دربرنامه افق ایران از تلویزیون اندیشه پخش شده است
۱۳۹۳ اسفند ۸, جمعه
فتواهای شگفت انگیز شرعی اواخر دوره قاجاریه تا کنون و دلايل ابطال آنان
Iranian Atheists & Agnostics با سپاس از
- استفاده از آب لوله کشی حرام و غیرشرعی است.
علت: چون کر نیست!
* البته بعد فهمیدند چون جاری است، پس حرام نیست.
- استفاده از دوش حمام، حرام و غیرشرعی است.
علت: امکان غسل ارتماسی با آن وجود ندارد!
* البته چون زور حکومت پهلوی برای رعایت بهداشت چربید، مجبور شدند غسل ترتیبی را اختراع کنند و دوش از حرام بودن درآمد.
- استفاده از لامپ برق حرام و غیرشرعی است.
علت: به سبب امکان انجام شب نشینی های طولانی، باعث می شود که مومنین، از نماز صبح غافل شوند!
* البته بعدها، با پول هنگفتی که حاج امین الضرب، صاحب کارخانه برق به علما داد برق حلال شد! اما کارخانه برق مشهد در سال ١٩١١ میلادی به تحریک علما و روسها توسط ملت سلحشور مشهد در آتش سوخت.
- استفاده از کله قند، حرام و غیرشرعی است. (افراطیون مذهبی شایعه ساخته بودند از استخوان مردگان الک شده و کله قند روسی درست می شود!!)
علت: نپرداختن وجوه شرعی، توسط واردکننده قند!
"پر واضح است که پرداخت وجوهات، موجب گردید تا قند حلال گردد، البته به این شرط که قبل از خوردن، آن را در چای غسل کنند".
- استفاده از ماشین لباسشویی حرام و غیرشرعی است.
علت: لباس های نجس، لباس های پاک را نجس می کنند!
- در سال ١٣٤٢ خورشیدی در جریان انقلاب سپید علما گفتند رأی دادن بانوان خلاف شرع است!
- علما ساخت راه آهن را در دوره ناصری خلاف شرع و حرام اعلام کرده بود
بودند
بودند
علت: ملاعلی کنی آن را راه تسلط کفار می دانست.
- خوردن گوشت ماهی خاویاری حرام است!
علت: انحصار گرفتن صید این ماهی ارزشمند.
- بازی شطرنج حرام است!
علت: در روایتی ساختگی آمده بود که امویان شطرنج بازی می کردند.
- استفاده از ویدئو حرام و غیرشرعی بود.
- استفاده از ویدئو حرام و غیرشرعی بود.
علت: چون افکار پاک ملت سلحشور با دیدن فیلمهای مستهجن خراب می شد. با ازدیاد آن و آمدن ماهواره و نت دیگر این حرام حلال شد.
۱۳۹۳ اسفند ۶, چهارشنبه
جاده 59 یا جاده چالوس : چه بودیم وچه شدیم
عشق بی آلایش به ایران، ناشدنی ها را شدنی کرد. درسی برای امروزمان تا از سختی های کنونی گذر کنیم و فردایی سرشار از امنیت و رفاه برای هرایرانی بسازیم
۱۳۹۳ اسفند ۵, سهشنبه
سوم اسفند را به میهن پرستان شادباش میگویم
Shahin Hosseini shared رضـا شـاه بـزرگ's photo.
بزرگترین ننگ برای هر ملتی همین بس که پادشاه میهن پرستش را بیگانگان ببرند و او دم بر نیاورد و ننگی مضاعف که در رفتنش به بهای ویرانی مملکت همان امت شادی کنند . ایا تا کنون دیده اید مردمی برای مبتلا شدن به جمیع مصیبت های عالم شادی کنند که این امت همیشه در صحنه کردند ؟؟؟؟ دریغا روز هشیاری .................
پدر گفت: ” کجای دنیا دیده ای که مردم از مرگ شاهی که به آنها خدمت کرده است خوشحال باشند.امروز در اداره همه خوشحالی می کردند.بیچاره ها نمی دانستند این اداره ها را او بوجود آورده است.میگفت ملت خاک بر سری هستیم”.وقتی در سال 1329 هق هق مردم رادر مشایعت جنازه ایشان که به ایران آورده بودند شنیدم با خودم گفتم واقعا که ملت خاک بر سری هستیم.
سید ضیا میگفت:”دروغ می گویند که به حرف هیچکس گوش نمیداد و با هیچکس مشورت نمیکرد.وقتی می خواست فوزیه را برای اعلیحضرت فعلی بگیرد آقای انتظام را در سوئیس فرستاد سراغ من که نظرت چیست؟گفتم به ایشان عرض کن مادر ولیعهد باید طبق قانون اساسی ایرانی باشد.نمی دانم انتظام پیامم را به ایشان داد یا نه! ..”
سید دوستش داشت و میگفت:” در رفاقت و وفای به عهد و پایبندی به سلام و علیک دوستی یگانه بود.اگر قرار بود ایرانی سرپا شود و باقی بماند هیچ کس جز رضا خان قادر به انجام این کار نبود…”
ساعد میگفت:”ایران فرزندی به وطن پرستی او نداشته است.هر وقت شرفیاب میشدم به من می فرمود” پیش خارجیها آبروی ایران را حفظ کن”.اگر ما آبرویی داریم از او داریم که پرشیا را ایران کرد..
«صدرالدین الهی»
سید ضیا میگفت:”دروغ می گویند که به حرف هیچکس گوش نمیداد و با هیچکس مشورت نمیکرد.وقتی می خواست فوزیه را برای اعلیحضرت فعلی بگیرد آقای انتظام را در سوئیس فرستاد سراغ من که نظرت چیست؟گفتم به ایشان عرض کن مادر ولیعهد باید طبق قانون اساسی ایرانی باشد.نمی دانم انتظام پیامم را به ایشان داد یا نه! ..”
سید دوستش داشت و میگفت:” در رفاقت و وفای به عهد و پایبندی به سلام و علیک دوستی یگانه بود.اگر قرار بود ایرانی سرپا شود و باقی بماند هیچ کس جز رضا خان قادر به انجام این کار نبود…”
ساعد میگفت:”ایران فرزندی به وطن پرستی او نداشته است.هر وقت شرفیاب میشدم به من می فرمود” پیش خارجیها آبروی ایران را حفظ کن”.اگر ما آبرویی داریم از او داریم که پرشیا را ایران کرد..
«صدرالدین الهی»
فرتور: رضـا شـاه بـزرگ در بندرشاهپـور. بندری که خودش پایه گذاشته بود و مردم لُرتبار و کُردنژاد را از کرمانشاه و الیگودرز و بختیاری برای زیستوری(سکونت)به آنجا فراخوانده بود تا چینِش جمعیتی خوزستان را بهسود ایرانینژادان دگرگون سازد. و از اینرو زبان ملّی(فارسی) زبان بیشینه دربرابر "تازی" شود. این بندر نقطهی آغازین راهآهن سراسری از جنوبِ باختری کشور بود. جالب اینکه این بندرمهم بازرگانی امروزه به بندر "امامخمینی" نامور شده! که روشن نیست، خمینی چه سهمی در سازندگی آنجا داشته؟ همچنانکه بسیاری از دستاوردهای دوران رضاشاه را که خود او نام "پهلوی" برایشان نگذاشته بود، بنام "امام" دگرگون کردهاند. مانند بیمارستان هزارتختخوابی که رضاشاه ساخت و امروز نام بیمارستان امام گرفته است!
۱۳۹۳ اسفند ۴, دوشنبه
رسوايی و کناره گیری گرداننده لابی رژیم ملاها در لندن ایت الله جک استرای دزد
جک استراو، وزیر خارجه اسبق انگلیس به گرفتن رشوه متهم شد و در پی انتشار اخبار مربوط به این رسوایی، کناره گیری خود را از حزب کارگر اعلام کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه از لندن، دو روزنامه نگار انگلیسی که خود را تاجر جا زده بودند، جک استراو، وزیر خارجه اسبق انگلیس را به دام انداخته اند.
روزنامه نگاران دیلی تلگراف و خبرنگار شبکه چهار تلویزیون انگلیس خود را به عنوان بازرگانانی که از هنگ کنگ آمده اند، جا زدند تا بتوانند این عضو پیشین کابینه انگلیس را گیر بیندازند.
طبق تحقیق صورت گرفته، استراو به این دو خبرنگار پیشنهاد کرده بود می تواند در ازای دریافت پنج هزار پوند (شش هزار و هشتصد یورو) از نفوذ و موقعیت خود برای کمک به شرکت (صوری) آنها استفاده کند.
نتایج تحقیقات اولیه نشان می دهد که جک استراو به دو روزنامه نگار گفته است به طور "مخفیانه" برای تغییر مقررات اتحادیه اروپا به منظور کمک به یک شرکت محصولات مصرفی که سالانه شصت هزار پوند (هشتاد و یک هزار و یکصد یورو) به او می پردازد، تلاش می کند.
اتهامات مطرح شده علیه این عضو پیشین کابینه انگلیس در فاصله چند ماه مانده به برگزاری انتخابات پارلمانی این کشور که برای هفتم ماه مه برنامه ریزی شده است، منتشر می شود. در پی انتشار اخبار مربوط به این رسوایی، استراو کناره گیری خود را از حزب کارگر اعلام کرد.
روند کاهشی سبد معیشتی کارگران
دوشنبه، 4 اسفند ماه 1393 = 23-02 2015
ایران پرس نیوز
رئیس اتحادیه پیشکسوتان کارگری با اعلام نتیجه بررسی هزینه تأمین سبد معیشت خانوار ۴ نفره کارگران تا پایان آذرماه و پیشبینی سال ۹۴، گفت: اگر سهم مواد غذایی از سبد معیشت ۴۰ درصد در نظر گرفته شود، حداقل مزد سال آینده باید ۱۶ میلیون و ۲۰۰ هزار ریال تعیین شود.
پایگاه خبری هم اندیشی: حسن صادقی با اشاره به اینکه گزارشهای مرتبط با حداقل معیشت کارگران و دستمزد برای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، سازمان تأمین اجتماعی، نمایندگان کارگری و کارفرمایی حاضر در شورای عالی کار ارسال شده است، اظهار داشت: این گزارش بر اساس دو شاخص مهم تورم و حداقل معیشت که پیش از این هم متوسط آن توسط بانک مرکزی اعلام شد، تهیه شده است.
وی افزود: بر اساس آمار سرشماری سال ۹۰ اندازه میانگین تعداد اعضای خانوار ایرانی از جمله کارگری ۳.۵۵ نفر است و این شاخص در سه شکل حداقل میانگین و حداکثر قیمتها در سبد معیشتی بررسی شده است.
رئیس اتحادیه پیشکسوتان کارگری با بیان اینکه در سال ۸۵ حداقل نیاز روزانه یک خانوار کارگری در سبد معیشتی ۱۲۱هزار و ۶۵۴ریال، میانگین ۱۵۳هزار و ۱۵۲ریال و حداکثر نیاز برای تأمین نیازهای ضروری ۱۸۵هزار و ۲۷۰ ریال محاسبه شد.
