صفحات

۱۳۹۰ اسفند ۸, دوشنبه

فلسفه مولانا ( ایمیلی از هاشم حکیم)


یاران، بادرود.
حیفم آمد که شما این شعر مولانا را نخوانید!
من عاشق فلسفه مولانا هستم! شما چطور؟
نه مرادم ، نه مریدم،
نه پیامم نه کلامم،
نه سلامم نه علیکم،
نه سپیدم نه سیاهم.
نه چنانم که تو گویی،
نه چنینم که تو خوانی ونه آن گونه که گفتند و شنیدی.
نه سمائم،
نه زمینم،
نه به زنجیر کسی بسته و نه برده‌ی دینم
نه سرابم،
نه برای دل تنهایی تو جام شرابم،
نه گرفتار و اسیرم،
نه حقیرم،
نه فرستاده پیرم،
نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم
نه جهنم، نه بهشتم
چنین است سرشتم
این سخن را من از امروز نه‌ گفتم،
نه‌ نوشتم،
بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم.
حقیقت نه به رنگ است و نه بو،
نه به های است و نه هو،
نه به این است و نه او،
نه به جام است و سبو...
گر به این نقطه رسیدی به تو سر بسته و در پرده بگویم،
تا کسی نشنود آن راز گهربار جهان را،
آنچه گفتند و سرودند تو آنی ...
خود تو، جان جهانی،
گر نهانی و عیانی،
تو همانی که همه عمر به دنبال خودت نعره زنانی
تو ندانی
که خود آن نقطه عشقی
تو اسرار نهانی
همه جا تو
نه یک جای ،
نه یک پای،
همه‌ای
با همه‌ای
همهمه‌ای
تو سکوتی
تو خود باغ بهشتی.
تو به خود آمده از فلسفه‌ی چون و چرایی،
به‌ تو سوگند که این راز شنیدی و
نترسیدی و بیدار شدی،
در همه افلاک بزرگی،
نه که جزئی ،
نه چون آب در اندام سبوئی،
خود اوئی،
به‌خود آی
تا بدرخانه‌ی متروک هرکس ننشینی
و به‌ جز روشنی شعشعه‌ی پرتو خود
هیچ نبینی
و گل وصل بچینی
به‌خودا...

من كجا ایرانیم ؟


من کجا ایرانیم!!!!
من كه زرتشت كهن را داده ام
جاى آن قر آن تازى دیده ام
من كجا ایرانیم؟
من كه نامم نام تازى گشته است
گه غلام این و گه آن گشته است
میروم مشهد به پا بوس رضا
گرچه فردوسى همانجا خفته است
من كجا ایرانیم ؟
من كه تاج شاهیم چون رفته است
جاى آن عمامه بر سر رفته است
من كه جشنم جاى نوروز و سده
عید فطر و عید قربان گشته است
من كجا ایرانیم ؟
من كه بر گوشم چو روحم خسته است
زاهدى بانگ اذان را گفته است
بر سر هفت سین من هر نوبهار
جاى شهنامه چو تازینامه است
من كجا ایرانیم ؟
من كه از دستم زبانم رفته است
آن شكر شیرین نباتم رفته است
من كه از پارسى به فارسى تن دهم
چون عرب با واژه ام بیگانه است
من كجا ایرانیم ؟
من كه قلبم با عزا پر گشته است
با غم بیگانه دل آغشته است
من كه با اشك و غم و سینه زنى
شور و شادى از برم گم گشته است
من كجا ایرانیم ؟
من كه خرمدین ز یادم رفته است
مهر میهن از روانم رفته است
گرچه از بانگ خروس تابانگ شب
حلق من الله اكبر گفته است
من كجا ایرانیم ؟
من كجا ایرانیم تا فتنه است
خاك میهن در كف بیگانه است
من كجا ایرانیم تا میهنم
اینچنین بى یار و یاور گشته است
من كجا ایرانیم ؟
شعر از شاعر شیرن سخن بابک اسحاقی

