انقلاب سپید شاه و ملت ، بزرگترین انقلاب تاریخ ایران که در 15 سال به اندازه ی پانصد سال به پیشرفت و توسعه ی ایران کمک نمود.
انقلاب سفید یا انقلاب شاه و مردم نام یک سلسله اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در دوره سلطنت محمد رضا شاه پهلوی و با نخست وزیران وقت دکتر علی امینی، اسدالله علم، حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا در سرتاسر ایران به تحقق پیوست. انقلاب سفید در مرحله نخست پیشنهادی شامل شش اصل بود که محمد رضا شاه پهلوی در کنگره ملی کشاورزان در تهران در تاریخ ۲۱ دی ماه ۱۳۴۱ خبر اصلاحات و رفراندم را برای قبول یا رد آن به کشاورزان و عموم ارائه داد. در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۴۱ در یک همه پرسی سراسری به اصلاحات رای مثبت داده شد.
پیش از اصلاحات ارضی ۵۰ درصد از زمینهای کشاورزی در دست مالکان بزرگ بود. ۲۰ درصد متعلق به اوقاف و در دست روحانیون بود و ۱۰ درصد زمینهای دولتی و یا متعلق به شاه بود، ۲۰ درصد نیز به کشاورزان تعلق داشت. پیش از اصلاحات ارضی به دستور شاه ۱۸۰۰۰ روستا را در فهرستی در آوردند که آن زمینها میبایستی بین روستاییان تقسیم شود.[۱] پادشاه سالیان دراز از لزوم اصلاحات ارضی در ایران میگفت ولی در برابر فشار مالکان بزرگ و روحانیون مجبور بود که اصلاحات ارضی را به عقب بیاندازد.
در سال ۱۳۳۸ خورشیدی برابر با ۱۹۵۹ محمدرضا پهلوی شاه ایران متقاعد شد که دست به اصلاحات اجتماعی - اقتصادی بزند بر این اساس از دکتر منوچهر اقبال نخستوزیر وقت خواست که پیشنویس لایحه اصلاحات ارضی را برای ارائه به مجلس آماده کند. طبیعتاً تصویب چنین قانونی با مخالفت مالکان و روحانیون رو به رو میشد اما از آنجا که حکومت، مجلس را تحت کنترل داشت، تنها راه نجات مالکان، تجدید نظر در لایحه و تغییر آن به ترتیبی بود که اجرایش را ناممکن سازد.
در اوایل سال ۱۳۳۹ برابر با ۱۹۶۰ نسخه اصلاح شده اصلاحات ارضی از تصویب مجلس - که اکثریت آن را مالکان تشکیل میدادند - گذشت. به همین جهت قانون مزبور منافع مالکان را تأمین کرد. بنابر این قانون، هر مالک میتوانست تا ۴۰۰ هکتار زمین آبی یا ۸۰۰ هکتار زمین دیم را برای خود نگاه دارد. در مجموع، مجلس راههایی را پیشبینی کرد که حتیالامکان مانع از تحقق واقعی اصلاحات ارضی شد و به جانبداری از منافع مالکان پرداخت.
تصویب چنین قانونی نمیتوانست تغییر اساسی در مناسبات ارضی و اجتماعی ایجاد کند در نتیجه احتمال بروز بحران سیاسی-اجتماعی در کشور میرفت و از این رو در۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۰ برابر با ۶ مه ۱۹۶۱، پادشاه، دکتر علی امینی را به نخستوزیر منصوب کرد تا مجری اصلاحات ارضی شود.
در ۲۴ آبان ۱۳۴۰، شاه فرمانی خطاب به نخستوزیر صادر کرد که در آن مفاد برنامه جدید اصلاحات تشریح شده بود و دولت دکتر علی امینی را مسئول اجرای آن معرفی کرد. دکتر امینی، حسن ارسنجانی را به عنوان وزیر کشاورزی خود انتخاب نمود که لایحه اصلاحات ارضی که از زمان دکتر اقبال روی آن کار شده بود به روز درآورد. ارسنجانی در این لایحه نوشت که هر مالک تنها میتواند صاحب یک روستا باشد. هر آنچه مازاد بر آن است میباید به دولت فروخته شود. سپس دولت این زمینها را ارزان به کشاورزان میفروشد و دولت اعتبار بسیار ارزان به کشاورزان خواهد داد. هدف ارسنجانی ایجاد طبقهای از کشاورزان مستقل است. نخستین طرح اصلاحات ارضی که به دنبال محدودیت مالکیت زمینهای زراعی از مالکین گرفته شدهاست که بلافاصله به دهقانانی که در آن کشت میکنند فروخته شود.[۲]
۱۹ دی ۱۳۴۰ برابر با ۹ ژانویه ۱۹۶۲ کابینه دکتر امینی فرمان محمد رضا شاه پهلوی را برای برچیدن نظام ارباب رعیتی در ایران به تصویب رسانید. دکتر امینی نزد حجت الاسلام خمینی در قم میرود تا روحانیون را در مورد این اصلاحات متقاعد سازد. خمینی کارنامه نخست وزیری دکتر امینی را به باد انتقاد میگیرد که سیاست امینی در کشورداری سراسر اشتباه است آموزش در دبستانها و دبیرستانها کاملا اشتباه است و تنها کافر تولید میکند.[۳] پس از اظهارات حجت الاسلام خمینی، شاه میگوید " اکنون شما ماسک به چهره اتان را برداشتهاید. این مرتجعین سیاه بدتر از انقلابیون سرخ هستند " [۴]
۲۸ تیر ۱۳۴۱ برابر با ۱۹ ژوئیه ۱۹۶۲ دکتر امینی استعفا میدهد و اسدالله علم به نخست وزیری منصوب میشود.
