم ساقط شود برای همیشه گزینه «جمهوری» حذف شده
است، آنگاه باید دنبال شکل سومی از نظامهای سیاسی گشت که تا کنون تجربه
نشده است!.
دمکراسی مدرن دو شکل دارد «جمهوری» و «پادشاهی پارلمانی»، تجربه تاریخی
هم نشان می دهد دولت های پادشاهی پارلمانی پیشگام در برابری حقوقی و
تدوین حقوق طبیعی بشر بوده اند2.
یکی دیگر از سفسطه های جمهوریخواهان این است که می گویند ایران انگلستان
نیست و شرایط تبدیل به دمکراسی از راه پادشاهی پارلمانی را ندارد، اگر
چنین باشد این جمهوریخواهان می خواهند بگویند ایران، فرانسه و سوئیس و یا
آمریکاست؟، اگر بنا بر انحراف به سمت دیکتاتوری باشد آیا نظام هایی با
شکل جمهوری در خاورمیانه به بدترین اشکال دیکتاتوری نظامی تبدیل نشده
اند؟ جمهوری های دودمانی در سوریه، عراق دوران حزب بعث، جمهوری آذربایجان
و جمهوری های کمونیستی دمکراسی و مدرن بوده اند؟
خودکامگی بیش از آن که به «شکل» نظام مربوط باشد تابعی از فرهنگ سیاسی،
روندهای تاریخی، چینه بندی های اقتصادی و اجتماعی، بنیان های قانونی و
نهادهای اجرای قوانین است، گفته می شود در جمهوری به دلیل تغییر رئیس
جمهور به صورت دوره ای امکان انحراف وجود ندارد، نادرستی این ادعا بارها
ثابت گردیده، آیا فیدل کاسترو در کوبا، حافظ و بشار اسد در سوریه، یا
حیدر و الهام علی اف در آذربایجان یا ولادیمیر پوتین در روسیه تنها «دو
دوره» رئیس جمهور بودند؟، این در حالی است که نمونه های درخشانی از حکومت
دمکراتیک را در پادشاهی های پارلمانی شاهد هستیم3، قطعا این پادشاهی ها
با حکومت سلطنتی و یکه سالار عربستان یا سلطان نشین عمان تفاوت ماهیتی
دارند،
اگر فرهنگ سیاسی ایران از شاه دیکتاتور می سازد عینا این قابلیت را
داراست که از رئیس جمهور نیز دیکتاتور بسازد، چرا بخش هایی از
جمهوریخواهان ایران به جای حرکت به سمت تحول فرهنگ سیاسی، گفتگو پیرامون
نهادسازی و جا انداختن تفکر انتقادی و مدرن دائما مشغول تهمت زنی و
جعلکاری علیه طرفداران نظام پادشاهی پارلمانی و یا تحریف سخنان شاهزاده
رضا پهلوی و توهین به ایشان و هواداران ایشان هستند؟
مردم ایران باید قادر باشند در موعد انتخابات آزاد (که ظاهرا هدف اکثر
نیروهای سیاسی ایران است) بین دو شکل دمکراسی مدرن یعنی «جمهوری» و
«پادشاهی پارلمانی» یکی را انتخاب کنند، مخدوش نمودن مبانی نظام پادشاهی
پارلمانی از سوی طیفهایی از جمهوریخواهان بازگو کننده اعتقاد نداشتن آنان
به رای مردم و حقوق ملت است، از مهمترین حقوق هر شهروند حق «انتخاب کردن»
و «انتخاب شدن» است، این حق «غیر قابل انتقال» و «سلب نشدنی» است،
متاسفانه همسویی برخی از جمهوریخواهان با اصلاح طلبان مذهبی حاکی از حاکم
بودن روحیه دیکتاتورمنشانه و قیم مآبانه بخشهایی از فعالان و نیروهای
سیاسی ایران است، جمهوری تحمیلی یک دیکتاتوری جدید است که می تواند بار
دیگر مسیر جنبش دمکراسی خواهی و آزادی طلبی ایرانیان را به انحراف کشانده
و توسعه سیاسی در ایران را متوقف سازد.
