صفحات

۱۳۹۵ شهریور ۲۰, شنبه

سخنی با حامیان مصدق انهائیکه هنوز ویرا مرد ملی میدانند

امان از بی حیائی

دوران گذشته را وقتی مرور میکنیم خجالت میکشیم که تاریخی باین فضاحت داشته ایم ما ایرانی ها بعد از حمله تازیان وقادسیه اول سه خصلت صداقت شجاعت ومیهن پرستی خودرا با دروغ و قسم - ترس و چاپلوسی و نوکری وخیانت عوض کردیم واین معایب در طول تاریخ یکهزار وچهارصد ساله دوم بهمراهمان بوده . همیشه دشمنان کشورمان را ارج نهاده وبه خدمتگذارانش هزاران انگ وتهمت را روا داشته ونهایت برای سرنگونی انان با دشمنان کشورمان هم پیمان شده ایم ووجالبست که خوب میدانی که دود این خیانتها به چشمان خودمان هم خواهد رفت ولی از تاریخ درس نگرفته نمیگیریم ونخواهیم گرفت قائمقام فراهانی را چه کسی بکشتن داد وچه کسانی برای مرگش شیرینی ونقل پخش کردند ؟ امیرکبیر را که کشت وبا دسیسه چه کسی از صدارت عزل ودر حمام فین کاشان خونش بزمین ریخته شد ؟ چه کسی وتحت دسیسه های کدام میهنفروشی مبارزان راه ازادی درقیام مشروطیت را به سلاخی فرستاد؟ چه کسانی بجای قدرشناسی از زحمات رضا شاه بزرگ وبیرون کشیدن ایران از توالت قجری برای رفتنش شادی کرد ؟ وبالاخره کدام بی ازرمهائی همه فعالیتهای محمد رضا شاه را خیانت به کشور توصیف کردند  وفکر جامعه ایرانی را برعلیه اصلاحات وپیمودن راه ترقی وتعا لی تحریک ونهایت جانی عقب افتاده ای بنام خمینی را برملت ایران حاکم کرد ؟
بیائید با خود صادق باشیم ایا رضا شاه بزرگ بایران وایرانی خدمت کرد یا مصدق السلطنه این شازده قراضه قجر؟ چه کسی اطلاعات نظامی کشور را در مورد سرکوب سیمیتقو به انگلیسی ها میداد ؟ رضا شاه بزرگ یا مصدق السلطنه ؟ چه کسی با سرکوب شیخ خزعل وبرگردانیدن خوزستان بخاک میهن با رضا شاه بزرگ مخالفت داشت غیر از مصدق السلطنه قجر ووهم پالگی هایش ؟ در جنگ جهانی دوم چه کسی بعنوان جاسوس دوجانبه انگلستان و المان از هر دوکشور پول میگرفت رضا شاه بزرگ یا داماد مصدق السلطنه قجر ؟ کدام حرامزاده ای با طرح کشیدن راه اهن شمال به جنوب مخالفت میکرد وبه پیشنهاد انگلستان کشیدن راه اهن شرق به غرب را حمایت میکرد غیر مصدق السلطنه این خائن دوچهره ؟ چه کسی دم از دمکراسی و محدود کردن قدرت پادشاه سخن میگفت وازادی وقدرت مجلس شورای ملی مد نظر داشت - ولی وقتی خودش نخست وزیر شد مجلس را تعطیل کرد ودر طول زمامداریش در کشور حکومت نظامی برقرار کرد بغیر از همین نوکر انگلستان که خود را ملی و وجاهتش را از حماقت مشتی خائن تر از خودش بدست اورده بود؟ چه کسی با پول انگلستان از هند اتومبیل شخصی میخرد و درتمام مدت از راننده هندی نوکر و جاسوس انگلیس استفاده میکرد و راننده  حقوقش را از سفارت انگلستان در تهران میگرفت غیر از مصدق السلطنه قجر ؟ چه کسی بهنگام نخست وزیر شدنش برای پادشاه شرط قبولی دولت فخیمه انگلستان را گذاشت غیز از این خائن خبیث ؟ کدام بیشرافتی به بهانه ملی کردن صنعت نفت ایران وانگلستان از کلیه حقوق ودارائی های شرکت نفت ایران وانگلیس به نفع انگلستان چشم پوشید وکلیه تاسیسات کشتی های نفتکش که ایران درانها سهیم بود را بانگلستان واگذار کرد غیر از همین نوکر دست بسینه انگلستان ؟ ودیدیم انگلستان وقتی کارش با این جرثومه فسادبپایان رسید همچون کهنه ای چرکین به زباله دانش انداخت وحالا مشتی بیوطن وتفاله های جبهه ملی ونهضت ازادی که در سرنگونی رژیم پادشاهی دوهزار وپانصد ساله بیش از اخوند های جنایتکار فعالیت داشتند وتنبان خودرا پاره کرده اند در کمال بیشرمی و بی حیایی ویا بهتر است بگوئیم بیناموسی هنوز بجای اعتراف به خیانتهای خود از سال 1304 تا 1357 نشسته اند وهنوز ادعا میکنند که 28 مرداد کودتا بوده .
کره خرها درکجای دنیا پادشاهی برعلیه نخست وزیری که خود بمجلس معرفی کرد خود بیشتر اختیارات را باو تفویض کرده کودتا کرده است که ایران دومیش باشد ؟ قدرت پادشاه در نبود مجلس خلع نخست وزیر است ومصدق احمق به مشورت دکتر صدیقی ودیگر یارانش توجه نکرد وگفت شاه جرات خلع مرا ندارد این میشود کودتا ؟ حالا اصلا کودتا بود گوساله ها شما نمیخواهد گوه کاری 64 سال گذشته خود را پاک کنید همین گوهی که بر علیه ملت ایران وبا همکاری سازمان مزاحمین خلق چپی های نوکر روسیه وچین وتکنوکراتهای نوکر کشورهای غربی خورده اید را هضم کنید واز ملت عذر خواهی کنید ما . میگوئیم عرضه داشتیم با یک کودتا زدیم توی ماتحت مصدق السلطنه هر غلطی میخواهید بکنید  . باین طرز عمل شما میگویند بی حیائی وفریاد از ملتی که هنوز بعد از سی وهفت سال گول حرفهای شما بی حیا ها را میخورد