صادقی با اشاره به تعدیل سنوات، تورم از سال ۸۵ تا ۹۳ تأکید کرد: بر اساس اعلام مراجع رسمی از جمله بانک مرکزی تا پایان آذرماه نرخ تورم ۱۸.۲درصد اعلام شد که بر همین اساس میانگین هزینه روزانه سبد معیشت خانوار به ۷۱۴هزار و ۹۱۱ ریال، حداکثر ۸۶۴هزار و ۸۳۲ریال و حداقل ۵۶۷هزار و ۸۷۵ریال رسید.
رئیس اتحادیه پیش کسوتان جامعه کارگری، با اشاره به اینکه بر اساس آخرین آمارهای رسمی تا پایان آذرماه به مأخذ میانگین قیمتها تأمین سبد معیشتی یک خانوار کارگری به طور میانگین به ۲۱میلیون ۴۴۷هزار و ۳۴۶ریال ماهانه رسید، گفت: این میزان به مأخذ حداکثر قیمت به ۲۵میلیون و ۹۴۴هزار و ۹۹۱ریال به طور ماهانه رسید.
وی در پاسخ به این سؤال که چه کالاهایی از چه گروههایی در تهیه گزارش هزینه سبد معیشتی یک خانوار ۴ نفره بررسی شده است، گفت: کالا و خدمات حبوبات، مسافرت، تحصیلات، آموزش، بهداشت، درمان، پوشاک و خوراک و آشامیدنی، مورد بررسی قرار گرفته، اما در این بررسی هزینه تأمین مسکن نیامده است.
صادقی تأکید کرد: بر اساس تعاریف سازمان جهانی کار ILO از خط فقر که - مرکز آمار ایران هم آن را پذیرفته- هر فرد در سطح جهان با درآمد روزانه کمتر از ۲ دلار زیر خط فقر قرار میگیرد.
وی توضیح داد: اگر درآمد سرانه هر نفر روزانه کمتر از ۲ دلار و در ماه برای یک خانواده ۴ نفره کمتر از ۲۴۰ دلار باشد، زیر خط فقر خواهد بود.
صادقی افزود: با محاسبه حداقل درآمد ماهانه ۲۴۰ دلار برای یک خانوار کارگری و دلار ۲ هزار و ۸۰۰ تومانی مرکز مبادلات ارزی، ۶۷۲ هزار تومان فقر مطلق در نظر گرفته میشود؛ با این حساب با توجه به حد اقل حقوق ۶۰۹ هزار تومانی کارگران در سال ۹۳ وضعیت این جامعه کاملا مشخص میشود که زیر خط فقر مطلق قرار دارد.
رئیس اتحادیه پیش کسوتان جامعه کارگری، درباره جزئیات بیشتر بررسیهای صورت گرفته درباره حداقل معیشت کارگران گفت: اگر سهم مواد غذایی از سبد معیشت ۴۰درصد در نظر گرفته شود، حداقل مزد برای سال ۹۴ باید ۱۶میلیون و ۲۰۰هزار ریال تعیین شود.
وی گفت: طبق اظهارات رئیس مرکز آمار ایران در تاریخ چهارم آبان ۹۳ حقوق کمتر از یک میلیون ۸۲۲هزار تومانی زیر خط فقر بوده و این موضوع هم مورد توجه قرار گرفته است.
روسیه سیستم دفاع موشکی به ایران میفروشد
سرگئی چمزوف، رئیس شرکت دولتی- تسلیحاتی «روس تک»، گفت که روسیه به ایران پیشنهاد تحویل سیستم دفاع موشکی آنتی-۲۵۰۰ را داده است. روسیه پیشتر قرار بود سیستم با قدرت کمتر اس-۳۰۰ را به ایران تحویل دهد که با فشارهای غرب از فروش آن خودداری کرد.
چمزوف روز دوشنبه ۲۳ فوریه، به خبرگزاری روسی تاس گفت که ایران هم اکنون مشغول بررسی این پیشنهاد روسیه است.
روسیه در سال ۲۰۱۰ و تحت فشار کشورهای غربی، قرارداد فروش سیستم دفاع موشکی زمین به هوای اس-۳۰۰ را لغو کرد، و ایران هم از این کشور به دیوان حکمیت بین المللی برای غرامتی ۴ میلیارد دلاری شکایت کرد، ولی با این همه دو کشور متحد یکدیگر باقی ماندند.
ایالات متحده آمریکا و اسراییل از روسیه خواسته بودند این معامله را لغو کند، زیرا این سیستم موشکی میتوانست حملات احتمالی هوایی علیه تاسیسات اتمی ایران را با مشکل روبرو کند.
هنوز کشورهای ایران، اسراییل و آمریکا به سخنان چمزوف واکنش نشان ندادهاند.
از چمزوف نقل شده که «ما به آنها پیشنهاد سیستم آنتی-۲۵۰۰ را بجای اس-۳۰۰ دادهایم. آنها مشغول بررسی آن هستند. هنوز تصمیمی گرفته نشده است.»
«روس تک» شرکت مادر «روس برون اکسپورت» است که شرکتی دولتی و مسئول صادرات و واردات اسلحه در روسیه است.
سیستم آنتی-۲۵۰۰ نوع پیشرفته سیستمی است که در دهه ۱۹۸۰ طراحی شده و موشکهای آن با سرعت ۴۵۰۰ متر در ثانیه پرواز میکند، و بردی معادل ۲۵۰۰ کیلومتر دارد.
بحران خاورمیانه باعث شده تا صادرات سلاحهای روسیه به این منطقه در سالهای اخیر افزایش یابد. صادرات سلاحهای روسی در سال ۲۰۱۴ بالغ بر ۱۳ میلیارد دلار بود.
چمزوف در آوریل ۲۰۱۴ بخاطر نقش روسیه در بحران اوکراین از سوی ایالات متحده آمریکا مورد تحریم قرار گرفت.
چمزوف روز دوشنبه ۲۳ فوریه، به خبرگزاری روسی تاس گفت که ایران هم اکنون مشغول بررسی این پیشنهاد روسیه است.
روسیه در سال ۲۰۱۰ و تحت فشار کشورهای غربی، قرارداد فروش سیستم دفاع موشکی زمین به هوای اس-۳۰۰ را لغو کرد، و ایران هم از این کشور به دیوان حکمیت بین المللی برای غرامتی ۴ میلیارد دلاری شکایت کرد، ولی با این همه دو کشور متحد یکدیگر باقی ماندند.
ایالات متحده آمریکا و اسراییل از روسیه خواسته بودند این معامله را لغو کند، زیرا این سیستم موشکی میتوانست حملات احتمالی هوایی علیه تاسیسات اتمی ایران را با مشکل روبرو کند.
هنوز کشورهای ایران، اسراییل و آمریکا به سخنان چمزوف واکنش نشان ندادهاند.
از چمزوف نقل شده که «ما به آنها پیشنهاد سیستم آنتی-۲۵۰۰ را بجای اس-۳۰۰ دادهایم. آنها مشغول بررسی آن هستند. هنوز تصمیمی گرفته نشده است.»
«روس تک» شرکت مادر «روس برون اکسپورت» است که شرکتی دولتی و مسئول صادرات و واردات اسلحه در روسیه است.
سیستم آنتی-۲۵۰۰ نوع پیشرفته سیستمی است که در دهه ۱۹۸۰ طراحی شده و موشکهای آن با سرعت ۴۵۰۰ متر در ثانیه پرواز میکند، و بردی معادل ۲۵۰۰ کیلومتر دارد.
بحران خاورمیانه باعث شده تا صادرات سلاحهای روسیه به این منطقه در سالهای اخیر افزایش یابد. صادرات سلاحهای روسی در سال ۲۰۱۴ بالغ بر ۱۳ میلیارد دلار بود.
چمزوف در آوریل ۲۰۱۴ بخاطر نقش روسیه در بحران اوکراین از سوی ایالات متحده آمریکا مورد تحریم قرار گرفت.
۱۳۹۳ بهمن ۲۹, چهارشنبه
سر گاو هستهای در خمره ولایت
پیش بینی آن کار دشواری نبود. از شامگاه چهارم نوامبر گذشته، که اکثریت یابی جمهوری خواهان در هردو مجلس نمایندگان و سنای آمریکا اعلام شد، بسیاری از ناظران پیش بینی میکردند که این امر به چالشی جدی برای باراک اوباما در حفظ تتمه آبرو در دوسال آخر اقامتش درکاخ سفید منجرشود.
هفته گذشته این چالش وارد مرحله تازهای شد و شتابی بیش از پیش یافت. درواقع میتوان گفت سرعت این شتاب به حدی رسیده که فضای سیاسی را به زمین تنیسی شبیه کرده که ناظر تماشاگر ناگزیراست با سرعتی رشد یابنده سر خود را به چپ و راست بچرخاند. محور اصلی این شتاب پرونده هستهای حکومت آخوندی است که وارد حساسترین مرحله خود درعمر ۱۲ سالهاش شده است. پس از دوبار تمدید، مدت تعیین شده برای توافق سیاسی در مرحله اول توافق جامع درماه مارس آینده پایان مییابد و زمان نهایی رسیدن به توافق جامع نیز ۳۱ ژوئن ۲۰۱۵ اعلام شده است.
دراین تسلسل سریع گفتهها و موضع گیریها – که بیشتربه گفتگوی کرها شباهت دارد که در آن هرکس حرف خود را میزند بدون آنکه به حرف طرف مقابل گوش بسپارد – ازهردوطرف مذاکره کننده نشانههایی از ناتوانی و درماندگی به چشم میخورد. حکومت آخوندی، درعین حال که خود را از تک و تا نمیاندازد و درمورد بیتاثیر بودن تحریمها و توانمندی نظامی خود لاف میزند و رجزخوانی میکند، آشکارا در تنگنایی اقتصادی گرفتار شده که میتواند برایش عواقب وخیم اجتماعی و سیاسی داشته باشد. براثر فشار همین تنگنا است که تنها در چند روز گذشته، از رهبر معظم گرفته تا دیگر مقامات ریز و درشت حکومت اشتیاق و تسلیم پذیری خود برای دستیابی به یک توافق را به نمایش گذاشتهاند. روز یکشنبه ۱۹ بهمن، سیدعلی خامنهای در دیدار با کارکنان نیروی هوایی گفت: «آنها از ایستادگی ملت ایران عصبانی هستند و هدف اصلی امریکا و همراهانش، به زانو درآوردن و تحقیر ملت ایران است که البته دچار خطا و اشتباه در تحلیل هستند». کیست که نداند که خامنهای هرگاه که احساس ضعف و ناتوانی میکند خود را پشت «ملت ایران» پنهان مینماید وگرنه فتوای کتبی او مبنی براینکه نظرش به تنهایی بر برآیند نظربیش از ۷۰ میلیون ایرانی ارجح است، از یادها نرفته است.
پس ازاین پنهان شدن درپشت «ملت ایران»، خامنهای با یک نقل قول ناخواسته خود را لو میدهد: «یکی ازاین خطاها، اظهارات چند روز پیش یک مقام امریکایی است که گفته بود ایرانیها درمذاکرات هستهای دست بسته هستند و گیر افتادهاند» و درپی آن نشان میدهد که چگونه درپی یافتن یک راه خلاصی از مهلکه اتمی است: «من با ادامه و پیشرفت مذاکرات و رسیدن به توافق خوب موافقم و قطعا ملت ایران هم با هر توافقی که دربردارنده عزت و احترام او باشد مخالفتی ندارد».