آنچه دوره اش گذشته نظام پادشاهی نیست بلکه تعیین تکلیف کردن برای مردم و
زورگویی در قالب جمهوریخواهی است، جمهوریخواهی اگر به شکل طبیعی و با در
نظر گرفتن حق هواداران پادشاهی پارلمانی باشد امری پذیرفته و دمکراتیک
است اما اگر قرار باشد در یک انتخابات مردم فقط به گزینه جمهوری رای دهند
این انتخابات هرگز آزادانه نیست و اعتباری برای نظام سازی سیاسی در ایران
ندارد، امروز آن سخن خمینی که می گفت:«جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر نه
یک کلمه بیشتر» محکوم است و نشانه بارزی از خودکامگی سیاسی در جمهوری
اسلامی است، امید آن است که جمهوریخواهان ایران نخواهند با «روش خمینی»
بار دیگر یک نظام سیاسی را بدون ایجاد «حق انتخاب» تحمیل کنند، این
جمهوری تحمیلی پیشاپیش محکوم به فناست زیرا باز تولید استبداد در شمایلی
دیگر است
«دوره سلطنت گذشته»، «طرفداران پادشاهی طرفداران استبداد هستند»، «سلطنت
به معنای استبداد است»، «پادشاهی پارلمانی همان سلطنت سابق است»،
«طرفداران پادشاهی نیز باید جمهوریخواه شوند»، «جمهوریت دمکراسی تضمین
شده است»؛ اینها بخشی از جعلکاری های طیفهایی از جمهوریخواهان ایران است
که در چند ماه اخیر با شدت بیشتری در رسانه های مختلف شنیده و دیده می
شوند، انبوهی از این دست سخنان فاقد مبنای تاریخی و تحلیلی و پشتوانه های
نظری در علوم سیاسی است.
فقر فلسفی به ویژه فلسفه سیاسی باعث شده فرصت طلبان و جعلکاران سیاسی
هرگاه با گرایش سیاسی خاصی مخالفند به جای «نقد» به «نفی» آن پرداخته و
به جای چالش فکری سعی در انحراف افکار و جعل در مفهوم اصلی داشته باشند.
پس از شکست جنبش سبز و گفتمان بازگشت به قانون اساسی موسوی و از زمان جدی
تر شدن بحث انتخابات آزاد یا تعیین سرنوشت از طریق برگزاری همه پرسی
طیفهای مختلفی از جمهوریخواهان ایران به سیاه نمایی علیه نظام پادشاهی
پرداخته و جمهوری را یگانه راه رسیدن ملت ایران به دمکراسی و آزادی معرفی
کرده اند، این گروه با نوشتن مقالات بسیار در وصف مزایای جمهوری یکسره
نظام پادشاهی پارلمانی را نفی و قرار گرفتن این نوع نظام در گزینه های
تعیین نوع حکومت در آینده را «غیر قابل قبول» معرفی می کنند.
ارائه چنین نظراتی از سوی جمهوریخواهان ایران به خصوص عناصری نظیر مهرداد
درویش پور و برخی بازمانده های چپ ایران نشان می دهد برای این افراد
انتخابات آزاد تنها یک شعار دهن پر کن و فریبکارانه است و این افراد در
حقیقت به دنبال تحمیل نظرات سیاسی خود هستند و نه رساندن مردم ایران به
آزادی.