۱۳۹۵ خرداد ۲, یکشنبه

شعری درمدح فردوسی بزرگ از دکتر نوذر نوذری


چکامه ای از استاد نوذر نوذری 

تو ای پاژ ای مهد استاد طوس                      تو ای خاک پاک گهر زاد طوس
سرافراز باش از بهین زاده ات                     ز فردوسی استاد آزاده ات
ابرمرد تاریخ فرزند توست                         همایون درخت برومند توست
ز آب و زخاک تو نیرو گرفت                     در آغوش مهر آورت خو گرفت
تو پروده ای گوهری شاهوار                      چو تاجی بر تارک روزگار
مهین پاسدار زبان دری                          نمایانگر نقش پیغمبری
خداوند شعر وخدای سخن                     شناسنده روزگار کهن
کتابش بود مشعلی تابناک                     که شد روشنی بخش این آب وخا ک
ازاو پیکر پارسی جان گرفت                   ره آورد بیگانه پایان گرفت
اگر پارسی درجهان شکر است                ازین آریا مرد نام آور است
بهر برگ شهنامه اش جان او                 فزونتر زجان عشق وایمان او
بود شعر او گوهری راستین                 نمودار تاریخ ایران زمین
تو گوئی که این مرد میهن پرست          حماسه سرا شاعر چیره دست
شراری فروزان بخونش بود                  که چون مشعلی رهنمونش بود
بدانسان که استاد با فر و هوش             بیک باره از دل برآرد خروش
چو ایران نباشد تن من مباد                    بدین بوم بر زنده یک تن مباد
                                                    بیستم ماه  می   2016-05-20