در اظهارات دیگر مقامات حکومت آخوندی نیز همین درماندگی به چشم میخورد. شیخ حسن روحانی که همه تخم مرغهای حیثیت و آینده سیاسی خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته نیز با نگرانی گله میکند: «اینکه آنها میگویند جمهوری اسلامی به خاطر تحریم پای میز مذاکره آمده است، دروغ میگویند، جمهوری اسلامی به خاطر فشار تحریم پای میز مذاکره نیامده، به خاطر منطق پای میز مذاکره آمده است»!
علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی نیز همان ساز را کوک میکند: «اگر این حرفها را میزنید که در مذاکرات آتی بتوانید فشاری به ما وارد آورید، بدانید این رویهای اشتباه است. شما میدان مذاکره را با میدان تره بار اشتباه گرفتهاید».
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه واقع بینانهترین تحلیل را ارایه میکند: «اینکه توقع داشته باشید همه براساس یک تحلیل منطقی و عاقلانه رفتار کنند، نگاه ایده الی به روابط بین المللی است». نظر علی جنتی هم این است که: «امریکا میخواهد ما را به دنبال نخودسیاه بفرستد» و سرانجام، حداد عادل پدر عروس مقام معظم رهبری نیز میگوید: «تجربه یک سال و نیم اخیر ثابت کرده امریکاییها مایل به حل این مسئله نیستند و به اصطلاح میخواهند استخوان لای زخم بگذارند».
درسوی دیگر مذاکره یعنی دستگاه اداری ایالات متحده نیز همین ناتوانی و درماندگی به چشم میخورد. روز سه شنبه ۱۰ فوریه باراک اوباما که تقلا میکند به هرصورتی که شده با به نتیجه رساندن مذاکرات بخشی از شکستهای سنگین خود را جبران کند میگوید: «رژیم جمهوری اسلامی درحال ازدست دادن فرصت است و هرلحظه بیش از پیش فرصت را برای خارج شدن از این بن بست و لغو تحریمها ازدست میدهد» و در همان روز پس از دیدار با آنگلا مرکل صدراعظم آلمان تاکید میکند: «با آنگلا مرکل توافق کردیم که جامعه جهانی باید تحریمهای کنونی علیه رژیم ایران را ادامه دهد».
مذاکرات هستهای حکومت آخوندی با ۱+۵ بیشباهت به حکایت «گیرکردن سر گاو در خمره» نیست: در دهی که ملانصرالدین رهبری و ولایت آن را به عهده داشت، گاوی برای نوشیدن آب سر در یک خمره کرد و سرش در آن گیر کرد. اهالی، ازجمله صاحبان گاو و خمره، نزد ملانصرالدین رفتند و ازاو رهنمود خواستند. ملا پس از بررسی جوانب و برخورداری از امدادهای غیبی گفت: با آنکه بهای گاو بیشتر از خمره است، ولی با توجه به اینکه خطا از گاو بوده که سر در خمره کرده، باید سر گاو بریده شده، با فروش گوشت آن برای صاحبش گاو یا گوسالهای خریداری شود تا خمره سالم بماند. فرمان ملا انجام شد ولی نظر به اینکه سر گاو در خمره بود و دربرابر قصاب تقلا میکرد، ذبح به صورت شرعی انجام نشد و درنتیجه ملا فتوای حرام بودن گوشت گاو را صادر کرد. ازطرف دیگر، هرقدر برای بیرون آوردن سر بریده شده گاو تلاش شد، نتیجه نداد و پس از گذشت مدتی بوی گند سر گاو در خمره سراسر ده را فراگرفت و باز اهالی برای گرفتن رهنمود نزد ملانصرالدین رفتند و او با صدور فرمان شکستن خمره همگان را مبهوت حکمت و فرزانگی خود کرد!
۱۳۹۳ بهمن ۲۸, سهشنبه
زنگنه: سال آینده پولی برای سرمایه گذاری در نفت نداریم
زنگنه دزدی که وزیر شده
بیژن زنگنه وزیر نفت ایران، روز دوشنبه ۱۶ فوریه گفت که در بودجه سال آینده ایران رقمی برای سرمایه گذاری در صنعت نفت در نظر گرفته نشده است.
بودجه سال آینده ایران هم اکنون در مجلس در دست بررسی است. دولت حسن روحانی بیش از دو ماه است که لایحه بودجه را به مجلس داده، اما به دلیل سقوط قیمت نفت، نمایندگان نمی توانند در باره چگونگی تخصیص منابع بودجه به تفاهم برسند.
زنگنه که در جریان بررسی بخشهای مربوط به وزارت نفت در لایحه بودجه سال ۹۴ در جلسه علنی مجلس حضور یافته بود، در اظهاراتی گفت: «هر جایی که بخواهد از پول نفت مستقل شود خوب است به جز خود بخش نفت و گاز که باید از درآمدهای حاصل در بخشهای مختلف این صنعت سرمایهگذاری کرد.»
وی افزود: «سهم وزارت نفت از فروش و صادرات نفت ۱۴/۵ درصد است. زمانی که قیمت نفت ۱۰۰ دلار بود و دو میلیون بشکه فروش نفت داشتیم ۱۳ میلیارد دلار سهم وزارت نفت میشد اما برای سال آینده که مجلس نفت را حدودا بشکهای ۴۰ دلار پیشبینی کرده و میزان صاردات هم کمی بیش از یک میلیون بشکه است کمتر از سه میلیارد دلار عاید وزارت نفت خواهد شد، ما چطور با این رقم صنعت نفت را اداره کنیم؟» آقا هم سهم خودش را میخواهد
وزیر نفت خاطرنشان کرد: «در سال ۹۰، ۲۱ میلیارد دلار در بخش نفت سرمایهگذاری شده و در سال ۹۱ میزان سرمایهگذاری در بخش نفت ۱۷ میلیارد دلار بوده است اما سال آینده با همین روال سرمایهگذاری از منابع خودمان صفر خواهد بود.»
به دلیل کاهش شدید قیمت نفت، دولت ایران در تامین منابع مالی لازم برای بودجه سال آینده خود با مشکلات بسیاری روبروست.
بودجه سال آینده ایران هم اکنون در مجلس در دست بررسی است. دولت حسن روحانی بیش از دو ماه است که لایحه بودجه را به مجلس داده، اما به دلیل سقوط قیمت نفت، نمایندگان نمی توانند در باره چگونگی تخصیص منابع بودجه به تفاهم برسند.
زنگنه که در جریان بررسی بخشهای مربوط به وزارت نفت در لایحه بودجه سال ۹۴ در جلسه علنی مجلس حضور یافته بود، در اظهاراتی گفت: «هر جایی که بخواهد از پول نفت مستقل شود خوب است به جز خود بخش نفت و گاز که باید از درآمدهای حاصل در بخشهای مختلف این صنعت سرمایهگذاری کرد.»
وی افزود: «سهم وزارت نفت از فروش و صادرات نفت ۱۴/۵ درصد است. زمانی که قیمت نفت ۱۰۰ دلار بود و دو میلیون بشکه فروش نفت داشتیم ۱۳ میلیارد دلار سهم وزارت نفت میشد اما برای سال آینده که مجلس نفت را حدودا بشکهای ۴۰ دلار پیشبینی کرده و میزان صاردات هم کمی بیش از یک میلیون بشکه است کمتر از سه میلیارد دلار عاید وزارت نفت خواهد شد، ما چطور با این رقم صنعت نفت را اداره کنیم؟» آقا هم سهم خودش را میخواهد
وزیر نفت خاطرنشان کرد: «در سال ۹۰، ۲۱ میلیارد دلار در بخش نفت سرمایهگذاری شده و در سال ۹۱ میزان سرمایهگذاری در بخش نفت ۱۷ میلیارد دلار بوده است اما سال آینده با همین روال سرمایهگذاری از منابع خودمان صفر خواهد بود.»
به دلیل کاهش شدید قیمت نفت، دولت ایران در تامین منابع مالی لازم برای بودجه سال آینده خود با مشکلات بسیاری روبروست.
اگر فروش نفت 2000000 بشگه در روز را در نظر بگیریم با قیمت 100 دلار که 14.5 درصدش به شرکت نفت میرسیده ومیشده 13 میلیارد دلار یعنی سهم اغا بوده نزدیک به 89.66 میلیارد دلار که اگر در هشت سال زمان محمد مشنگ را درنظر بگیریم دزدی اقا از سهم ملت معادل 717.5 میلیارد دلار بابا بنازم باین اشتها یک چلاق چقدر میتونه اشتهای دزدی داشته باشه انوقت رحیمی بیچاره را میکنند توی زندان
چرا ملت ایران این چنین بی تفاوت و ناتوان شده اند وغم یکدیگر را نمیخورند یعنی زندگی اینقدر ارزش دارد ؟
گرد و غبار؛ سیستان سالهاست که اهواز است
ایسنا: این روزها بحث آلودگی هوای اهواز بسیار داغ است، موضوعی که مکررا به نقل رسانههای گروهی و مسئولین مطرح میشود اما در گوشهی دیگر ایران هستند مردمانی که سالیان سال با گرد و غبار انس و الفت دارند. بادهای 120 روزه همه ساله به مدت 4 ماه (خرداد تا مهر) در سیستان یکه تازی میکند.
افزایش بیماران تنفسی، مهاجرت گسترده مردم و خشک شدن تالاب هامون تنها بخشی از اثرات مخرب گرد و غبار در این منطقه است.
مردم مظلوم سیستان که زمانی گندم ایران را تامین میکردند اکنون در بدترین شرایط ممکن به سر میبرند، اکثر روستاهای زابل تحت نفوذ شدید شنهای روان است. کشاورزان و دامداران دیگر انگیزهای برای کشاورزی و دامپروری ندارند.
قلب تالاب هامون مدتهاست که نمیتپد. میلیونها بچه ماهی در طول سال به کام مرگ فرو میروند. یاد آن روزها بخیر که پرندگان زیادی به تالاب هامون مهاجرت میکردند و طعم نان محلی هوش از سر میبرد.
15 سال است که شرایط بد آب و هوایی سیستان را فلج کرده در برخی اوقات غلظت گرد و غبار به حدی میرسد که نای نفس کشیدن وجود ندارد، اما صدای خاموش مردم به هیچ کس نمیرسد. مردمانی صبور و عاشق ولایت در این سرزمین زندگی میکنند، همانهایی که با یاد و نام شهید قاسم میرحسینی افتخارآفرینی میکنند.
دستهای پینهزده کشاورزان مردم سیستان دل انسان را آسمانی میکند. اهوازیها چندسالی است که گرد و غبار را حس میکنند، اما مردم سیستان سالهاست که با این حریف قدر پنجه در پنجه مبارزه میکنند.
کودکانی که امروز از بیماری آسم رنج میبرند ایرانی هستند و هیچ فرقی با دیگر نقاط کشور ندارند.
بگذریم؛ سیستانیها توجه میخواهند، اگر اهواز و ارومیه دچار بحران زیست محیطی است باید بگوییم این منطقه سالهاست که پذیرای ریزگرد، خشکسالی، مهاجرت و ... است.