۱۳۹۰ اسفند ۴, پنجشنبه

جرا بجای متحد شدن وبرانداختن رژیم بجان هم میپریم؟

اگر از گذشته درس میگرفتیم تا برای بهتر زیستن اشتباهاتمان را تکرار نکنیم بهتر نبود؟
اگر بجای بت ساختن ویت شکستن اشتباهاتمان را برخ یکدیگر نمیکشیدیم بهتر نمیشد باهم متحد شویم؟
اگر از کوبیدن یکدیگر دست برمیداشتیم وبه حمایت یکدیگر میپرداختیم آیا رژیم میتوانست سی و سه دوام آورد؟
اگر در خارج از کشور برای اعتبار بخشیدن به افکار وعقایدمان از کوبیدن دیگران استفاده نمیکردیم آیا اپوزسیون خارج از کشور اینقدر بیاعتبار میشد ؟
چرا نباید همه ما در زیر یک پرچم ملی (( شیروخورشید نشان)) جمع شویم وبهنگام تبادل افکارمان پرچم حزبی خودرا راهم درکنار مان میگذاشتیم ولی قبول داشتیم که همه ایرانی هستیم وزیر لوای یک پرچم آیا حرف یکدیگر بهتر نمیفهمیدیم ؟
چرا باید طرفداران مصدق خود را تافته جدا بافته بدانند وطرفداران شاهنشاهی را دشمن ؟
چرا جمهوری خواه که هنوز نه برنامه ای دارد ونه رهبری درست وحسابی باید با مشت آهنین درمقابل مصدقیون وطرفداران سلسله پهلوی حاضر شوند ؟
آیا از تعداد طرفداران خود در داخل کشور خبر داریم ؟ 
آیا میدانیم که درفردای آزادی ایران کدام حزب یا گروه ویا جمعیتی زمام امور کشور را بدست خواهد گرفت ویا اصولا میدانیم که نوع حکومت آینده کشوری که سی وسه سالست بزیر نعلین آخوند له وازبین رفته است بارای آزاد ملت چه خواهد بود ؟
پاسخ باین سئوال راه اصلی حرکت ما را تعین خواهد کرد راهی که بسوی آزادی وسربلندی خواهد ویا راهی که بسوی تجزیه کشور ونابودی زیر ساختهای اقتصادی واجتماعی ایران .
آنان که با تفرقه وتک روی موافقند مسلما به آزادی ایران وایرانی نمیاندیشند آنان از جمله کسانی هستند که نان را بنرخ روز خورده وازهرطرف که باد بیاید بادش میدهند آنان ازین وحشت دارند که اگر روزی کشور آزاد گردد جائی برای آنان نباشد پس با گذاشتن چوب لای چرخ حرکت مخالفین سعی در نمایش قدرت خود دارند .
امروزه درخارج از کشور بیش از 500 گروه ودسته وحزب وجمعیت و............تاسیس گردیده که وقتی باساسنامه ویا اصول اشتراکیشان نگاه میاندازیم از جملات بسیار زیبای آزادی دموکراسی حقوق بشر جدائی دین از حکومت و.............شعارهای مردم فریبی استفاده شده مثل نان =مسکن =کار  آزادی زبان =آزادی مذهب = استقلال  قومی وخلاصه همان ایرانستانی که محمد رضاشاه از آن سخن بمیان آورده بود وبواقع درست هم گفته بود .
 ما ملت بمانند ریسمان سر درگمی شده ایم که هزار سر دارد وهر سرش بجائی وصل است معلوم نیست بکدامین سر این ریسمان میشود اعتماد کرد ؟
رادیو تلویزونهای لس آنجلسی هم قوز بالای قوز شده اند دکانهائی که برای کسب درآمد روزی ازین حرکت وروزی از آن حرکت حمایت میکنند آنها هم با همه بدبختی وگداصفتی که پیدا کرده حاضر نیستند تبدیل بیک دو ویا سه تلویزیون شده وصدای واقعی ملت را پخش کنند آخر یکی نیست باین دزدان سر گردنه از تلویزوین پارس گرفته تا شهرام همایون وهمه آنهائیکه خودرا تلویزوین ملی مردمی میخوانند بگوید آفتابه لگن هفت دست شام ونهار هیچی ! هرکسی تلویزیونش را مثل بچه اش میداند وباعلم رو وگدائی از ملت تلاش درچرخاندنش دارد وما ملت هم که با گوشمانمان زندگی میکنیم نه باعقلمان از سراسر دنیا برایشان پول میفرستیم تا دروغ تحویلمان دهند .
اگر بجای حمایت از این بنگاههای دروغپراکنی همگی دست از حمایت مالیشان برداریم آنوقت میشود یک یا دوتلویزیون داشت که صدای ملت ایران باشد .
اگر بجای چنگ ودندان نشان دادن بیکدیگر همگی بحرفهای یکنفر گوش میدادیم ونظراتش را عقلائی میسنجدیم وبکار میبستیم شاید امروز بود گوش شنوائی در سازمانهای بین المللی که به حرفهایمان توجه کنند وپوزه خامنه ای را باکمترین هزینه بخاک مالانده بودیم .
ایکاش آنانیکه ادعای سواد ودانش سیاسی میکنند بجای کوبیدن شاهزاده رضا پهلوی دست در دستش میگذاشتند وبعنوان آلترناتیوی که جهان بین الملل قبولش دارد ((ومن ایرانی فکسنی که معلوم نیست اسمم چیست وکجا زندگی میکنم ودر فضای مجازی بلبل درخت نارگیل شده ام قبولش ندارم)) را بجهان معرفی میکردیم واگر درفردای آزادی ایران خلاف گفته هایش را دیدیم بآسانی وبا رای خود کنارش میتوانیم بگذاریم تا آخر پشتش میایستادیم تا ببینیم این سمبل مبارزاتی ایران چه گلی بر سر ملت خواهد زد واجازه نمیدادیم تا هر اسگولی مانند اکبر گنجی ها وسازگاراها و..................این سمبل را آلوده نماید 
امیدوارم حرفهایم بر دل ایران دوستانی که عشق بایران در دل دارند اثری مثبت داشته وراه را برای شاهزاده ایران هموارنماید