۱۳۹۵ فروردین ۲, دوشنبه

۱۳۹۴ بهمن ۲۷, سه‌شنبه

دمکراتهای آمریکا با طرح مکارتیزم هزاران نفر را بیکار کردند حقوق بشر و دمکراسی کجا بود ؟ کارتر بیشرف هم دمکرات بود وحقوق بشر و دمکراسی را برای ایران برپا کرد

مک کارتیزم در آمریکا و سینمای هالیوود
واژه ی مک کارتیزم به دوره ای از تاریخ آمریکا مربوط است که از آن به عنوان second red scareیا ترس سرخ دوم نام برده میشود که از اواخر دهه ی 1940 میلادی تا اواخر دهه ی 1950 میلادی، شدت داشت .مشخصه ی این دوره افزایش نگرانی از نفوذ کمونیسم بر اجتماعات و موسسات آمریکایی بود.در طی دوره ی مک کارتیزم هزاران آمریکایی متهم به کمونیست بودن یا طرفداری از کمونیسم شدند و مورد تحقیق و سوال قرار گرفتند.
آغاز مک کارتیزم
وقایع سال 1949 تا 1950 به شدت حس تهدید از سوی کمونیست ها را در ایالات متحده افزایش می داد. در سال 1949 اتحاد جماهیر شوروی بمبی اتمی را آزمایش کرد.این اتفاق خیلی زود تر از آنچه تحلیل گران تخمین زده بودند، رخ داد.در همان سال ارتش کمونیست مائو با وجود حمایت مالی سنگین آمریکا از مخالفانش، کنترل سرزمین اصلی چین را به دست گرفت.در سال 1950تحولات مهمی در رابطه با فعالیت های جاسوسی جنگ سرد دیده می شد.در سال 1950 تعدادی از کارمندان دولت و دانشمندان بخاطر جاسوسی برای شوروی دستگیر شدند. این آغاز دوره ی مک کارتیزم بود.
 "آیا شما قبلا عضو یک گروه کمونیست بوده اید یا در حال حاضر عضو یک گروه کمونیست هستید؟"
 در دهه ی 1950،هزاران آمریکایی شاغل در نهاد های مختلف دولتی،افراد ارتش، افراد شاغل در صنعت سینما و مردم از قشرهای مختلف، مجبور بودند به این سوال پاسخ دهند.در طی دوره ی مک کارتیزم هزاران آمریکایی متهم به کمونیست بودن یا طرفداری با کمونیسم شدند و مورد تحقیق و سوال قرار گرفتند.در این دوره کارمندان دولت، کسانی که در صنایع سرگرمی مانند هالیوود کار میکردند ، اساتید دانشگاه ها و فعالان اتحادیه ها مورد بررسی و تفحص قرار میگرفتند. در این دوره سوء ظن ها را علارغم کافی نبودن مدارک معتبر می دانستند و تهدید افراد چپ گرا را به طور اغراق آمیزی بزرگ جلوه می دادند.در این دوره عده ی بسیاری از مردم شغل خود را از دست دادند و زندگی حرفه ای شان نابود شد و بیشتر مجازات ها از طریق حکم دادگاه اعلام میشد.
جوزف مک کارتی از سال 1947 تا سال 1957 یعنی زمان مرگش سناتور ایالت ویسکانسین آمریکا بود.درگیری وی  با این پدیده ی فرهنگی با سخنرانی وی در روز نهم فوریه سال 1959 برای باشگاه زنان جمهوری خواه در ویرجینیای غربی آغاز شد.او در این سخنرانی تکه ای کاغذ در دست داشت و ادعا کرد این لیست کمونیست های شناخته شده ایست که برای وزارت امور خارجه آمریکا کار میکنند.این سخنرانی باعث افزایش توجه مطبوعات به مک کارتی شد.او بعد از آن سخنرانی مک کارتی در دوره ی تنشهای جنگ سرد،وی  به خاطر ادعاهایش به چهره ای مشهور تبدیل شد.او ادعا میکرد تعداد زیادی از کمونیست ها، جاسوس های شوروی و هواداران ارتش سرخ در آمریکا حضور دارند و وی لیست نام بسیاری از آنها را دارد.واژه ی مک کارتیزم که در آن سال ها به خاطر شیوه ی کار مک کارتی ابداع شده بود،به زودی برای تمامی فعالیت های ضد کمونیستی مورد استفاده قرار گرفت.امروزه از این واژه در توصیف عوام فریبی بی پروا و اتهامات بی اساس استفاده میشود.