توافق جامع یک مرحله ای یا پایان مذاکرات یازده ساله
فعالیت اتمی؛ موضع روحانی و دو سناریوی محتمل
روحانی طی سخنانی که صبح امروز از تلویزیون رژیم پخش شده گفته است: در زمینه علوم هستهای در حال پیشرفت هستیم، ما در دولت یازدهم در زمینه هستهای پیشرفتهای بسیار مهمی کردیم، منتها مذاکرات هستهای از بس که پر سر و صدا است این فعالیت را یک کم تحت الشعاع قرار داده است. والا در دولت یازدهم در زمینه این فناوری با شتاب بیشتر تلاش میکنیم.
وی گفت: این نکته را همه باید بدانند جمهوری اسلامی ایران برای پیشرفت در علم و دانش از کسی اجازه نمی گیرد و نمی گذاریم در این زمینه کسی به ما زورگویی کند. هیچکس به ذهنش نیاید چون ما داریم با دنیا تعامل میکنیم، بحث میکنیم پس میخواهیم این علم را کنار بگذاریم
روحانی افزود: کار ما این است گاهی وقتها برخی از کلمات، برخی از جملات برخی از موضعگیری به دشمن در بهانه گیریش کمک میکند یا اینکه آن اتهامات بیاساس و ناروایی که بر ملت ایران وارد میکنند، می گردند لابهلای این کلمات یک چیزی را پیدا کنند بگویند اینها دارند اعتراف میکنند.
دو سناریوی محتمل برای مذاکرات هسته ای
توافق جامع یک مرحله ای یا پایان مذاکرات یازده ساله
در شرایطی که گفتگوهای هسته ای به حساس ترین مراحل خود نزدیک شده، همه منتظرند تا ببینند که پایان این مناقشه طولانی شده چه سرانجامی پیدا خواهد کرد.
خبرآنلاین: بازی در زمین مذاکرات هسته ای تغییر کرده است. در حالی که تا پیش از این صحبت از حصول تفاهم سیاسی در مرحله اول و توافق جامع در مرحله بعد بود، سخنرانی رهبری انقلاب معادلات هسته ای را دستخوش تغییر کرد.
چرا توافق یک مرحله ای؟
عموم ناظران تا پیش از سخنرانی رهبری از نزدیک بودن توافق سیاسی سخن می گفتند. توافقی که البته کمتر کسی از مفاد آن اطلاع داشت. اما شنیده ها حاکی از آن بود که در مفاد پیش نویس این توافق هیچ اشاره ای به مکانیزم برداشته شدن تحریم ها نشده است. ضمن اینکه در متن توافق سیاسی تنها از کلیات سخن آورده شده و حتی ساز و کار لغو تحریم ها هم مورد اشاره قرار نگرفته است.
همین مسئله سبب شده تا مقامات ارشد نظام نسبت به آینده گفتگوها و به تعویق انداختن موضوع رفع تحریم ها ابراز نگرانی کنند. پیشینه روابط با آمریکا و همچنین نوع اقداماتی که ایالات متحده در مذاکراتی از این دست از خود بروز داده هم نگرانی ایران را افزایش داد. نگرانی در خصوص عزم جدی آمریکا در لغو تحریم های ایران. ضمن اینکه یک محاسبه ساده نشان می دهد در شرایط تمدید آنکه بیشتر سود می برد آمریکاست نه ایران.
تصمیم یکپارچه مقامات نظام
این جمع بندی باعث می شود تصمیمی جمعی در میان مسئولان نظام شکل می گیرد که یا توافق یک مرحله ای یا توافق بی توافق. چرا که با این راهبرد طرف غربی و آمریکا هم در می یابد در صورتی که بخواهد بازی تمدید و کش دادن را ادامه دهد ایران علاقه ای ندارد حریف دست گرمی این بازی باشد. با این استراتژی ایران در بازی رقیب با هدف به تعویق انداختن توافق نمی افتد و در سوی دیگر آمریکا مجبور است به روند گفتگوها و پایان بخشی به آن سرعت بخشد. بر همین اساس پس از سخنرانی رهبری انقلاب، کلیه مقامات نظام در مواضعی مشابه و یکپارچه همین خط را دنبال کردند و همه از لزوم توافق در یک مرحله، بدون شرح و تاویل و به دور از نقاط ابهام سخن گفتند. حال با این شرایط چه سناریویی در انتظار مذاکرات هسته ای خواهد بود؟
سناریو اول، تهدید جواب می دهد، توافق حاصل می شود
بر اساس سناریوی اول، تهدید ایران برای حصول توافق در یک مرحله جواب می دهد و آمریکا باز هم کوتاه می آید تا هزینه های پرداخت شده برای این مذاکرات بی ثمر نباشد و به این مناقشه طولانی شده پایان دهد. اگر به این سناریو باور داشته باشیم ایالات متحده در دقایق پایانی راضی می شود امتیازات بیشتری به ایران اعطا کند و به ویژه در موضوع تحریم ها نرمش ها را افزایش دهد تا توافق نهایی و جامع در یک مرحله با ذکر همه کلیات و جزئیات حاصل شود. طبیعتا این بهترین و خوش بینانه ترین سناریو است که البته تحقق آن قدری دور از انتظار است. چرا که روزنامه و مجلات آمریکایی طی هفته های اخیر به صورت یکپارچه از اوباما خواسته اند بیش از این در مقابل ایران نرمش نشان ندهد. چرا که به زعم آنها حالا دیگر نوبت ایران است که از مواضع سفت و سخت خود کوتاه بیاید. این رسانه ها همچنین در یادداشت ها و مقالات خود تاکید کرده اند در صورت شکست احتمالی مذاکرات مسئولیت این شکست ۱۰۰ درصد گردن ایران خواهد بود. در نتیجه شاید انتظار نرمش بیشتر از سوی آمریکا آن هم در این فضای فکری و همچنین تلاش های پيگيرانه بنیامین نتانیاهو قدری دور از انتظار است.
سناریو دوم، اعلام شکست رسمی مذاکرات، تحریم های ۱۰۰ درصدی
سناریو دوم اما برعکس سناريوي اول بيان مي کند که راهبرد تازه ایران جواب نمی دهد و همانطور که از فضای رسانه ای آمریکا هم بر می آید، کاخ سفید بیش از این در مقابل ایران کوتاه نخواهد آمد. طرفداران این سناریو استدلال های خود را با اظهارات جان کری هم مستندتر می کنند. آنجا که وزیر خارجه آمریکا پس از بیانات رهبری انقلاب صریحا تاکید کرد: «اگر تا ماه مارس با ایران به توافق سیاسی نرسیم مذاکرات را ادامه نخواهیم داد.» بر اساس این سناریو شکست رسمی مذاکرات بعد از عید اعلام خواهد شد و کنگره جدید آمریکا با خرسندی موضوع تحریم های تازه موسوم به تحریم های فلج کننده را علیه ایران طرح خواهند کرد. با این تحریم ها که موضوع محدودیت ۱۰۰ درصدی فروش نفت ایران هم دنبال خواهد شد، به بیان سیروس ناصری: «یک دوره بحرانی و حاد در انتظار کشور خواهد بود» البته برخی از ناظران و تحلیلگران همچون سیروس ناصری معتقدند اقدامات ایران در این دوره بحرانی می تواند زمینه سازِ کوتاه شدن آن را فراهم سازد. برخی از کارشناسان معتقدند در این دوره ایران با رفتارهایی چون افزایش درصد غنی سازی اورانیوم حتی تا سطح ۶۰ درصد و همچنین محدود کردن دسترسی آژانس به تاسیسات هسته ای، باعث می شود طرف غربی هم در این دوره حاد و بحرانی شریک شود. طرفداران این سناریو استدلال می کنند این اقدامات ایران طرف غربی را نگران کرده و آنها پس از گذشت بازه زمانی حدودا شش ماهه به میز مذاکره باز می گردند. بازگشتی که این بار تفاوتی عمده با دور پیشین دارد و آمریکایی ها در بازگشت دوباره، بیشتر امتیازاتی که ایران خواهان آن است را اعطا خواهد کرد.
این سناریو که از احتمال وقوع بالاتری برخوردار است، قدری در پایان بندی دچار تضاد است. به این معنی که در شرایطی که فضا بحرانی شود، دیگر فرمان از دست اعتدال گرایان دو طرف خارج می شود و احتمالا در آن شرایط منتقدان مذاکرات هسته اي در ايران و غرب ،گوی و میدان را در اختیار خواهند داشت. نباید فراموش کرد که در صورت ورود به این دوره حاد و بحرانی، نتانیاهو و دوستانش در آمریکا، کنگره، رسانه ها و محافل قدرت در آمریکا از هیچ تلاشی برای بر هم زدن وضعیت فعلی فروگذار نخواهند کرد.
۱۳۹۳ بهمن ۲۴, جمعه
۱۳۹۳ بهمن ۲۰, دوشنبه
٢٢ تماشاگر باشگاه الزمالک مصر کشته شدند صد درصد طرفداران مرسی جانی بوده اند
دولت اوباما سعی دارد با حمایت نابجا از تروریست ها در مصر اوضاع مصر را نا ارام جلوه دهد در حالیکه خود برای حل مسئله اتمی ایران در گل مانده است
خبرنگار العربیه در قاهره، از کشته شدن ۲۲ نفر در پی درگیری تماشاگران باشگاه الزمالک مصر و پلیس این کشور خبر داد. این درگیری شامگاه روز یکشنبه، نیم ساعت پیش از بازی تیمهای الزمالک و انبی در بیرون از استادیوم اتفاق افتاد.
مقامها پلیس مصر میگویند که طرفداران تیم زمالک سعی داشتند بدون داشتن بلیت برای دیدن بازی به ورزشگاه راه پیدا کنند که باعث بروز درگیری شد.
دادستان مصر در بیانیهای کشته شدن ۲۲ نفر را تایید کرد. وی از نیروهای پلیس خواست رهبران باشگاه الزمالک را بازداشت کنند.
از سوی دیگر فدراسیون فوتبال مصر، در پی این حادثه، لیگ این کشور را برای مدت نامعلومی تعطیل کرد. فدراسیون فوتبال مصر پس از حادثه خونین استادیوم پورت سعید در فوریه ۲۰۱۲، تصمیم گرفت، بازیهای لیگ این کشور را بدون حضور تماشاگر برگزار کند.
در حادثه دو سال پیش استادیوم پورت سعید، ۷۰ تماشاگر از دو باشگاه «المصری» و «الاهلی» جان خود را از دست دادند.
۱۳۹۳ بهمن ۱۹, یکشنبه
دولت تدبیر و امید برای شکست آماده میشود؟
تغییر ادبیات مسئولان دولت به ویژه روحانی و جهانگیری، در حالی است که در سال گذشته، هیچ یک از دولتی ها کوچکترین تردیدی در به نتیجه رسیدن مذاکرات نداشتند. آیا این تغییر نشان دهنده آن است که دولت تدبیر و امید، خود را برای شکست مذاکرات هم آماده کرده است؟
صراط نیوز - سخنرانی حسن روحانی در اصفهان در میان اظهارات او از زمان ورود به پاستور اگر نه بی سابقه، دست کم، کم سابقه بود. اظهارات مورد اشاره روحانی از معدود دفعاتی بود که قدرت آمریکا و غرب را هرچند مختصر به چالش کشید.