رای من بعد از آزادی کشورم رای اکثریت ملت ایران است  

۱۳۹۰ اسفند ۳, چهارشنبه

تبریک


خوبید؟ اوضاع خوبه ؟ راستي گوشت آلان كيلويي چنده ؟ شنيدم يارانه ميگيريد ؟ آب و برق هم كه مجاني شد ! شنيدم بعد از رفتن من ديگر در ايران كسي دزدي نكرده ! شنيدم ايران زده تو دهن روسها و 10 درصد درياي خزر را گرفته واقعا دمشان گرم‌چه قدرتي...به مقام آدميت هم كه رسيديد!رئيس جمهور را هم هر 4 سال خودتان انتخاب ميكنيد؟دلار از 7تومن كمتر شده مگه نه؟ آزادی هاتون هم که تکمیل شده؟ شنیدم هیچ گرسنه ای ندارید؟ تابستونا و عیدا هم که میرین مسافرت خارج؟ مدرسه و دانشگاه هم که کلاً رایگان شده و مهمتر از همه فرار مغز ها هم ندارین؟ دیگه هزارفامیل با شما کاری نداره و همه تون حقوق مساوی دارین؟ دیگه اونقدر قوی شدین که اجازه نمیدین کسی بنزین را دهشاهی گرون کنه؟ راستی ارزش پول ملی تون چقدر زیاد شده . میخواهید سه صفر ازش کم کنید؟ شنیدم الان دیگه کسی مشروب نمیخوره؟ مواد هم مصرف نمیکنه؟ ارتش هم که اونقدر قوی شده که نگو. پر از تیمسارهای دوره دیده و افراد وطن پرسته.
دانشگاه پشت دانشگاه افتتاح میکنین. اورانیوم هم غنی میکنین. هواپیمایی هما هم که روزبروز بهتر شده.
دو سه تا امام به 12 امام اضافه کردین؟
اینجا همه سلام میرسونند و مرتب به من طعنه میزنند .ببخشيد من مملكت داري بلد نبودم.
خواستم دهه فجر رو به همه شما تبریک بگم .
محمد رضا پهلوی

۱۳۹۰ اسفند ۲, سه‌شنبه

فواید گاو بودن !