مک کارتیزم در امریکا بوسیله ی گروه های مختلف من جمله بوسیله ی بسیاری از سازمان های ضد کمونیستی و  لژیون های آمریکایی حمایت میشد.از هسته های اصلی حمایت کننده مک کارتیزم میتوان به گروههای نظام مند زنان ضد کمونیست مانند گروه روابط عمومی آمریکا نام برد.اینها یکی از ده ها هزار نهادی بودند که زنان خانه دار را در گروه های مطالعه، شبکه های نامه نگاری و باشگاه های میهن پرستی درگیر میکردند تا با آگاه کردن آنها از کمکشان برای شناسایی و بر اندازی کمونیست ها استفاده کنند.اگرچه رادیکال های راست افراطی بستر پشتیبانی مک کارتیزم بودند، با این حال اینها تنها گروه نبودند،اعتلاف گسترده ای  بوجود آمده بود که مک کارتیزم را جذاب یا از نظر سیاسی مفید می دانست.
آیا واقعا کمونیست ها در آمریکا حضور داشتند؟
پاسخ بدون شک مثبت است.اما بسیاری از متهمان آن روزها، درحدود15سال قبلتر در تجمعات و گروه های کمونیستی حضور میافتند، چیزی که در روزهای دهه ی 1930 به نوعی مد و پز بود.
با وجود این که گفته میشود حلقه ی جاسوسی شوروی در سطوح بالای دولت آمریکا نفوذ کرده بودند،اما قریب به اتفاق متهمان در جریان مک کارتیزم بی گناه بودند.در سراسر آمریکا در آن سالها قانون گذاران ایالتی از مک کارتی تقلید کردند و این باعث شد هزاران نفر شغل خود را از دست بدهند و حسن شهرتشان خدشه دار شود.
دفاع سخت تا دفاع نرم در برابر تهاجم فرهنگی در آمریکا
در واقع مک کارتیزم نوعی روش دفاعی علیه تهاجم فرهنگی کمونیستم به آمریکا بود و نوعی جنگ سخت بود.بعد از پایان دوره ی مک کارتیزم تا 30سال راجع به آن صحبتی نمیشود وبعد از 30 سال درباره اش فیلم میسازند.
بعد از دوره ی مک کارتیزم آنچه برای کنترل سیستم های چپ انجام شد بد تر بود ولی در غالب جنگ نرم بود.جریان های چپ فرهنگی از نیمه دهه 50تا دهه70میلادی به صورت موج انقلاب های سوسیالیستی، دانشجویی و سینمای به چالش کشنده در سطح دنیا ادامه داشتند.آمریکا بعد از دوره ی مک کارتیزم سیاست خود را درباره ی کنترل این موج عوض کرد.بدین شکل که طرفداران این موج را در هویت انسانی نازل کرد و جریان هایی را بوجود آورد تا آنها را به خود مشغول کند(موج موسیقی مخرب و معترض ،زندگی کولی وار،اعتیاد به الکل و مواد مخدر،هم جنس بازی، فمنیسم جنسی و. پکیجی بود که برای خنثی کردن مردم استفاده کردند..).در واقع در این تغییر سیاست الگوهای موافق و مخالف را تعریف کردند و روش های مخالفت  را  در حد یک مد تنزل دادند و کلیشه های الگوی موافق و مخالف با سیستم را تعریف کردند و بدین ترتیب از جان گرفتن واقعی جریان های اعتراضی جلوگیری کردند.