هرچند روحانی تلاش کرد تا از اظهارات ضدآمریکایی (؟) خود بهره برداری سیاسی هم بکند و آنجا که قصد داشت آمار افراد تحت پوشش بیمه در آمریکا را زیر سوال ببرد آشکارا به تبلیغ اقدام "دولت خود" در اجرای طرح "بیمه سلامت" پرداخت.
روحانی با بیان اینکه به ما می گویند ما نمیخواهیم ایران بمب اتم بسازد، گفت: شما که بمب اتم ساختید چه کاری کردید؟ شما به اسرائیل غاصب که بمب اتم دادید، چه کاری توانستید انجام دهید؟ آیا توانستید برای خود امنیت درست کنید؟ و آیا توانستید برای اسرائیل و برای آمریکای خودتان و برای غرب امنیت بسازید؟
وی با بیان اینکه ما ملت و جوانانی داریم که با همه فشارها و تحریم ها، ماهواره جدیدی را به فضا پرتاب کرد، اظهار داشت: ما به دانشمندان فضایی، هسته ای و دانشمندان خود در عرصه بیوتکنولوژی و نانو افتخار می کنیم و بدانید ملت ما راه پیشرفت و توسعه را با وحدت ادامه می دهند.
رئیس جمهور گفت: شما نتوانستید در آمریکا مساله درمان را حل و فصل کنید، اما دولت یازدهم کاری کرد که از ۳۸ درصدی که مردم برای درمان پرداخت می کردند، امروز به حدود ۴ درصد پرداخت می کنند و این به معنای آن است که ملت از تحریم و تهدید نمی ترسد و راه توسعه کشور را ادامه می دهد.
این اظهارات کم سابقه روحانی، در حالی است که اندکی بعد، معاون اول او به صراحت از احتمال شکست مذاکرات سخن به میان آورد و گفت: ما توانستیم بنیان تحریم های ظالمانه را قطع کنیم و راه توسعه کشور را پیش بگیریم؛ همچنین برنامه های دولت را در یک سناریو محدود نکرده ایم و حداقل چندین جلسه برگزار کرده و سناریوهای مختلفی را که ممکن است پیش بیاید برنامه ریزی کرده ایم و راجع به بدترین سناریوها هم برنامه داریم. یعنی اگر حتی مذاکرات شکست بخورد و تحریم ها تشدید شود هم ما برای مدیریت کشور برنامه داریم.
این در حالی است که اوایل سال جاری محمدباقر نوبخت نیز اظهارات مشابهی را بر زبان جاری ساخته و گفته بود: اگر کشور ما در این مذاکرات به نتیجه نرسد کار ما تمام نمیشود و با وجود قطع تمام راهها با اقتدار و قدرت کامل در دفاع از ملت ایستادگی میکنیم.
در این بین البته مسئولان دیپلماسی دولت تدبیر و امید، حرفی از احتمال شکست به میان نمی آورند؛ ظریف همچنان از "اراده سیاسی" به عنوان شرط لازم توافق می گوید و عراقچی هرچند مدام از وجود مسائل حل نشده فراوان گفته، اما تاکید می کند که مذاکرات شکست نخورده است.
تغییر ادبیات مسئولان دولت به ویژه روحانی و جهانگیری، در حالی است که در سال گذشته، هیچ یک از دولتی ها کوچکترین تردیدی در به نتیجه رسیدن مذاکرات نداشتند. آیا این تغییر نشان دهنده آن است که دولت تدبیر و امید، خود را برای شکست مذاکرات هم آماده کرده است؟ در این صورت برنامه دولتی که تمام تخم مرغ های خود را در سبد مذاکرات چیده، برای حل مشکلات اقتصادی کشور چه خواهد بود؟
اردن: ۵۶ پایگاه آموزشی و مخزن مهمات داعش را نابود کردیم
سرلشکر منصور صالح الجبور، فرمانده نیروی هوایی اردن، روز یکشنبه ۸-۲۰۲۰۱۵ اعلام کرد، جنگندههای این کشور طی سه روز گذشته ۵۶ مقر «داعش» از جمله پایگاههای آموزش نظامی، مخازن و انبارهای مهمات، ایستگاههای سوخت و پناهگاههای اعضای این گروه «تروریستی» را با خاک یکسان کردند.
سرهنگ خلبان الجبور که در یک کنفرانس مطبوعاتی در مرکز ملک عبدالله دوم برای آموزش نیروهای ویژه در امان پایتخت اردن سخن میگفت، اظهار داشت: «در اولین روز عملیات که با نام معاذ الکساسبه آغاز شد، ۱۹ پایگاه نظامی داعش کاملا نابود شدند».
وی افزود: «روز دوم ۱۸ پایگاه انبار مهمات، مخازن سوخت، انبار تجهیزات نظامی و مراکز تدارکات لوجستیکی این گروه را به طور کامل نابود کردیم. روز سوم از ۱۹ مخفیگاه و مرکز تجمع نیروهای آموزش دیده نیروهای داعش منهدم شدند و تقریبا طی این سه روز ۲۰ درصد از امکانات وقابلیتهای جنگی این گروه تروریستی نابود شد».
فرمانده نیروی هوایی اردن تاکید کرد: «از مجموع پنج هزار و ۵۰۰ پرواز جنگندههای ائتلاف علیه مواضع داعش، ۹۴۶ پرواز متعلق به نیروی هوایی اردن بوده است».
وی افزود: «از آغاز عملیات نظامی ائتلاف علیه این گروه تروریستی تاکنون بیش از ۷ هزار داعشی در بمبارانها کشته شدند».
الجبور گفت: «جنگندههای ائتلاف تاکنون ۵۵۰۰ بار برای شناسایی و بمباران مواضع داعش به پرواز در آمدند که حدود ۲۰۰۰ پرواز صرفا برای شناسایی لانهها و مخفی گاه های این گروه بوده است».
فرمانده نیروی هوایی اظهار داشت: «حملات متوالی جنگندههای اردن به کاهش درآمد این گروه تروریستی از قبیل صادرات غیرقانونی نفت که برای افزایش قدرت و توانایی مالی آن صورت میگرفت، منجر گردید».
وی تاکید کرد که در روزهای آینده حملات هوایی علیه داعش را افزایش خواهیم داد تا این گروه تروریستی را به طور کامل از بین ببریم».
الجبور گفت: «نیروی هوایی اردن برای محقق کردن آرزوی همه اردنی تا نابودی کامل داعش به منظور تلافی خون شهید معاذ کساسبه به بمباران مواضع این گروه «تروریستی» ادادمه خواهد داد».
سرهنگ خلبان الجبور که در یک کنفرانس مطبوعاتی در مرکز ملک عبدالله دوم برای آموزش نیروهای ویژه در امان پایتخت اردن سخن میگفت، اظهار داشت: «در اولین روز عملیات که با نام معاذ الکساسبه آغاز شد، ۱۹ پایگاه نظامی داعش کاملا نابود شدند».
وی افزود: «روز دوم ۱۸ پایگاه انبار مهمات، مخازن سوخت، انبار تجهیزات نظامی و مراکز تدارکات لوجستیکی این گروه را به طور کامل نابود کردیم. روز سوم از ۱۹ مخفیگاه و مرکز تجمع نیروهای آموزش دیده نیروهای داعش منهدم شدند و تقریبا طی این سه روز ۲۰ درصد از امکانات وقابلیتهای جنگی این گروه تروریستی نابود شد».
فرمانده نیروی هوایی اردن تاکید کرد: «از مجموع پنج هزار و ۵۰۰ پرواز جنگندههای ائتلاف علیه مواضع داعش، ۹۴۶ پرواز متعلق به نیروی هوایی اردن بوده است».
وی افزود: «از آغاز عملیات نظامی ائتلاف علیه این گروه تروریستی تاکنون بیش از ۷ هزار داعشی در بمبارانها کشته شدند».
الجبور گفت: «جنگندههای ائتلاف تاکنون ۵۵۰۰ بار برای شناسایی و بمباران مواضع داعش به پرواز در آمدند که حدود ۲۰۰۰ پرواز صرفا برای شناسایی لانهها و مخفی گاه های این گروه بوده است».
فرمانده نیروی هوایی اظهار داشت: «حملات متوالی جنگندههای اردن به کاهش درآمد این گروه تروریستی از قبیل صادرات غیرقانونی نفت که برای افزایش قدرت و توانایی مالی آن صورت میگرفت، منجر گردید».
وی تاکید کرد که در روزهای آینده حملات هوایی علیه داعش را افزایش خواهیم داد تا این گروه تروریستی را به طور کامل از بین ببریم».
الجبور گفت: «نیروی هوایی اردن برای محقق کردن آرزوی همه اردنی تا نابودی کامل داعش به منظور تلافی خون شهید معاذ کساسبه به بمباران مواضع این گروه «تروریستی» ادادمه خواهد داد».
اعزام شماری از جنگندههای اف- ۱۶ امارات به اردن
امارات متحده عربی شامگاه شنبه ۷-۲-۲۰۱۵ اعلام کرد، تعدادی از جنگندههای اف - ۱۶ خود را برای کمک به اردن در جنگ علیه داعش به این کشور میفرستد.
به گزارش خبرگزاری رسمی امارات «وام» این اقدام به دستور شیخ محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد ابوظبی، با هدف حمایت از تلاشهای نظامی نیروهای مسلح اردن وشرکت فعال این کشور در ائتلاف بین المللی مبارزه با گروه «تروریستی» داعش صورت گرفته است.
یک مقام بلندپایه اماراتی به این خبرگزاری گفته است که این جنگندههای اف - ۱۶ در قالب یک اسکادران به اردن اعزام میشوند تا در جنگ علیه گروه «تروریستی» داعش که با ارتکاب جنایاتهای فجیع و زیرپا گذاشتن همه ارزشهای دینی و انسانی باعث خشم و انزجار فرزندان ملت عرب شده است، شرکت خواهند کرد.
به گزارش خبرگزاری «وام» ابتکارعمل امارات متحده عربی با هدف حمایت رسمی از موضع اردن و وچارچوب همکاری کشورهای عربی به منظور ریشه کن کردن «تروریسم» برقراری ثبات و امنیت برای منطقه، صورت میگیرد.
از سوی دیگر، تلویزیون اردن روز یکشنبه اعلام کرد جنگندههای این کشور برای سومین روز متوالی مواضع گروه «تروریستی» داعش در سوریه را به شدت بمباران بمباران کردند. حسین مجالی وزیر کشور با تایید این خبر گفت: «اردن مصمم است تا نابودی کامل داعش در عراق و سوریه به حملات خود ادامه دهد.
به گزارش خبرگزاری رسمی امارات «وام» این اقدام به دستور شیخ محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد ابوظبی، با هدف حمایت از تلاشهای نظامی نیروهای مسلح اردن وشرکت فعال این کشور در ائتلاف بین المللی مبارزه با گروه «تروریستی» داعش صورت گرفته است.