استبداد و تکصدایی همواره یکی از بزرگترین مشکلات سیاسی در ایران بوده،
مهمترین شاخص های رسیدن به دمکراسی پذیرش «دیگری» است، این «دیگری» می
تواند یک مخالف سیاسی یا یک دگراندیش مذهبی باشد، توان «همزیستی»، هنر
«مصالحه» و پذیرفتن «تکثرگرایی» از مهمترین مولفه ها برای ساختن جامعه
سیاسی در ایران آینده است، این فرهنگ مبتذل سیاسی که هرکس با عقیده من
موافق نیست «خائن» است یک فرهنگ منحط و متعلق به دوران گذشته است، بسیاری
از فعالان سیاسی ایران به جای «نقد» و «مدارا» همواره در صدد «نفی» و
«حذف» منتقدان و مخالفان خود هستند.
امروز خواست «انتخابات آزاد» و «حق تعیین سرنوشت» تبدیل به مهمترین هدف
کثیری از مردم ایران و نیروهای سیاسی شده است، انتخابات آزاد اما لوازم و
شرایطی دارد که اگر حتی یکی از آنها مفقود باشد نمی توان نام انتخاب آزاد
بر آن نهاد.
در انتخابات آزاد باید «همه» گروههای سیاسی داخل یا خارج از کشور که
مبانی «حقوق طبیعی انسان» باور دارند حق شرکت داشته باشند، از کمونیست
کارگری تا طرفدار پادشاهی پارلمانی حق دارد در چنین انتخاباتی فعالیت
حزبی، تبلیغاتی و مدنی داشته باشد و گروه و سازمان سیاسی خود را در معرض
وزن کشی عمومی قرار دهد.
برخلاف تبلیغات سوء جمهوریخواهان پادشاهی پارلمانی یا پادشاهی مشروطه یکی
از شکل های دمکراسی مدرن است، تجربه تاریخی نیز نشان می دهد پیشگامان
نظام های دمکراسی نظام های پادشاهی هلند و انگلستان بوده اند1 ، همان طور
که جمهوری «شکل» نظام سیاسی است و می تواند دیکتاتوری یا دمکراسی باشد،
پادشاهی هم «شکل» نظام سیاسی است که می تواند دیکتاتوری یا دمکراسی باشد،
مترادف کردن پادشاهی با استبداد و یکسان دانستن جمهوری با دمکراسی یک
جعلکاری مفهومی است، تاریخ جهان جمهوری های دیکتاتوری بسیاری به خود دیده
از جمهوری در حال زوال سوریه گرفته تا اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی
سابق از جمهوری کوبا تا جمهوری اسلامی ایران همگی بازگو کننده این حقیقت
است که هرگز «شکل» نظام سیاسی نمی تواند لزوما محتوای آن را دمکراتیک
سازد.
تجربه تلخ تحمیل جمهوری اسلامی به مردم در سال 1358 توسط خمینی نشان داد
از درون همه پرسی غیر آزاد می تواند بدترین شکل استبداد خارج شود، مردم
ایران پس از تجربه تلخ استبداد مذهبی و در شکل «جمهوری» حق دارند در یک
انتخابات آزاد نوع نظام سیاسی را تعیین کنند، اگر قرار باشد مردم فقط به
«جمهوری» رای بدهند دیگر معنای «انتخاب» و «حق گزینش» و «حق مقایسه» چه
می شود؟
طیفهایی از جمهوریخواهان مدعی هستند با انقلاب اسلامی برای همیشه گزینه
پادشاهی حذف شده است، اما این سخن اشکالات بسیاری دارد؛ اولا سرنوشت هر
نسل و هر ملت در دست خودشان است، رای و نظر مردم در سی و چهار سال پیش
ملاک تصمیم گیری برای فردای ایران نیست، دوم اگر این استدلال سفسطه آمیز
جمهوریخواهان را بپذیریم باید گفت بنا براین نظر هنگامی جمهوری اسلامی
نیز زوال یابد و به دست مردم ساقط شود برای همیشه گزینه «جمهوری» حذف شده
است، آنگاه باید دنبال شکل سومی از نظامهای سیاسی گشت که تا کنون تجربه
نشده است!.