۱۳۹۴ بهمن ۲۵, یکشنبه

خطابه اول میرزا آقا خان کرمانی درباره تمدن ایران



دوست عزی من جلال الدوله عاقبت سخن تورا نشنیده در مراجعت از فرنگستان از راه تبریز وارد حاک اندوهناک ایران شدم
 . ای کاش نیامده و هموطنان قدیم وخویشان کهن ووطن اصلی پربلا ومحن را ندیده بودم واز احوال وعادات واخلاق وروش وکیش ومذهب وآئین ایشان مطلع نمیگشتم . دلم خون واب وجگرم پارچه پارچه و کباب شد.
ای ایران اگر چه تاریخ بزرگی وعظمت وشوکت وجلال تو در دست تازیان سوخت وبه زیر ستم آن وحشیان پای مال گشت به   قسمی که یک ورق تاریخ صحیح از دوهزار سال قبل ایران دردست نیست . اما تواریخ یونان واوراق وآثار عتیقه ایران که دردست تازیان بی انصاف ویران شده به ما نشان میدهد که بزرگی وشوکت وقدرت وجلالت چه قدر بوده است . مثلا تصاویر طاق بستان وکوه بیستون کرمانشاهان برای ما داستان باستان را حکایت مینماید که حدود حکم رانی پادشاهان ایران تا چه کران بوده است که داریوش و به اصطلاح عربی شاپور ذدوالکتاف دوازده پادشاه بزرگ عامل را طوق بندگی برگردن نهاده وبه زیر زنجیر فرمان برداری خویش کشیده وآخرین پادشاه یونان است که بر عتبه شاه ایران به خاک افتاده وداریوش پای جلالت برپشت ودوش اونهاده : بزرگی بین جلالت را تماشا کن! اشکال مصوره تخت جمشید درجه تمدن ایران درچهار هزار سال پیش را گواهی میدهد ومینماید که درآداب سلطنت وطنطنه جلالت وبدایع صناعت وظرافت درحرفت - چه حجاری - چه  نجاری - چه مهندسی -چه معماری وچه اسباب مبل وزندگانی چه وضع وطور کام رانی داشته اند.  حتی ستره وپانطالون که ثمره تمدن از چهارهزار سال تا بحال فرنگستان است - ایران درچهارهزار سال اول دارا بوده است . وارابه که نتیجه ترقی حالیه اروپا است درعصر جمشید معمول شوارع وطرق ایران بوده است . 
توپ وتوپچی که از ودارس صنایع کنونی پاریس بیرون میاید دربهترین وضعی درپیشگاه کیانیان پارس مرمت کرده اند وخلاصه در ودیوار وکوه و بیابان ایران برتمدن ایرانیان گواهی است با برهان ودلیلی است مسلم : آثار پدیداست صنادید عجم را . دیگر از شواهد تمدن ملت باستان ایران همانا زبان شیرین بیان ایشان است که برای اثبات مدنیت این قوم شاهدی است صادق وبینه ای است موافق عقل ومطابق منطق - وزبان هر ملت - بحقیقت تاریخی است که دلالت میکند بر کیفیت حالات  وطرز وطور اعتقادات - بلکه جزئی وکلی حرکات وسکنات آن ملت. اگر چه تاخت وتاز تازیان نه همان مال ومنال وزن وفرزند وعیال وعز واقبال ایرانیان را یغما وتاراج وشهرها وقصبه ها وآبادیها ی آنان را تار ومار وخراب کرد - بلکه زبان لطافت بیان فارسیان را فاسد ومغشوش ومختل  ومشوش ساحت. ولی بقدر این که ما بتوانیم اقامه حجت وبرهان برای اصالت ونجابت وشرافت ومدنیت قوم کیان نمائیم باز در میدان داریم . مانند این که از لفظ هور وخور که پارسی آفتاب است میتوانیم استدلال نمائیم که اهالی ایران را بواسطه پرستش خورشید یا سبب این که ممالک ایشان درمشرق آفتاب واقع بوده است اریانی واریانتال وایران که همان محرف دریان است میگویند. اروپ واروس واروم وارمن وارنبود که درابتدای ایشان کلمه اور است یا این که درقدیم از جنس ایرانیان بوده اند واز آن خاک به اطراف جهان متفرق شده اند . یا به مناسبت این که آنان درمغرب آفتاب واقع گشته هروپ واروپ نامیده شده . وآنان که درشمال غربی آفتاب واقع شده اند هروم واروم مسمی گردیه اند ودیگران معلوم نیست به چه مناسبت ارمن وارنبود گرفته اند . خلاصه مقصود ما بر هردو فرض یا فرض دیگر اینست که   طوایف بزرگ عالم که موسوم ومعروفند و این بزرگ دلیلی است براین که زبان فارسی درقدیم الایام عالم گیر بوده وطوایفی بدین بزرگی موسوم به پارسیان بوده اند. 
وباز همین دلیل است که ملت ایان یا پدر تمام ملل متمدنه است یا اینکه یک زمانی بوده که برکل این ملل سلطنت واستیلا داشته . درهر دوحال مقصود اصلی آنستکه اثبات اصالت وقدمت ملت ایران حاصل میشود . هم چنین از لفظ میزبان وبدوح که معرب بدو است که الان روی پاکت ها مینویسند وغیره وغیره معلوم میشود که دراین ملت همواره مانند اهالی فرنگستان غذا بر میز میخورده اند ودرهر شهر پاپارخانه داشته اند. واز لفظ آسترونومی - که استاره نامه باشد معلوم میگردد که علم هیات وهندسه ونجوم را یونیان از ایرانیان اقتباس نموده اند. باری هرگاه کسی درآثار عتیقه وخطوط قدیمخ وکلمات والفاظ وحکایات وضروب امثال زبان فارسی به دقت ملاحظه ونجیب ودارای شان وشوکت وحشمت وسلطنت واز اکثر ملل قدمت آن بیشتر است.      

