واژه ی مک کارتیزم به دوره ای از تاریخ آمریکا مربوط است که از آن به عنوان second red scareیا ترس سرخ دوم نام برده میشود که از اواخر دهه ی 1940 میلادی تا اواخر دهه ی 1950 میلادی، شدت داشت .مشخصه ی این دوره افزایش نگرانی از نفوذ کمونیسم بر اجتماعات و موسسات آمریکایی بود.در طی دوره ی مک کارتیزم هزاران آمریکایی متهم به کمونیست بودن یا طرفداری از کمونیسم شدند و مورد تحقیق و سوال قرار گرفتند.
آغاز مک کارتیزم
وقایع سال 1949 تا 1950 به شدت حس تهدید از سوی کمونیست ها را در ایالات متحده افزایش می داد. در سال 1949 اتحاد جماهیر شوروی بمبی اتمی را آزمایش کرد.این اتفاق خیلی زود تر از آنچه تحلیل گران تخمین زده بودند، رخ داد.در همان سال ارتش کمونیست مائو با وجود حمایت مالی سنگین آمریکا از مخالفانش، کنترل سرزمین اصلی چین را به دست گرفت.در سال 1950تحولات مهمی در رابطه با فعالیت های جاسوسی جنگ سرد دیده می شد.در سال 1950 تعدادی از کارمندان دولت و دانشمندان بخاطر جاسوسی برای شوروی دستگیر شدند. این آغاز دوره ی مک کارتیزم بود.
"آیا شما قبلا عضو یک گروه کمونیست بوده اید یا در حال حاضر عضو یک گروه کمونیست هستید؟"
در دهه ی 1950،هزاران آمریکایی شاغل در نهاد های مختلف دولتی،افراد ارتش، افراد شاغل در صنعت سینما و مردم از قشرهای مختلف، مجبور بودند به این سوال پاسخ دهند.در طی دوره ی مک کارتیزم هزاران آمریکایی متهم به کمونیست بودن یا طرفداری با کمونیسم شدند و مورد تحقیق و سوال قرار گرفتند.در این دوره کارمندان دولت، کسانی که در صنایع سرگرمی مانند هالیوود کار میکردند ، اساتید دانشگاه ها و فعالان اتحادیه ها مورد بررسی و تفحص قرار میگرفتند. در این دوره سوء ظن ها را علارغم کافی نبودن مدارک معتبر می دانستند و تهدید افراد چپ گرا را به طور اغراق آمیزی بزرگ جلوه می دادند.در این دوره عده ی بسیاری از مردم شغل خود را از دست دادند و زندگی حرفه ای شان نابود شد و بیشتر مجازات ها از طریق حکم دادگاه اعلام میشد.
جوزف مک کارتی از سال 1947 تا سال 1957 یعنی زمان مرگش سناتور ایالت ویسکانسین آمریکا بود.درگیری وی با این پدیده ی فرهنگی با سخنرانی وی در روز نهم فوریه سال 1959 برای باشگاه زنان جمهوری خواه در ویرجینیای غربی آغاز شد.او در این سخنرانی تکه ای کاغذ در دست داشت و ادعا کرد این لیست کمونیست های شناخته شده ایست که برای وزارت امور خارجه آمریکا کار میکنند.این سخنرانی باعث افزایش توجه مطبوعات به مک کارتی شد.او بعد از آن سخنرانی مک کارتی در دوره ی تنشهای جنگ سرد،وی به خاطر ادعاهایش به چهره ای مشهور تبدیل شد.او ادعا میکرد تعداد زیادی از کمونیست ها، جاسوس های شوروی و هواداران ارتش سرخ در آمریکا حضور دارند و وی لیست نام بسیاری از آنها را دارد.واژه ی مک کارتیزم که در آن سال ها به خاطر شیوه ی کار مک کارتی ابداع شده بود،به زودی برای تمامی فعالیت های ضد کمونیستی مورد استفاده قرار گرفت.امروزه از این واژه در توصیف عوام فریبی بی پروا و اتهامات بی اساس استفاده میشود.
مک کارتیزم در امریکا بوسیله ی گروه های مختلف من جمله بوسیله ی بسیاری از سازمان های ضد کمونیستی و لژیون های آمریکایی حمایت میشد.از هسته های اصلی حمایت کننده مک کارتیزم میتوان به گروههای نظام مند زنان ضد کمونیست مانند گروه روابط عمومی آمریکا نام برد.اینها یکی از ده ها هزار نهادی بودند که زنان خانه دار را در گروه های مطالعه، شبکه های نامه نگاری و باشگاه های میهن پرستی درگیر میکردند تا با آگاه کردن آنها از کمکشان برای شناسایی و بر اندازی کمونیست ها استفاده کنند.اگرچه رادیکال های راست افراطی بستر پشتیبانی مک کارتیزم بودند، با این حال اینها تنها گروه نبودند،اعتلاف گسترده ای بوجود آمده بود که مک کارتیزم را جذاب یا از نظر سیاسی مفید می دانست.
آیا واقعا کمونیست ها در آمریکا حضور داشتند؟
پاسخ بدون شک مثبت است.اما بسیاری از متهمان آن روزها، درحدود15سال قبلتر در تجمعات و گروه های کمونیستی حضور میافتند، چیزی که در روزهای دهه ی 1930 به نوعی مد و پز بود.
با وجود این که گفته میشود حلقه ی جاسوسی شوروی در سطوح بالای دولت آمریکا نفوذ کرده بودند،اما قریب به اتفاق متهمان در جریان مک کارتیزم بی گناه بودند.در سراسر آمریکا در آن سالها قانون گذاران ایالتی از مک کارتی تقلید کردند و این باعث شد هزاران نفر شغل خود را از دست بدهند و حسن شهرتشان خدشه دار شود.
دفاع سخت تا دفاع نرم در برابر تهاجم فرهنگی در آمریکا
در واقع مک کارتیزم نوعی روش دفاعی علیه تهاجم فرهنگی کمونیستم به آمریکا بود و نوعی جنگ سخت بود.بعد از پایان دوره ی مک کارتیزم تا 30سال راجع به آن صحبتی نمیشود وبعد از 30 سال درباره اش فیلم میسازند.
بعد از دوره ی مک کارتیزم آنچه برای کنترل سیستم های چپ انجام شد بد تر بود ولی در غالب جنگ نرم بود.جریان های چپ فرهنگی از نیمه دهه 50تا دهه70میلادی به صورت موج انقلاب های سوسیالیستی، دانشجویی و سینمای به چالش کشنده در سطح دنیا ادامه داشتند.آمریکا بعد از دوره ی مک کارتیزم سیاست خود را درباره ی کنترل این موج عوض کرد.بدین شکل که طرفداران این موج را در هویت انسانی نازل کرد و جریان هایی را بوجود آورد تا آنها را به خود مشغول کند(موج موسیقی مخرب و معترض ،زندگی کولی وار،اعتیاد به الکل و مواد مخدر،هم جنس بازی، فمنیسم جنسی و. پکیجی بود که برای خنثی کردن مردم استفاده کردند..).در واقع در این تغییر سیاست الگوهای موافق و مخالف را تعریف کردند و روش های مخالفت را در حد یک مد تنزل دادند و کلیشه های الگوی موافق و مخالف با سیستم را تعریف کردند و بدین ترتیب از جان گرفتن واقعی جریان های اعتراضی جلوگیری کردند.