برگرفته از ایمیل ایرانیار گرامی رضا عصار
معلمی از دانش آموزان خواست فایده گاو بودن را بنویسند و این انشاء آن دانش آموز است .
با سلام خدمت معلم عزیزم و عرض تشکر از زحمات بی دریغ اولیاء و مربیان مدرسه که در تربیت
ما بسیار زحمت میکشند و اگر آنها نبودند معلوم نبود ما الان کجا بودیم.
اکنون قلم به دست میگیرم و انشای خود را آغاز می کنم.
البته واضح و مبرهن است که اگر به اطراف خود بنگریم در می یابیم که گاو بودن فواید زیادی دارد.
من مقداری در این مورد فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که مهمترین فایده ی گاو بودن این است
که آدم دیگر آدم نیست. بلکه گاو است.
هرچند که نتیجه گیری باید در آخر انشاء باشد.
بیایید یک لحظه فکر کنیم که ما گاویم. ببینیم چقدر گاو بودن فایده دارد.
مثلا در مورد همین ازدواج که این همه الان دارند راجع به آن برنامه هزار راه رفته و نرفته و برگشته درست می کنند.
هیچ گاو مادری نگران ترشیده شدن گوساله اش نیست.
همچنین ناراحت نیست اگر فردا پسرش زن برد، عروسش پسرش را از چنگش در می آورد.
وقتی گاوی که پدر خانواده است میخواهد دخترش را شوهر دهد ، نگران جهیزیه اش نیست.
نگران نیست که بین فامیل و همسایه آبرو دارند. مجبور نیست به خاطر این که پول جهاز دخترش
را تهیه نماید برای صاحبش زمین اضافه شخم بزند ، یا بدتر از آن پاچه خواری کند.
گوساله های ماده مجبور نیستند که با هزار دوز و کلک دل گوساله های نر را به دست بیاورند تا به
خواستگاریشان بیایند، چون آنها آنقدر گاو هستند که به خواستگاری آنها بروند، از طرفی هیچ
گوساله ماده ای نمیگوید که فعلا قصد ازدواج ندارد و میخواهد ادامه تحصیل دهد.
تازه وقتی هم که عروسی می کنند اینهمه بیا برو، بعله برون، خواستگاری ، مهریه ، نامزدی ،
زیر لفظی، حنا بندان، عروسی ، پاتختی، روتختی، زیر تختی، ماه عسل ،
، طلاق و طلاق کشی و... ندارند.
گاوها حیوانات نجیب و سر به زیری هستند.
آنها چشمهای سیاه و درشت و خوشگلی دارند.
شاعر در این باره میگوید : سیه چشمون چرا تو نگات دیگه اون همه صفا نیست
سیه چشمون بگو نکنه دلت دیگه پیش ما نیست

هیچ گاوی نگران کرایه خانه اش نیست.
نگران نیست نکند از کار اخراجش کنند.
گاوها آنقدر عاقلند که میدانند بهترین سالهای عمرشان را نباید پشت کنکور بگذرانند .
گاوها بخاطر چشم و همچشمی دماغشان را عمل نمی کنند.
شما تا حالا دیده اید گاوی دماغش را چسب بزند؟
شما تا حالا دیده اید گاوی خط چشم بکشد؟
گاوها حیوانات مفیدی هستند و انگل جامعه نیستند.