۱۳۹۴ دی ۲۰, یکشنبه

امان از بی حیائی

دوران گذشته را وقتی مرور میکنیم خجالت میکشیم که تاریخی باین فضاحت داشته ایم ما ایرانی ها بعد از حمله تازیان وقادسیه اول سه خصلت صداقت شجاعت ومیهن پرستی خودرا با دروغ و قسم - ترس و چاپلوسی و نوکری وخیانت عوض کردیم واین معایب در طول تاریخ یکهزار وچهارصد ساله دوم بهمراهمان بوده . همیشه دشمنان کشورمان را ارج نهاده وبه خدمتگذارانش هزاران انگ وتهمت را روا داشته ونهایت برای سرنگونی انان با دشمنان کشورمان هم پیمان شده ایم ووجالبست که خوب میدانی که دود این خیانتها به چشمان خودمان هم خواهد رفت ولی از تاریخ درس نگرفته نمیگیریم ونخواهیم گرفت قائمقام فراهانی را چه کسی بکشتن داد وچه کسانی برای مرگش شیرینی ونقل پخش کردند ؟ امیرکبیر را که کشت وبا دسیسه چه کسی از صدارت عزل ودر حمام فین کاشان خونش بزمین ریخته شد ؟ چه کسی وتحت دسیسه های کدام میهنفروشی مبارزان راه ازادی درقیام مشروطیت را به سلاخی فرستاد؟ چه کسانی بجای قدرشناسی از زحمات رضا شاه بزرگ وبیرون کشیدن ایران از توالت قجری برای رفتنش شادی کرد ؟ وبالاخره کدام بی ازرمهائی همه فعالیتهای محمد رضا شاه را خیانت به کشور توصیف کردند  وفکر جامعه ایرانی را برعلیه اصلاحات وپیمودن راه ترقی وتعا لی تحریک ونهایت جانی عقب افتاده ای بنام خمینی را برملت ایران حاکم کرد ؟
بیائید با خود صادق باشیم ایا رضا شاه بزرگ بایران وایرانی خدمت کرد یا مصدق السلطنه این شازده قراضه قجر؟ چه کسی اطلاعات نظامی کشور را در مورد سرکوب سیمیتقو به انگلیسی ها میداد ؟ رضا شاه بزرگ یا مصدق السلطنه ؟ چه کسی با سرکوب شیخ خزعل وبرگردانیدن خوزستان بخاک میهن با رضا شاه بزرگ مخالفت داشت غیر از مصدق السلطنه قجر ووهم پالگی هایش ؟ در جنگ جهانی دوم چه کسی بعنوان جاسوس دوجانبه انگلستان و المان از هر دوکشور پول میگرفت رضا شاه بزرگ یا داماد مصدق السلطنه قجر ؟ کدام حرامزاده ای با طرح کشیدن راه اهن شمال به جنوب مخالفت میکرد وبه پیشنهاد انگلستان کشیدن راه اهن شرق به غرب را حمایت میکرد غیر مصدق السلطنه این خائن دوچهره ؟ چه کسی دم از دمکراسی و محدود کردن قدرت پادشاه سخن میگفت وازادی وقدرت مجلس شورای ملی مد نظر داشت - ولی وقتی خودش نخست وزیر شد مجلس را تعطیل کرد ودر طول زمامداریش در کشور حکومت نظامی برقرار کرد بغیر از همین نوکر انگلستان که خود را ملی و وجاهتش را از حماقت مشتی خائن تر از خودش بدست اورده بود؟ چه کسی با پول انگلستان از هند اتومبیل شخصی میخرد و درتمام مدت از راننده هندی نوکر و جاسوس انگلیس استفاده میکرد و راننده  حقوقش را از سفارت انگلستان در تهران میگرفت غیر از مصدق السلطنه قجر ؟ چه کسی بهنگام نخست وزیر شدنش برای پادشاه شرط قبولی دولت فخیمه انگلستان را گذاشت غیز از این خائن خبیث ؟ کدام بیشرافتی به بهانه ملی کردن صنعت نفت ایران وانگلستان از کلیه حقوق ودارائی های شرکت نفت ایران وانگلیس به نفع انگلستان چشم پوشید وکلیه تاسیسات کشتی های نفتکش که ایران درانها سهیم بود را بانگلستان واگذار کرد غیر از همین نوکر دست بسینه انگلستان ؟ ودیدیم انگلستان وقتی کارش با این جرثومه فسادبپایان رسید همچون کهنه ای چرکین به زباله دانش انداخت وحالا مشتی بیوطن وتفاله های جبهه ملی ونهضت ازادی که در سرنگونی رژیم پادشاهی دوهزار وپانصد ساله بیش از اخوند های جنایتکار فعالیت داشتند وتنبان خودرا پاره کرده اند در کمال بیشرمی و بی حیایی ویا بهتر است بگوئیم بیناموسی هنوز بجای اعتراف به خیانتهای خود از سال 1304 تا 1357 نشسته اند وهنوز ادعا میکنند که 28 مرداد کودتا بوده .
کره خرها درکجای دنیا پادشاهی برعلیه نخست وزیری که خود بمجلس معرفی کرد خود بیشتر اختیارات را باو تفویض کرده کودتا کرده است که ایران دومیش باشد ؟ قدرت پادشاه در نبود مجلس خلع نخست وزیر است ومصدق احمق به مشورت دکتر صدیقی ودیگر یارانش توجه نکرد وگفت شاه جرات خلع مرا ندارد این میشود کودتا ؟ حالا اصلا کودتا بود گوساله ها شما نمیخواهد گوه کاری 64 سال گذشته خود را پاک کنید همین گوهی که بر علیه ملت ایران وبا همکاری سازمان مزاحمین خلق چپی های نوکر روسیه وچین وتکنوکراتهای نوکر کشورهای غربی خورده اید را هضم کنید واز ملت عذر خواهی کنید ما . میگوئیم عرضه داشتیم با یک کودتا زدیم توی ماتحت مصدق السلطنه هر غلطی میخواهید بکنید  . باین طرز عمل شما میگویند بی حیائی وفریاد از ملتی که هنوز بعد از سی وهفت سال گول حرفهای شما بی حیا ها را میخورد