دمکراسی مدرن دو شکل دارد «جمهوری» و «پادشاهی پارلمانی»، تجربه تاریخی
هم نشان می دهد دولت های پادشاهی پارلمانی پیشگام در برابری حقوقی و
تدوین حقوق طبیعی بشر بوده اند2.
یکی دیگر از سفسطه های جمهوریخواهان این است که می گویند ایران انگلستان
نیست و شرایط تبدیل به دمکراسی از راه پادشاهی پارلمانی را ندارد، اگر
چنین باشد این جمهوریخواهان می خواهند بگویند ایران، فرانسه و سوئیس و یا
آمریکاست؟، اگر بنا بر انحراف به سمت دیکتاتوری باشد آیا نظام هایی با
شکل جمهوری در خاورمیانه به بدترین اشکال دیکتاتوری نظامی تبدیل نشده
اند؟ جمهوری های دودمانی در سوریه، عراق دوران حزب بعث، جمهوری آذربایجان
و جمهوری های کمونیستی دمکراسی و مدرن بوده اند؟
خودکامگی بیش از آن که به «شکل» نظام مربوط باشد تابعی از فرهنگ سیاسی،
روندهای تاریخی، چینه بندی های اقتصادی و اجتماعی، بنیان های قانونی و
نهادهای اجرای قوانین است، گفته می شود در جمهوری به دلیل تغییر رئیس
جمهور به صورت دوره ای امکان انحراف وجود ندارد، نادرستی این ادعا بارها
ثابت گردیده، آیا فیدل کاسترو در کوبا، حافظ و بشار اسد در سوریه، یا
حیدر و الهام علی اف در آذربایجان یا ولادیمیر پوتین در روسیه تنها «دو
دوره» رئیس جمهور بودند؟، این در حالی است که نمونه های درخشانی از حکومت
دمکراتیک را در پادشاهی های پارلمانی شاهد هستیم3، قطعا این پادشاهی ها
با حکومت سلطنتی و یکه سالار عربستان یا سلطان نشین عمان تفاوت ماهیتی
دارند،
اگر فرهنگ سیاسی ایران از شاه دیکتاتور می سازد عینا این قابلیت را
داراست که از رئیس جمهور نیز دیکتاتور بسازد، چرا بخش هایی از
جمهوریخواهان ایران به جای حرکت به سمت تحول فرهنگ سیاسی، گفتگو پیرامون
نهادسازی و جا انداختن تفکر انتقادی و مدرن دائما مشغول تهمت زنی و
جعلکاری علیه طرفداران نظام پادشاهی پارلمانی و یا تحریف سخنان شاهزاده
رضا پهلوی و توهین به ایشان و هواداران ایشان هستند؟
مردم ایران باید قادر باشند در موعد انتخابات آزاد (که ظاهرا هدف اکثر
نیروهای سیاسی ایران است) بین دو شکل دمکراسی مدرن یعنی «جمهوری» و
«پادشاهی پارلمانی» یکی را انتخاب کنند، مخدوش نمودن مبانی نظام پادشاهی
پارلمانی از سوی طیفهایی از جمهوریخواهان بازگو کننده اعتقاد نداشتن آنان
به رای مردم و حقوق ملت است، از مهمترین حقوق هر شهروند حق «انتخاب کردن»
و «انتخاب شدن» است، این حق «غیر قابل انتقال» و «سلب نشدنی» است،
متاسفانه همسویی برخی از جمهوریخواهان با اصلاح طلبان مذهبی حاکی از حاکم
بودن روحیه دیکتاتورمنشانه و قیم مآبانه بخشهایی از فعالان و نیروهای
سیاسی ایران است، جمهوری تحمیلی یک دیکتاتوری جدید است که می تواند بار
دیگر مسیر جنبش دمکراسی خواهی و آزادی طلبی ایرانیان را به انحراف کشانده
و توسعه سیاسی در ایران را متوقف سازد.