شما تا کنون یک گاو معتاد دیده اید؟
گاوی دیده اید که سر کوچه بایستد و مزاحم ناموس مردم شود؟
آخر گاوها خودشان خواهر و مادر دارند.
ما از شیر، گوشت ، پوست ، حتی روده و معده ی گاو استفاده می کنیم.
آقای .... معلم خوب ما گفته که از بعضی جاهای گاو در تهیه همین لوازم آرایش خانم ها
که البته زشت است استفاده می شود.
ما حتی از دستشویی بزرگ گاو (پشگل) هم استفاده می کنیم.
تا حالا شما گاو بیکار دیده اید؟
آیا دیده اید گاوی زیرآب گاو دیگری را پیش صاحبش بزند؟
تا حالا دیده اید گاوی غیبت گاو دیگری را بکند؟
آیا تا بحال دیده اید گاوی زنش را کتک بزند ؟
یا گاو ماده ای شوهر خواهرش را به رخ شوهرش بکشد؟
و مثلا بگوید از آقای فلانی یاد بگیر. آخر توهم گاوی؟! فلانی گاوي است بین گاوها.
تازه گاوها نیاز به ماشین ندارند تا بابت ماشین 16میلیون پول بدهند و با هزار پارتی بازی ماشینشان
را تحویل بگیرند و آخرش هم وسط جاده یه هویی ماشینشان آتش بگیرد.
هیچ گاوی آنقدر گاو نیست که قلب دیگری را بشکند.
دیده اید گاو نری به خاطر بدست آوردن ثروت پدر گاو ماده به او بگوید : عاشقت هستم"؟!!
سرت،سر شیر است و دمت دم پلنگ؟ !!
دیده اید گاو پدری دخترش را کتک بزند!؟
گاوها در جامعه شان فقر ندارند .
گاوها اختلاف طبقاتی ندارند.
آنها شرمنده زن و بچه شان نمی شوند.
رویشان را با سیلی سرخ نگه نمیدارند.
هیچ گاوی غصه ی گاوهای دیگر را نمی خورد
هیچ گاوی غمباد نمی گیرد.
هیچ گاوی رشوه نمی گیرد.
هیچ گاوی اختلاس نمی کند.
هیچ گاوی آبروی دیگری را نمی ریزد.
هیچ گاوی خیانت نمی کند.
هیچ گاوی دل گاو دیگر را نمی شکند
هیچ گاوی دروغ نمی گوید.
هیچ گاوی آنقدر علف نمی خورد که از فرط پرخوری تا صبح خوابش نبرد در حالی که گاو طویله
کناریشان از گرسنگی شیر نداشته باشد تا به گوساله اش شیر بدهد.
هیچ گاوی گاو دیگر را نمی کشد.
هیچ گاوی...

اگر بخواهم در مورد فواید گاو بودن بگویم، دیگر زنگ انشاء می خورد و نوبت بقیه نمی شود
که انشایشان را بخوانند.
اما به نظر من مهم ترین فایده گاو بودن این است که دیگر آدم نیستید ......
لباس ما از گاو است ، غذایمان از گاو ، شیر و پنیر و کره و خامه ... همه از گاو.
ولی با همه منافع ياد شده هیچ گاوی نگفت : من
بلکه گفت: "ما"!

۱۳۹۰ اسفند ۱, دوشنبه

اعترافات کیانوری

برای انعده که هنوز توده ای مانده اند ونتنها خود را گول میزنند که سعی در کلاه گذاشتن بر سر ملت دارند






اینهم اعتراف به جنایت آخوندی که سر سیاستمدار چپ را تا زانو کلاه گذاشت



سی ودوهزار امامزاده در ایران است که قرارست بهریک یک وبلاگ با اینترنت سریع بدهند تا اگر بواسیر میخواهی خوب بشه الاغاش برن اون امامزاده

۱۳۹۰ بهمن ۳۰, یکشنبه

سخنرانی پادشاه ایران در مورد نفت ایران وانگلیس

از آنجائیکه ما ملت دچار ضعف حافظه تاریخی هستیم بجاست تا مطالب مربوط به خدمات پا دشاهان پهلوی را بنمایش بگذاریم تا توده ای های بیوطن وآنانکه 28 مرداد را تعزیه شمر وامام حسین درست میکنند ودرمقابل اعتراضمان انگ (( شعبان بیمخی )) میچسبانند درک نمایند که آفتاب را با غربال نمیشود پوشانید ما در سال 57 در کمال حماقت دنباله رو کسانی شدیم که نه بخاطر ایران که بخاطر غرایض شخصی ومنافع درون سازمانی خود حقایق را از ملت کم مطالعه وعدم آشنا به سیاست پوشاندند وعکس هندیزاده مهره انگلستان را در ماه نشان همین ملت ساده دل دادند وپایش را بگور دسته جمعی کشاندند وخیلی زود فریاد زدند که انقلابمان را دزدیدند.