یک مقام بلندپایه اماراتی به این خبرگزاری گفته است که این جنگندههای اف - ۱۶ در قالب یک اسکادران به اردن اعزام میشوند تا در جنگ علیه گروه «تروریستی» داعش که با ارتکاب جنایاتهای فجیع و زیرپا گذاشتن همه ارزشهای دینی و انسانی باعث خشم و انزجار فرزندان ملت عرب شده است، شرکت خواهند کرد.
به گزارش خبرگزاری «وام» ابتکارعمل امارات متحده عربی با هدف حمایت رسمی از موضع اردن و وچارچوب همکاری کشورهای عربی به منظور ریشه کن کردن «تروریسم» برقراری ثبات و امنیت برای منطقه، صورت میگیرد.
از سوی دیگر، تلویزیون اردن روز یکشنبه اعلام کرد جنگندههای این کشور برای سومین روز متوالی مواضع گروه «تروریستی» داعش در سوریه را به شدت بمباران بمباران کردند. حسین مجالی وزیر کشور با تایید این خبر گفت: «اردن مصمم است تا نابودی کامل داعش در عراق و سوریه به حملات خود ادامه دهد.
فرمانده سابق سپاه تهران بزرگ: ۸۳۰ نفر در وقایع سال ۸۸ قطع نخاع شدند
سئوال اینجاست چه کسانی این افراد را قطع نجاع کرده اند دستور دهنده این افراد که بوده والا گور پدر میرحسین موسوی ومهدی کروبی مقصر اصلی سید علی خامنه ای است که باید بعنوان جنایتکار محاکمه شود اقای سرداد سوراخ دعا را گم کرده اید
حسین همدانی٬ فرمانده سابق سپاه تهران بزرگ گفته در جریان وقایع سال ۱۳۸۸ بیش از ۸۳۰ نفر «قطع نخاع» شدند.
این برای نخستین بار است که یک مقام ارشد سپاه چنین خبری را اعلام میکند و میگوید میرحسین موسوی و مهدی کروبی به خاطر معلولیت این افراد هم که شده قابل بخشش نیستند.
همدانی به هویت این افراد اشارهای نکرده و نگفته چند درصد آنها معترضانی بودهاند که در جریان حمله نیروهای لباس شخصی٬ بسیج و پلیس دچار معلولیت شدند.
به گزارش دیگر بان به نقل از سایتهای ایرانی، این فرمانده سپاه از رهبران معترضان به نتیجه انتخابات آن سال نیز با عنوان «مزدور دشمن» نام برده که اقدام آنها به انقلاب «خدشه» وارد کرده است.
همدانی در بخش دیگری از سخنان خود به تنش میان اسرائیل و ایران اشاره کرده و گفته اسرائیل از طریق سه کشور به تهران پیام داده بود پاسخ حمله به کاروان حزبالله در خاک سوریه را ندهد.
فرمانده سابق سپاه تهران بزرگ در عین حال افزوده جمهوری اسلامی اهل «معامله» نیست و اسرائیل باید «قصاص» شود.
۱۳۹۳ بهمن ۱۸, شنبه
نامزد پست وزارت دفاع آمریکا: ایران و داعش هر دو تهدیدند
نامزد پیشنهادی رییس جمهوری ایالات متحدۀ امریکا برای احراز پست وزارت دفاع این کشور در توضیح برنامه خود در جلسه کنگره ایران را با گروه دولت اسلامی (داعش) یکسان خوانده میگوید که هردو برای امریکا و خاور میانه تهدید به شمار میروند.
اشتون کارتر، نامزد وزارت دفاع امریکا روز چهرشنبه ۴-۲-۲۰۱۵ در جریان ارائه برنامههایش برای وزارت دفاع در مجلس سنای این کشور بر این مطلب تاکید کرد.
کارتر گفت که گروه داعش باید از بنیاد برداشته شود و شکست این گروه زمانی تضمین میشود که دیگر توان سربرآوردن نداشته باشند.
همچنان تحلیلگر ارشد نشریۀ فارین پالیسی چنین مینویسد اشتون کارتر باور دارد که به خاطر جلوگیری از دسترسی ایران به سلاح هستهای باید از ابزارهای نوین مانند دیپلماسی، اقتصادی و نظامی همزمان کار گرفته شود.
براساس نوشتۀ سایت فارین پالیسی، نامزد احراز پست وزارت دفاع امریکا از سال ۲۰۰۸ میلادی تا کنون مخالف اقدام نظامی علیه ایران بوده و خواهان یک استراتژی همهجانبه در تعامل با مسئله هستهای این کشور بوده است..
گفته میشود کارتر در میان نمایندگان هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه حامیان زیادی دارد و در سالهای پیشین نیز به عنوان نفر دوم وزارت دفاع امریکا خدمت کرده است و از چند و چون کار این وزارتخانه اشراف کامل دارد. انتظار می رود وی به راحتی رای اعتماد کنگره را به دست آورده و جایگزین چاک هیگل گردد.
۱۳۹۳ بهمن ۱۶, پنجشنبه
پادشاه اردن عملیات بمباران داعش را شخصا فرماندهی میکند
برخی از سایتهای خبری و شبکههای اجتماعی نزدیک به دربار پادشاهی اردن، روز پنجشنبه ۵-۲-۲۰۱۵ از مشارکت ملک عبدالله دوم، پادشاه این کشور در حملات هوایی علیه مواضع داعش در سوریه خبر دادند.
به گزارش سایت «شرق الاوسط» به نقل از منابع رسانهای نزدیک به دربار پادشاهی اردن، عبدالله دوم، پادشاه این کشور در یکی از حملات هوایی به مواضع گروه تروریستی داعش در سوریه شرکت کرده است.
همزمان با انتشار خبرهایی از مشارکت پادشاه اردن در حملات هوایی علیه داعش، دربار سلطنتی این کشور عکسی جدید از ملک عبدالله دوم در سایت خود منتشر کرد که نشان میدهد او با لباس نظامی مخصوص خلبانان خود را برای پرواز و شرکت در عملیات آماده میکند. دربار سلطنتی اردن اما تاریخ دقیق این عکس را ذکر نکرده است.
برخی از کاربران توئیتر نزدیک به دربار تاکید کردند، ملک عبدالله دوم پس از فاجعه سوزاندن خلبان اردنی توسط داعش تصمیم گرفت شخصا فرماندهی شماری از جنگندهها را برای حمله به پایگاه های این گروه «تروریستی» به عهده گیرد، به ویژه که پادشاه اردن قبل از اینکه به سمت پادشاهی این کشور تعیین شود، به عنوان خلبانی ماهر در نیروی هوایی این کشور خدمت میکرد.
این در حالی است که هنوز بیانهای از سوی دربار پادشاهی اردن مبنی بر تایید یا رد این خبر صادر نشده است.
ملک عبدالله دوم پس از سوزاندن خلبان اردنی توسط داعش در پیامی تلویزیونی برای مردم این کشور متعهد شد که به «مبارزه بیامان» علیه گروه تروریستی داعش ادامه خواهد داد و آنها را در پایگاههایشان خواهد کوبید.
دربیانیهای دربار اردن که پس از فاجعه سوزاندن خلبان صادر شد، ملک عبدالله دوم گفت: «خون خلبان قهرمان و شهید معاذ کساسبه هدر نخواهد رفت و ارتش «عربی محمدی» اردن پاسخی محکم و کوبنده به این اقدام جنایتکارانه گروهی پست و بزدل خواهد داد. زیرا این سازمان تروریستی نه تنها با ما میجنگد بلکه با اسلام و ارزشهای اخلاقی آن نیز میجنگد. ما برای دفاع و محافظت از عقیدهمان و ارزشهای بشردوستانه میجنگیم و جنگ ما علیه این گمراهان جنایتکار «بیامان» خواهد بود، ما برای این گروه جنایتکار آمادهایم و آنها را در پناهگاه شان خواهیم کوبید».
به گزارش سایت «شرق الاوسط» به نقل از منابع رسانهای نزدیک به دربار پادشاهی اردن، عبدالله دوم، پادشاه این کشور در یکی از حملات هوایی به مواضع گروه تروریستی داعش در سوریه شرکت کرده است.
همزمان با انتشار خبرهایی از مشارکت پادشاه اردن در حملات هوایی علیه داعش، دربار سلطنتی این کشور عکسی جدید از ملک عبدالله دوم در سایت خود منتشر کرد که نشان میدهد او با لباس نظامی مخصوص خلبانان خود را برای پرواز و شرکت در عملیات آماده میکند. دربار سلطنتی اردن اما تاریخ دقیق این عکس را ذکر نکرده است.
برخی از کاربران توئیتر نزدیک به دربار تاکید کردند، ملک عبدالله دوم پس از فاجعه سوزاندن خلبان اردنی توسط داعش تصمیم گرفت شخصا فرماندهی شماری از جنگندهها را برای حمله به پایگاه های این گروه «تروریستی» به عهده گیرد، به ویژه که پادشاه اردن قبل از اینکه به سمت پادشاهی این کشور تعیین شود، به عنوان خلبانی ماهر در نیروی هوایی این کشور خدمت میکرد.
این در حالی است که هنوز بیانهای از سوی دربار پادشاهی اردن مبنی بر تایید یا رد این خبر صادر نشده است.
ملک عبدالله دوم پس از سوزاندن خلبان اردنی توسط داعش در پیامی تلویزیونی برای مردم این کشور متعهد شد که به «مبارزه بیامان» علیه گروه تروریستی داعش ادامه خواهد داد و آنها را در پایگاههایشان خواهد کوبید.
دربیانیهای دربار اردن که پس از فاجعه سوزاندن خلبان صادر شد، ملک عبدالله دوم گفت: «خون خلبان قهرمان و شهید معاذ کساسبه هدر نخواهد رفت و ارتش «عربی محمدی» اردن پاسخی محکم و کوبنده به این اقدام جنایتکارانه گروهی پست و بزدل خواهد داد. زیرا این سازمان تروریستی نه تنها با ما میجنگد بلکه با اسلام و ارزشهای اخلاقی آن نیز میجنگد. ما برای دفاع و محافظت از عقیدهمان و ارزشهای بشردوستانه میجنگیم و جنگ ما علیه این گمراهان جنایتکار «بیامان» خواهد بود، ما برای این گروه جنایتکار آمادهایم و آنها را در پناهگاه شان خواهیم کوبید».
۱۳۹۳ بهمن ۱۳, دوشنبه
۱۳۹۳ بهمن ۱۲, یکشنبه
پهلوی سیتیزی تا چه حد؟
در پیگیری نوشتارهایی که برپایه خاستگاههای آقای حدادی زاده و همفکرانشان و اظهار نظرهایی از جانب هم میهانمان و در پی نگارش نگرشهای خود بودم تا این وظیفه ای که تاریخ بعهده تکاتک ایرانیان قرار داده که همانا یادآوری کردن است از خدماتی که این پدر و پسر تاریخساز خاندان پهلوی به ایران و ایرانی کرده اند را، که اگر بخواهیم کاملن از تمام آن خدمات نام ببیریم مثنوی هفتادمن خواهد شد، با اینکه جبر تاریخ آیینه ای در مقابل ما قرار داده که اگر در آن ننگریم بمثابه "آینه چون عیب تو بنمود راست – خود شکن آیینه شکستن خطاست" خواهد بود، ولی متاسفانه هرازگاهی بکسانی همچون آقای حدادی زاده برمیخوریم که ما را انگشت بدهان میکنند.