آنچه دوره اش گذشته نظام پادشاهی نیست بلکه تعیین تکلیف کردن برای مردم و
زورگویی در قالب جمهوریخواهی است، جمهوریخواهی اگر به شکل طبیعی و با در
نظر گرفتن حق هواداران پادشاهی پارلمانی باشد امری پذیرفته و دمکراتیک
است اما اگر قرار باشد در یک انتخابات مردم فقط به گزینه جمهوری رای دهند
این انتخابات هرگز آزادانه نیست و اعتباری برای نظام سازی سیاسی در ایران
ندارد، امروز آن سخن خمینی که می گفت:«جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر نه
یک کلمه بیشتر» محکوم است و نشانه بارزی از خودکامگی سیاسی در جمهوری
اسلامی است، امید آن است که جمهوریخواهان ایران نخواهند با «روش خمینی»
بار دیگر یک نظام سیاسی را بدون ایجاد «حق انتخاب» تحمیل کنند، این
جمهوری تحمیلی پیشاپیش محکوم به فناست زیرا باز تولید استبداد در شمایلی
دیگر است
۱۳۹۱ تیر ۲۸, چهارشنبه
هشدار وزیر دفاع آمریکا به رهبران ایران
لئون پانه تا وزیر دفاع آمریکا امروز، چهارشنبه گفت آمریکا ایران را درهرگونه اقدامی برای اخلال در کشتیرانی در منطقه نفت خیز خلیج فارس مسئول خواهد شناخت، و قادر است هرگونه تلاش ایران را برای بستن این آبراه تجاری نقش بر آب سازد.
خبرگزاری رویترز در گزارشی از واشنگتن اظهارات آقای پانه تا در یک کنفرانس خبری را نقل می کند که گفت « رهبران ایران لازم است بدانند که آمریکا و جامعه بین المللی آنان را مستقیما برای هرگونه اخلال در کشتیرانی در آن منطقه، خواه توسط خودایران باشد و یا توسط عوامل و عمالشان ، مسئول خواهد شناخت».
وزیر دفاع آمریکا گفت « آمریکا کاملا برای مقابله با هرگونه احتمالاتی در آنجا آماده است» و افزود «ما بر توانائی هایمان افزوده ایم تا مطمئن شویم قادریم هر گونه تلاش ایران را برای بستن راه بر کشتیرانی در خلیج فارس - اگر تصمیم به چنین اقدامی بگیرند- شکست دهیم».
خبرگزاری رویترز در گزارشی از واشنگتن اظهارات آقای پانه تا در یک کنفرانس خبری را نقل می کند که گفت « رهبران ایران لازم است بدانند که آمریکا و جامعه بین المللی آنان را مستقیما برای هرگونه اخلال در کشتیرانی در آن منطقه، خواه توسط خودایران باشد و یا توسط عوامل و عمالشان ، مسئول خواهد شناخت».
وزیر دفاع آمریکا گفت « آمریکا کاملا برای مقابله با هرگونه احتمالاتی در آنجا آماده است» و افزود «ما بر توانائی هایمان افزوده ایم تا مطمئن شویم قادریم هر گونه تلاش ایران را برای بستن راه بر کشتیرانی در خلیج فارس - اگر تصمیم به چنین اقدامی بگیرند- شکست دهیم».