چرا پادشاه ایران باید میرفت 
فیلم را ببینید وبفهمید که این شما نبودید که حکومت پهلوی را سرنگون کردید این خواست انگلستان مفتخوار وخریت ملت روشنفکر ایران بود که گوساله وار بدنبال خمینی ((هندیزاده مهره انگلستان)) رفتند وبیشعور ملتی که حرف روشنفکرش را بیش از حرف پادشاه خودش قبول داشت (( خلایق هرچه لایق))

۱۳۹۰ بهمن ۲۹, شنبه

آی آزادی!


آی آزادی!
اگر روزی به سرزمین من رسیدی،
در قالب پیرمردی سیاه پوش با ریش سپید و عبای سیاه با لهجه ای غریب و
فرهنگی عرب و چشمهایی سرد وترسناک نیا
برای مان از مرگ نگو
به گورستان نرو ،
گورستان پایان است ،
نباید آغاز باشد
این بار توی دهان هیچ کس نزن،
وعده ی توخالی نده،
نفت را بر سر سفره ها نیار،
نان مان را بر سر سفره ها یمان باقی بگذار
از آب و برق مجانی نگو. از تلاش انسانی بگو،
از سازندگی و آبادانی بگو
از تعهد کور نگو ،
از تخصص و دانش و شور بگو
آی آزادی
اگر روزی به سرزمین من رسیدی،
با شادی بیا,
با چادر سیاه و تحجر و ریش نیا،
با مارش نظامی و جنگ نیا ،
با آواز و موسیقی و رنگ بیا.
با تفنگ های بزرگ در دست کودکان کوچک نیا،
با گل و بوسه و کتاب بیا
از تقوا و جنگ و شهادت نگو،
از انسانیت و صلح و شهامت بگو. برایمان از زندگی بگو،
از پنجره های باز بگو،
دلهای ما را با نسیم آشتی بده،
با دوستی و عشق آشنایمان کن
به ما بیاموز که چگونه زندگی کنیم،
چگونه مردن را به وقت خود خواهیم آموخت.
به ما شان انسان بودن را بیاموز،
به خدا ” خود” خواهیم رسید
آی آزادی ،
اگر به سر زمین من رسیدی ،
بر قلبهای عاشق ما قدم بگذار ،
مهرت را در دلهای ما بیفکن تا آزادگی در درون ما بجوشد و تو را
با هیچ چیز دیگری تاخت نزنیم
با هر نفس یادمان بماند که تو از نفس عزیز تری
بدانیم که آزادی یک نعمت نیست،
یک مسئولیت است.
به ما بیاموز که داشتن و نگهداشتن تو سخت است! ما را با خودت آشنا کن، ما
از تو چیز زیادی نمی دانیم
ما فقط نامت را زمزمه کرده ایم
ما به وسعت یک تاریخ از تو محروم مانده ایم
ای نادیده ترین
اگر آمدی با نشانی بیا که تو را بشناسیم
هان ! آی آزادی ، اگر به سرزمین ما آمدی ، با آگاهی بیا
تا بر دروازه های این شهر تو را با شمشیر گردن نزنیم ،
تا در حافظه ی کند تاریخ نگذاریم که تو را از ما بدزدند ،
تا تو را با بی بند و باری و هیچ بدل دیگری اشتباه نگیریم
آخر می دانی ؟
بهای قدمهای تو بر این خاک خون های خوب ترین فرزندان این سرزمین بوده است
بهای تو سنگین ترین بهای دنیاست .
پس این بار با آگاهی بیا. 