در مطالعات خودم به نوشتاری در اینترنت برخوردم که با اینکه کمی طولانی است، که بلاجبار مجبور به خلاصه کردن آن شده ام، دیدم تا اندازه ای بیانگر نقطه نظرهای من است.
بهمین دلیل این نوشتار خلاصه شده را برایتان ارسال میکنم تا شاید منجر به آن گردد که آقای حدادی زاده و همفکرانشان را کمی بیشتر در باره لزوم تداوم سامانه پادشاهی در ایران به تفکر وادارد و شاید هم بتوان برای ثبت در تاریخ با هدف روشنگری نسل جوان ایران از تاریخ معاصر و خلاصه ای از خدمات دو پادشاه ایرانساز پهلوی از آن بهره برد.
با تقدیم احترام
ع هـ
----------
جمهوری خواهی ایرانی و “پهلوی ستیزی:
شوربختانه جمهوری خواهی ایرانی با “پهلوی ستیزی” کورکورانه گره خورده و نمی توان این دو را از هم تمیز داد! گویی که اساس و بنیان جمهوری خواه بودن، انکار خدمات دودمان پهلوی به ایران و ایرانی است! بر طبق این منطق، هرچه شخصی جمهوری خواه تر باشد، بایستی بیشتر و افراطی تر به خاندان پهلوی توهین کرده، اتهام زده و زحمات و خدمات بی شمار ایشان را هیچ شمارد!
نمونه بارز این شکل از جمهوری خواهی، بهرام مشیری است که بغض و کینه او نسبت به دودمان پهلوی از هیچکس پوشیده نیست و کمترین انصافی را در باب محمدرضا شاه و رضا شاه ، رعایت نمی کند.
در دوران حکومت رضا شاه ، بیش از ۵۰ کارخانه بزرگ بافندگی و ریسندگی نخ و پشم، ۸ کارخانه بزرگ قند، ۷ کارخانه چرم سازی، و ۶ کارخانه کبریت سازی، ۲۸ کارخانه صابون سازی، ۴۵ کارخانه پنبه پاک کنی در سراسر کشور بکار افتادند. هم چنین کارخانههای حریر بافی چالوس، دخانیات، ریسمان ریسی، چای سازی، کاغذ سازی، ابزار سازی، هواپیما سازی، پالایش و ذوب مس، بلورسازی و دیگر کارخانهها یکی پس از دیگری به کار افتادند.
کمتر سیاستمدار و یا کنشگر سیاسی جمهوری خواهی را می توان یافت که در باب تاریخ حکومت پهلوی، منصفانه و عادلانه قلم بزند؛ عمومن جمهوری خواهانی که خود را دنباله روان دکتر مصدق می دانند حیات سیاسی خود را در ترور شخصیتی و تخریب چهره های میهن دوستی چون رضا شاه و محمدرضا شاه فقید، می بینند.
ایشان مدعی اند که دودمان پهلوی نه تنها خدمتی نکرده، بلکه در تمام دوران حکومتش مشغول خیانت، ظلم، دزدی و وطن فروشی بوده است! تراژدی تلخ اینجاست که این جمهوری خواهان که خود را اپوزیسیون حکومت اسلامی می دانند، ناخواسته به زبان ولایت فقیه بدل شده اند که بیش از سه دهه است که با صرف هزینه های هنگفت، مشغول جعل تاریخ و تخریب شخصیت های پادشاهان پهلوی می باشد.
امید است که جمهوری خواهان ایرانی بغض و کینه نسبت به دودمان پهلوی را کنار گذاشته و در تحلیل ها و نگاشته های خویش، جانب انصاف و عدالت را رعایت کنند. نسل جوان ایران در باب تاریخ معاصر کشور آگاه است و خائن را از خادم تشخیص می دهد؛ بنابراین دروغ نویسی و دروغگویی از سر کینه ره به جایی، جز رسوا نمودن نویسنده و گوینده، نخواهد برد.
- رضا شاه ؛ بهترین زمامدار معاصر ایران:
باید از منتقدان دو آتشه رضا شاه پرسید که چرا اینقدر دیدگاه تان نسبت به تاریخ “سیاه و سفید ” است؟ در زمان قاجار و به خصوص در دوره خفت بار و ننگین احمد شاه، ما مشروطه داشتیم و هیچ نداشتیم! مردم نان نداشتند بخورند! همه زردک و گر گرفته و ملول و درمانده! بی سوادی و عقب ماندگی روزافزون هم که به سرعت سرسام آوری، گسترش می یافتند!
اینقدر با بد بینی به همه چیز ننگرید! رضا شاه مستبد نبود، مال اندوز نبود ولی تابِ مخالفت را نیز نداشت! یک فرمانده به معنای واقعی کلمه بود ولی فرماندهی محکم واستوارو ایران دوست و دلسوز مملکت!
با چه سنگ محکی در حال سنجش کارهای رضاخان هستیم؟ با دانش امروزی ما، رضاخان مجرم است! اما آیا رضا شاه برای جامعه عقب مانده آن روز ایران زمین که از بیماری و گری می مردند، بد بود؟
اینکه رضاخان حکومت را از چنگ قجر های بی کفایت و بی لیاقت و خیانت پیشه درآورد، یک رخداد خوشایند برای تمامی ایرانیان بود! شخص دکتر مصدق هم تا زمانی که که رضاخان فرماندگی کل قوا را نیز تصاحب کرد، موافق او و اعمالش بود و بارها و بارها از او و خدمات و زحماتش قدردانی کرده بود.
رضا شاه که از نخستین اقداماتش اخراج سربازان و مستشاران انگلیسی از ایران بود و هیچگاه کمترین سازشی با هیچ کشور بیگانه ای نکرد، از دید برخی مزدور انگلیس است! حتمن میرزا کوچک خان و شیخ خزعل هم قهرمان ملی اند؟!
در زمان فاجار مشروطه داشتیم ولی یک وزارت خانه نداشتیم! مشروطه داشتیم ولی مدرسه و دانشگاه و بیمارستان و راه آهن و مدرنیته و …. نداشتیم! مشروطه داشتیم و هیچ نداشتیم! ایران امروزی که می بینید، مدیون “استبداد رضا شاه” است!
زور لازم بود تا آن مردم عقب مانده و بی سواد را از حالت غارنشینی خارج کرده و به انسان هایی متمدن و امروزی تبدیل کند! زور لازم بود تا تجزیه طلبانی که همچون قارچ در سر تا سر ایران سر از تخم بیرون در آورده و اعلام استقلال کرده بودند را سر جای شان بنشانند، چکمه نظامی رضاخان لازم بود تا ارتش ایران یکپارچه و قدرتمند گشته و تمامی فتنه های داخلی را سرکوب نماید!
چه خیری در یک طرفه دیدن تاریخ وجود دارد! چه برکتی در سنجیدن کردار سیاستمداران بنا بر دانش و آگاهی امروزمان وجود دارد! بازشناسی تاریخ یعنی بررسی آنچه رخ داده با توجه به امکانات آن زمان و شرایط و آگاهی آن دوران! نه اینکه در قرن بیست و یکم و در عصر آگاهی و اطلاعات بنشینیم و شاهی میهن دوست که با زور و قلدری خاص خود، مملکت را از قهقرا نجات داد و وارد راهِ مدرنیته و پیشرفت کرد را بازخواست کرده و حکم خیانتش را صادر کنیم!
نمادی از رضا شاه در جاده سوادکوه بعد از تونل ورسک-روستای ورسک؛ لازم به ذکر است که این خدمات ارزنده بدون وجود پول حاصل از فروش نفت، برای ایران به ارمغان آورده شدند! یاد رضا شاه ، سیاستمدار آینده نگر و ایران دوست، گرامی باد.
در این ویدئوکلیپ گوشه ای از خدمات رضاشاه بزرگ را شاهد هستید:
و اینک گوشه ای از خدمات رضاشاه بزرگ به ایران و ایرانی:
۱- سرکوب غائله جنگل و خراسان و تحکیم قدرت حکومت مرکزی در آذر بایجان و مازندران
۲- سرکوب یاغیان در سراسر اسران از جمله کاشان و لرستان
۳- تشکیل ارتش نوین ایران ، متحدالشکل شدن جامه لشگرین و تصویب قانون نظام وظیفه در سال ١٣٠٣
۴- برچیدن حکومت دست نشانده شیخ خزعل در خوزستان و بازگرداندن این خطه به دامن میهن
۵- احداث راه آهن سراسری با کمترین امکانات مالی و فنی
۶- بنیانگزاری دادگستری به جای محاکم شرع ، الغای کاپیتولاسیون و سپردن محاکم به قضات حقوقدان ایرانی
۷- تأسیس بانک ملی ایران و کوتاه کردن دست بانکهای انگلیس از دارائیهای دولت
۸- بنیانگزاری نیروی دریایی
۹- بنیانگزاری نیروی هوایی با خرید چند هواپیمای یونکرس از آلمان
۱۰- الغای امتیاز نشر اسکناس توسط بانکهای خارجی و اختصاص آن به بانک ملی
۱۱- تاسیس موزه جواهرات ملی ایران
۱۲- تدوین تعرفه گمرکی و واریز در آمدهای آن به حساب دولت
۱۳- الغای امتیاز نفتی دارسی و عقد قرارداد جدید بر اساس منافع ایران با با شرکت نفت ایران و انگلیس
۱۴- کار گذاردن نخستین سنگ بنای دانشگاه تهران در سال ١٣١٢ و راه اندازی آن یکسال پس از این تاریخ
۱۵- تأسیس بانک کشاورزی
۱۶- تدوین و اجرای قانون معروف به کشف حجاب و تغییر البسه مردان
۱۷- تاسیس و راه اندازی کارخانجات دخانیات ایران
۱۸- تأسیس بانک رهنی برای گسترش خانه سازی در کشور
۱۹- اعزام اولین دسته از دانشجویان ایرانی برای آموختن فنون جدید به اروپا
۲۰- ساختن راه ارتباطی با شمال ایران و بنای تاسیساتی چون پل ورسک و تونل کندوان در دل کوه ها
حال چگونه برخی می توانند پدر ایران نوین را هم ردیف جنایتکاران ایران ستیزی چون خامنه ای و خمینی قرار داده و برای وی حکم خیانت صادر کنند؟!
- محمدرضا شاه، خادم یا خائن:
شاه فقید یک ایران دوست دلسوز بود که هدفش جز خدمت به ایران و ایرانی چیز دیگری نبود و در این راه گام های بزرگ و درخشان بزرگی برداشت که برای مثال می توان به “انقلاب سفید” و یا “انقلاب شاه و ملت” اشاره کرد که همچنان مایه افتخار ایران و ایرانی است. تاریخ درباره محمدرضا شاه قضاوت خواهد کرد!
ایرانیان هیچگاه در طول قرن های گذشته، به اندازه دوران حکومت محمدرضا شاه پهلوی، در رفاه و آسایش و امنیت نبودند! آنان با شادمانی از اعتبار و احترام و آبروی بین المللی که دسترنج زحمات و خدمات پهلوی بود، لذت برده و می زیستند! بی تردید نام محمدرضا شاه به عنوان یک خادم ایران دوست، در یاد و خاطره ایرانیان، باقی خواهد ماند.