۱۳۹۱ تیر ۲۲, پنجشنبه
۱۳۹۱ تیر ۱۸, یکشنبه
می گویند حضرت علی در خانۀ خدا به دنیا آمد - Bahram Moshiri
گوساله نمیداند که قبر کاوس در شهرستان گنبد است بنام گنبد قابوس - کدام حرفش درست است اهانت به اسلام درست است یا غلط؟ پدرسوخته بازی ومغلطه کاری این شتر بچه باز را ببینید
توهین به اسلام و دین - بهرام مشیری
حالا سخنان بعدی این گوساله را گوش کنید و ببینید ایشان بزبان دی÷ری باسلام اهانت میکند این پدرسوخته بازی فقط از طرفداران جبهه ملی ونهضت آزادی برمیاید
۱۳۹۱ تیر ۱۲, دوشنبه
فراخوان تظاهرات 18 تیر در لندن از سوی جمعیت خرد پیشه گان ریشه ای
با درود اطلاعیه تظاهرات 18 تیر امسال در لندن خواهشمندیم در گسترش آن ما را یاری دهید
با مهر
مرداویج
=======================================================
فراخوان تظاهرات 18 تیر در لندن
هم میهن بار دیگر 18 تیر این روز جنایت رژیم دژخیم جمهوری و اسلامی سر رسید، روزی که 300 دلیر آرتش ایران بوسیله این رژیم اعدام شدند.
این روزیست که جوانان دلیر ما را در دانشگاها به نام اسلام از پشت بام دانشگاها به پائین انداختنند تا جان آنها را به پیامبر اسلام و اهل بیت او تقدیم کنند. این روز را ایرانیان فراموش نخواهند کرد. این لکه ننگیست که بر چهره جمهوری و اسلامی سایه افکنده و تنها پاک کردن آن با رفتن تمامیت این رژیم جنایت کار پُربار خواهد شد.
امسال هم مانند سالهای گذشته طرفداران نظام پادشاهی از شما دعوت مینمایند در این تظاهرات با هر مرام و باور سیاسی شرکت کنید تا با شرکت خود در این تظاهرات آن را پُربارتر فرمایید. با هم دست بدست هم با هر باور سیاسی فریاد خواهیم زد که جمهوری اسلامی از ریشه باید نابود گردد. و آنها که در راه آزادی ایران جان دادند را فراموش نخواهیم کرد و دلیرانی که در زندانهای این رژیم شکنجه میشوند و آنها که محکوم به اعدام هستنند باید آزاد شوند و با هم آزادی همه آنها را خواهان خواهیم بود. در این روز صدای این دلیران شویم.
همه میدانیم دولت جمهوری اسلامی اصولأ فهم این را ندارد که به اعتراض مردم اهمیت دهد. هیچ زمان هم انتظار نمیزفت که یک مشت متحجر فکری که سفارت های ایران را در جهان اشغال کرده به صدای مردم گوش کنند بنا بر این تصمیم گرفته شد چون سفارت اشغالی جمهوری و اسلامی سمبلی از جهل و جنون است تظاهرات در لندن همچنان جلوی سفارت اشغالی جمهوری و اسلامی برگزار شود.
تا برقرای یک دولت لائیک و سکولار ملی مرکزیت یافته در تمامیت پهنای ایران که اکثریت مردم ایران به آن رای داده اند ساکت نخواهیم نشست این خواست اکثریت مردم است.
محل و زمان تظاهرات: یکشنبه 18 تیر 2571 (1391) 8 ژوئیه 2012 از ساعت 4:00 تا 6:00 شب
جلوي سفارت اشغالي ايران: روبروي هايد پارك، پرنسس گيت، كنزينگتون لندن، اس دبليو 7
Princes Gate, Kensington, London SW7
نزديکترين ايستگاه قطار زير زميني: های استريت کنزينگتون يا سآت کنزينگتون و يا نای تس بريج
High Street Kensington یا South Kensington یاKnightsbridge
اتوبوس شمارههاي: 9 و10 يا 52
برای اطلاعات بيشتر تارنمای www.awti.org یا کدبان آرش شماره 07932776289 در انگلستان تماس بگیرید.
۱۳۹۱ تیر ۱۱, یکشنبه
کودک کار
ببینید وخجالت بکشیم بیش از 2600000 کودک کار درایران وجود دارد
http://www.youtube.com/watch?v=wkaDGWS-qB8&feature=related
http://www.youtube.com/watch?v=wkaDGWS-qB8&feature=related
اشتراک در:
پستها (Atom)