عکس اون جاکش رو بیار پایین‏


اوایل انقلاب یه ارمنی میفته زندان،
ازش می پرسند چرا تو رو آوردند اینجا؟
میگه خودمم نمیدونم!
من یه ساندویچ فروشی دارم،
بعد از انقلاب چند نفر یک عکس آوردند تو مغازه گفتند:
این عکس رو بزن روی دیوار!
عکس امام بود، ماهم عکس رو چسبوندیم!
یه مدت بعد یک عکس دیگه آوردند گفتند:
این رو هم بچسبون!
عکس بنی صدر بود؛چسبونديم .
بعد از یه مدت چند نفر اومدند گفتند:
عکس اون جاکش رو بیار پایین!
من پرسیدم کدومشون رو؟!
که دیدم منو گرفتند آوردند اینجا...!



۱۳۹۰ بهمن ۲۴, دوشنبه

لغو قرار تعقیب سعید مرتضوی در دستگاه قضایی


غلامحسین محسنی اژه ای دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه خبر از نقض قرار تعقیب سعید مرتضوی دادستان سابق تهران توسط دستگاه قضایی داد.
به گزارش خبرگزاری مهر، آقای محسنی اژه ای دوشنبه ۲۴ بهمن (۱۳ فوریه) در نشست مطبوعاتی با خبرنگاران گفت که تصمیم دادگاه، در پی اعتراض سعید مرتضوی به قرار صادر شده علیه وی اتخاذ شده است.
این خبر در حالی از سوی دادستان کل کشور اعلام می شود که آقای مرتضوی، ۷ ماه پیش از تبرئه خود در دستگاه قضایی خبر داده اما غلامرضا محسنی اژه ای این خبر را تکذیب کرده بود.
در آن زمان دادستان سابق تهران، ضمن اشاره به حکم منع تعقیب صادر شده از سوی دادگاه برای قضات درگیر در پرونده بازداشتگاه کهریزک، صدور این حکم را به معنی "برائت" خود و دو قاضی دیگر این پرونده دانسته بود.
در پاسخ به این اظهارات، آقای محسنی اژه ای گفته بود: "قبلا شکایتی نسبت به قضات پرونده کهریزک به دادسرا وصول شده بود که دادسرا قرار منع تعقیب صادر کرد. [اما] به قرار منع تعقیب اعتراض شد و دادگاه پرونده را با اعلام نقص دوباره به دادسرا ارجاع داد."
سخنگوی قوه قضائیه در توضیح نقص پرونده اظهار داشته بود: "باید یک مرجع قانونی در باره یک اتهام، استعلامی را به دادگاه ارائه کند و چون جواب این استعلام نیامده پرونده این قاضی [مرتضوی] همچنان مفتوح است."
سعید مرتضوی از سوی کمیسیون ویژه مجلس در باره حوادث بعد از انتخابات، به عنوان صادر کننده دستور انتقال بازداشت شدگان روز ۱۸ تیر به بازداشتگاه کهریزک معرفی شده بود.
"سعید مرتضوی از سوی کمیسیون ویژه مجلس در باره حوادث بعد از انتخابات به عنوان صادر کننده دستور انتقال بازداشت شدگان روز ۱۸ تیر به بازداشتگاه کهریزک معرفی شده بود"
بر اساس گزارش کمیته ویژه مجلس، آقای مرتضوی در جلسه‌ای با اعضای این کمیته گفته که وی دلیل انتقال برخی از بازداشت شدگان به کهریزک را "فقدان ظرفیت زندان اوین" اعلام کرده و علت مرگ سه تن از بازداشت شدگان روز ۱۸ تیر ۱۳۸۸ را، بر اساس "بررسی های انجام شده از سوی پزشکی قانونی" ابتلای آنها به بیماری مننژیت دانسته است. اما کمیته ویژه مجلس در بررسی های خود به این نتیجه رسید که هر دوی این اظهارات خلاف واقع است.
در چنین شرایطی بود که دستگاه قضایی ایران حکم تعلیق سعید مرتضوی، حسن دهنوی (مشهور به قاضی حداد)، معاون امنیت وقت دادستان تهران، و علی اکبر حیدری فر، دادیاری که دستور انتقال معترضان انتخابات ریاست جمهوری به بازداشتگاه کهریزک را داده بود را صادر کرد. در پی صدور این حکم، در شهریور ۱۳۸۹ بیش از ۲۰۰ نماینده مجلس ایران از تعلیق سعید مرتضوی در ارتباط با پرونده بازداشتگاه کهریزک تشکر کردند.
روز ۱۸ تیر ۱۳۸۸ تعدادی از بازداشت شدگان اعتراضات خیابانی بعد از انتخابات ریاست جمهوری به بازداشتگاه کهریزک در جنوب تهران منتقل شدند که دست‌کم سه نفر از آنها به نام های امیر جوادی فر، محسن روح الامینی و محمد کامرانی در داخل این بازداشتگاه کشته شدند.
"سخنگوی قوه قضاییه از قطعی شدن حکم ۶ ماه زندان برای علی اکبر جوانفکر مدیرمسئول روزنامه ایران و مشاور مطبوعاتی محمود احمدی نژاد خبر داده است"
در پی بررسی پرونده کهریزک، دو استوار نیروی انتظامی به جرم "مباشرت در قتل" به قصاص محکوم شدند که بازماندگان کشته شدگان اعلام کردند راضی به اعدام آنها نیستند و در عوض، خواهان محاکمه و مجازات "آمران" قتل فرزندانشان هستند.