در این ویدیو گوشه ای از خدمات محمدرضا شاه را شاهد هستید:
- انقلاب سفید چه بود؟
عدالت اجتماعی و برابری شهروندان، بنیان شکل گیری جامعه مدنی و مدرن است، و یکی از مهمترین سدهای پیش روی جامعه ایران، برای نیل به این هدف، وجود نظام ارباب-رعیتی در کشور بوده است.
تا قبل از سال ۱۳۴۱، بیش از پنجاه درصد از زمین های قابل کشت کشور، در دست مالکان بزرگ (یا همان خان ها) بوده است، و بیست درصد دیگر از زمین ها نیز با عنوان وقف، در اختیار روحانیون قرار داشت، روستاییان، به عنوان کشاورزان و زحمتکشانی که وظیفه تولید در کشور را بر عهده داشتند، تنها مالکیت کمتر از بیست درصد از زمین های کشاورزی را در اختیار داشتند.
این تقسیم بندی غیر عادلانه، علاوه بر اینکه بی عدالتی را در جامعه نهادینه می کرد، باعث می شد که به اربابان، قدرت مافوق تصور داده شود، و آنها این فرصت را بیابند که فراتر از قانون، حرکت کنند، و در نتیجه «حکومت قانون» در جامعه، در فراموشی قرار می گرفت.
نمی توان منکر این واقعیت شد که بسیاری از این مالکان در گذشته، با توسل به زور این املاک را به چنگ آورده بودند، و به صورت مشروع در تملک آنها قرار داده نشده بود.
دولت وقت در اقدامی شجاعانه، در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۴۱، اصلاحات ارضی و تقسیم عادلانه را به همه پرسی گذاشت، و با استفاده از قدرت بالاترین مرجع قانونی، یعنی اکثریت مردم ایران، اصلاحات ارضی به شکل قانون درآمد، و برای اولین بار در چند صد سال اخیر، جامعه ایران شاهد شکل گیری بنیان های عدالت گشت.
اقدام شجاعانه بعدی، اعطای حقوق برابر به زنان ایران بوده است. در جامعه ای که از دیرباز به شهروندان ایرانی به چشم شهروند درجه دو نگریسته می شد، به تمامی بانوان حقوقی برابر داده شد.
نمی توان ادعای حقوق بشر و کرامت انسانی داشت، اما اقدام شجاعانه اصلاحات ارضی، اعطای حق رای به زنان، و اعزام سپاه دانش و بهداشت و ترویج آبادانی به روستاها را ستایش نکرد، کافیست به یادآوریم که اربابان در روستاها، به مانند حاکم مطلق، با هزاران انسانی که در روستاهای تحت مالکیت خود زندگی می کردند، به مانند برده رفتار می کردند.
براستی، آیا بدون انقلاب سفید و اصلاحات ارضی، ما شاهد شکل گیری ایران مدرن، تشکیل قشر فرهیخته و تحصیل کرده، و شکل گیری بنیان های دمکراسی در ایران می بودیم؟
در این میان، نمی توان از خیانت افرادی که با برابری زن و مرد، و یا برابری رعیت و ارباب، منافع خود را در خطر می دیدند ، چشم پوشید، افرادی چون خمینی و یا برخی از روحانیون که پیوندی دیرینه با اربابان داشتند، و از طرفی، مخالف برابری زن و مرد بودند، به مخالفت با این اقدامات پرداختند.
هر چند از زمانی که خمینی، بر کرسی ولایت فقیه، به عنوان دیکتاتوری بی رحم تکیه کرد، به همراه دیگر ایادی خود، تمامی تلاش خود را به کار بستند تا جامعه ایران را به قهقرا ببرند، اما واقعیت این است اثرات انقلاب سفید آنچنان شگرف و عمیق بوده، که آنها چنین توانی را نداشتند
این انقلاب سفید بود که باعث شد جامعه ایران، از شکل سنتی خارج گشته و به شکل جامعه ای مدرن در آید، و پرچم کشور ایران، یک سر و گردن بالاتر از کشورهای منطقه، افراشته گردد.
این انقلاب ارزشمند جامعه ایران در همه ابعاد، مدرن می ساخت و عدالت را به بطن جامعه می آورد.
برای اولین بار، کارگران جامعه به عنوان زحمتکشان اصلی جامعه، در سود کارخانه ها شریک شدند، و کشاورزان مالک زمین هایی شدند که بر روی آن عرق می ریختند، زنان ایرانی از حق رای و حقوق برابر در جامعه برخوردار گشته، و با ایجاد سپاه دانش و بهداشت، تلاش شد تا حداقل های زندگی به روستاها برده شود. در آن روزگار که حقوق کودکان مورد توجه نبود، انقلاب سفید توجه ویژه ای به حقوق کارگران نمود و ضمن اجباری کردن تحصیل برای آنها، حتی به تغذیه آنها در مدارس نیز توجه نمود.
برای یادآوری، اصول نوزده گانه انقلاب سفید در اینجا ذکر می شود:
اصل اول – اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی
اصل دوم – ملی کردن جنگل ها و مراتع
اصل سوم – فروش سهام کارخانجات دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی
اصل چهارم – سهیم کردن کارگران در سود کارخانه ها
اصل پنجم – اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان
اصل ششم -ایجاد سپاه دانش
اصل هفتم – ایجاد سپاه بهداشت
اصل هشتم – ایجاد سپاه ترویج و آبادانی
اصل نهم – ایجاد خانه های انصاف و شوراهای داوری
اصل دهم – ملی کردن آبهای کشور
اصل یازدهم – نوسازی شهر ها و روستا ها با کمک سپاه ترویج و آبادانی
اصل دوازدهم – انقلاب اداری و انقلاب آموزشی
اصل سیزدهم – فروش سهام به کارگران واحدهای بزرگ صنعتی یا قانون گسترش مالکیت واحدهای تولیدی
اصل چهاردهم – مبارزه با تورم و گران فروشی و دفاع از منافع مصرف کنندگان
اصل پانزدهم – تحصیلات رایگان و اجباری
اصل شانزدهم – تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدرسهها و تغذیه رایگان شیرخوارگان تا دو سالگی با مادران
اصل هفدهم – پوشش بیمههای اجتماعی برای همه ایرانیان
اصل هیجدهم – مبارزه با معاملات سوداگرانه زمینها و اموال غیرمنقول
اصل نوزدهم – مبارزه با فساد، رشوهگرفتن و رشوه دادن
آیا حکومت پادشاهی مشروطه برای ایران مناسب است؟
سیروس پارسا در خلاصه ای از دیدگاه شخصی خود مینویسد:
پادشاهی مشروطه از جنبه یِ دید کلی:
به طور کلی پادشاهی مشروطه یک حکومت دموکراتیک است که کارنامه تاریخی درخشانی در راستایِ تأمین آزادی های فردی و اجتماعی شهروندان و حفاظت از تمامیت ارضی کشور و بالا بردن سطح رفاه زندگانی شهروندان و همچنین احترام و اعتبار ویژه قائل شدن برای اعلامیه جهانی حقوق بشر دارد.
یک حکومت پادشاهی مشروطه، به دلیل اینکه جایگاه عمیقِ تاریخی شخص پادشاه و خانواده اش را حفظ کرده و به عنوان سمبل و در طی مراسم و آیین های سنتی و تشریفاتی از آنان استفاده می کند، ارزش و مقامِ تاریخ و فرهنگ مملکت را نه تنها حفظ کرده بلکه با گذر زمان بدان اعتبار بیشتری بخشیده و ارمغان گرانبهایی را برای نسل های آینده، به یادگار می گذارد.
همچنین باید پذیرفت که بهترین کشورهای جهان از لحاظ مدرن بودن، دموکرات بودن، ارزش قائل شدن برای حقوق انسان ها و اعلامیه جهانی حقوق بشر، سطح آموزش و پرورش و خدمات اجتماعی برای مردمان و سطح رفاهی زندگی شهروندان را کشورهایی تشکیل می دهند که با سیستم پادشاهی مشروطه اداره می شوند؛ بنابراین از جنبه کلی، این شیوه حکومتی بسیار ایده آل و دوست داشتنی است.
از طرفی ایران کشور بسیار بزرگ و پهناوری است و برای زیر یک پرچم قرار دادن گوشه به گوشه این آب و خاک و متحد ساختن مردمانش که از اقوام گوناگونی تشکیل شده اند، نیاز به یک نهادِ فرا مسلکی، فرا قومی و فرا مذهبی است که مورد احترام تمامی ایرانیان قرار داشته و همگان به وی عشق بورزند و او (پادشاه)همچون دوستی مهربان و دلسوزی، در حق یکایک ایرانیان به طور مساوی دوستی و محبت کند.
رنگ قرمز کشورهایی را که با سیستم پادشاهی پارلمانی اداره می شوند، نشان می دهد؛ این کشورها در زمره بهترین کشورهای جهان از لحاظ سطح رفاه اجتماعی و آزادی های فردی شمرده می شوند.
پادشاهی مشروطه از جنبه تاریخی:
چون نیک بنگریم تاریخ و فرهنگ و سنت ایران زمین با آیین پادشاهی گره خورده است و برایِ هزاره ها نامِ پادشاهان ایرانی، لرزه بر اندامِ دشمنان ایران زمین می انداخته و افتخارات کسب شده به دست شاهانِ ایرانی و به نامِ سرزمین مادری مان، مایه مباهات، (افتخار) و حیرت است.
با یک نگاه کلی و بی طرفانه به تاریخ ایران، در خواهیم یافت که نهادِ پادشاهی بخش بزرگ جدا نشدنی و غیر قابل انکار دفتر زرین گذشته ایران است و نمی توان بر روِیِ آن خط بطلان کشید؛ سنت ها، جشن ها، سروده ها و فرهنگ ایرانیان با آیین پادشاهی گره خورده بود و رابطه ای تنگاتنگ داشت و پادشاه جایگاه و مقامی والا در جامعه ایرانی داشته است.
اوج عشق و علاقه مردم و حتی روشنفکران ایرانی به نَهادِ پادشاهی را می توان در زمان انقلاب مشروطه جستجو کرد که قهرمانان ملی فعال در راستایِ مشروطه با وجود داشتن قدرت برای از میان بردن سیستم پادشاهی و برقراری حکومتی نو، تصمیم گرفتند تا یک حکومت پادشاهی مشروطه دموکراتیک داشته باشند و سقف خواسته های شان اصلاحات بود و نه بر اندازی.
با توجه به آنچه گفته شد در می یابیم که سیستم پادشاهی مشروطه حتی از جنبه تاریخی نیز با فرهنگ و سنت و تاریخ و علایق مردمان ایران زمین سازگاری داشته و یک پادشاهِ مشروطه که تنها سمبل تاریخ و فرهنگ غنی مملکت مان باشد، می تواند خدمات بزرگی به زنده نگاه داشتن و شناساندن سنت های اصیل ایرانی به جهانیان و همچنین نسل های آینده ایران زمین بکند.
اشتراک در:
پستها (Atom)