قطعی شدن ۶ ماه حبس معاون رئیس جمهور

در بخش دیگری از نشست خبری امروز، سخنگوی قوه قضاییه از قطعی شدن حکم ۶ ماه زندان برای علی اکبر جوانفکر مدیرمسئول روزنامه ایران و مشاور مطبوعاتی محمود احمدی نژاد خبر داده است.
به گزارش ایسنا وی تاکید کرده که این حکم برای "یکی از" پرونده‌های آقای جوانفکر صادر شده، اما توضیح بیشتری نداده که حکم قطعی ۶ ماه زندان، نتیجه بررسی نهایی کدام یک از احکام محکومیت قبلی این مقام دولتی است.
علی اکبر جوانفکر ماه گذشته به اتهام توهین به آیت الله خامنه ای رهبر ایران به یک سال زندان و پنج سال محرومیت از عضویت در احزاب، گروهها، انجمن ها و فعالیت های رسانه ای و مطبوعاتی محکوم شده بود.
وی پیش از آن نیز به به اتهام انتشار مطالب "خلاف موازین اسلامی" در ویژه ‌نامه ای از روزنامه ایران با عنوان "خاتون" به ۶ ماه حبس، و به خاطر انتشار مطالب و تصاویر خلاف عفت عمومی در این ویژه‌نامه به ۶ ماه حبس محکوم شده بود.
محسنی اژه‌ای امروز همچنین در مورد آخرین وضعیت پرونده اختلاس موسوم به "سه هزار میلیارد تومانی" گفته است که در این ارتباط برای ۳۲ نفر کیفرخواست صادر شده و اولین جلسه دادگاه روز شنبه هفته آینده ۲۹ بهمن ماه به صورت علنی برگزار خواهد شد.
"برخی از بستگان کارکنان این شبکه [بی بی سی فارسی] در ایران فعالیت های خلاف قانون و امنیت داشتند که برای آنها پرونده تشکیل و تحت رسیدگی می باشد"
غلامحسین محسنی اژه ای
دادستان کل کشور پاسخ به پرسشی درباره دستگیری بستگان چند نفر از کارکنان بی سی فارسی نیز اظهار داشته است که "هر فردی علیه امنیت ملی اقدام کند، بر اساس قانون با او برخورد می شود".
وی افزوده است: "برخی از بستگان کارکنان این شبکه در ایران فعالیت های خلاف قانون و امنیت داشتند که برای آنها پرونده تشکیل و تحت رسیدگی می باشد."
در ماه های اخیر، برخی از دوستان و اعضای خانواده های کارکنان بی بی سی فارسی در ایران تحت فشار دستگاه های امنیتی قرار گرفته اند و این اقدام، با واکنش مدیریت این رسانه و سازمان های مدافع حقوق بشر مواجه شده است.