پادشاه به نخست وزیر خود اسدالله علم گفت که ما این اصلاحات را میتوانیم زمانی به اجرا در آوریم اگر و تنهااگر اکثریت مردم موافق آن باشند. بدین دلیل با یک رفراندوم میتوانیم اصلاحات ارضی را پیش ببریم.۹ ژانویه ۱۹۶۳ شاه کنگره ملی کشاورزان را با سخنان خود میگشاید. ۴۲۰۰ نماینده تعاونیها و کشاورزان در این کنگره حضور دارند. محمد رضا شاه پهلوی از شش اصل اصلاحات سخن میگوید که به آرا مردم برای تصویب گذاشته میشود و با غریو شادی حاضران در کنگره رو به رو میشود. محمد رضا شاه پهلوی میگوید «هیچ عملی بیش از کارهایی که امروز انجام میدهیم از جمله آزاد ساختن رعیت اسیر و بدبخت ایران از زنجیر اسارت و مالک کردن ۱۵ میلیون جمعیت این کشور در زمینی که در آن کار میکنند مورد پسند خدا و ائمه اطهار نخواهد بود. هیچ چیز خداپسندانهتر از عدالت اجتماعی و رفع ظلم نیست». ایراد این سخنان در قم اتفاقی نیست چون روحانیون نیز به دلیل زمینهای اوقاف در زمره ملاکین بزرگ قرار دارند ودر نتیجه مخالف سر سخت اصلاحات پادشاه هستند.
در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۴۱ همهپرسی در ایران انجام میگیرد که به تایید اصلاحات پیشنهادی میانجامد. ۵۵۹۸۷۱۱ برای انقلاب سفید و ۵۲۱۱۰۸ علیه انقلاب سفید آرای خود را به صندوقها ریختند.[۵]
برای نخستین بار در تاریخ ایران زنان نیز به پای صندقهای رای میروند. در تهران ۱۶۴۳۳ و در دیگر شهرستانها ۳۰۰۰۰۰ تن رای آری خود را به صندوقها ریختند.[۶]
اصلاحات ارضی در سه مرحله انجام شد. در مرحله نخست تعیین شد که هیچ مالکی بیش از یک ده نداشته باشد. مازاد زمینها و دهها میباید به کشاورزانی که در آن زمینها به بهره برداری مشغول بودند فروخته شود. با فروش سهام کارخانجات دولتی ترتیب باز پرداخت بهای زمینها به مالکان فراهم گردید.
در مرحله دوم صاحبان زمینهای استیجاری میباید یا به تقسیم درآمد حاصل از اجاره به پردازند و یا بر اساس قراردادهای اجاره، زمینها را به کشاورزان به فروشند. به عبارت دیگر مالکان موظف شدند که یا ملک کشاورزی خود را برای سی سال به کشاورزان اجاره نقدی دهند و یا آن را با توافق بدانها به فروشند. بدین ترتیب حداکثر مالکیت زمینها در دست یک مالک بسیار محدود شد. املاک موقوفه عام نیز بر اساس درآمد آن زمین به اجاره دراز مدت ۹۹ ساله به کشاورزان واگذار گردید. در مورد موقوفات خاص متولیان مجبور به فروش آنها به دولت و تقسیم آن بین کشاورزان شدند.
در مرحله سوم مالکانی که ملک خود را اجاره داده بودند بر اساس قانون اصلاحات مجبور به فروش آن به کشاورزان شدند و با رضایت مالک و کشاورز یا تقسیم به نسبت بهره مالکانه مرسوم در محل شدند. بدین ترتیب همه کشاورزان ایران صاحب زمین شدند و ایران از یک کشور عقب مانده فئودالی به سوی یک کشور با کشاورزی آزاد و صنعتی شدن گام بر داشت.[۷][۸]
اصول انقلاب سفید شاه ومردم ( یعنی انقلابی که یکقطره خون از بینی کسی ریخته نشد نه شورش خمینی گجسگ هندیزاده
:::::::::::::::::::::::::: :::::::::::::::::::::::::: ::::::::::::::::::::
یک : اصلاح مالکیت بر زمین ها...ی کشاورزی وپایان بخشیدن به رژیم پلید ارباب برده داری
دو : ملی كردن جنگها و مرتع ها
سه : تبدیل كارخانه...های دولتی به ش...ركتهای سهامی و فروش سهام آنها برای تضمین اصلاح مالکیت بر زمین های کشاورزی
چهار: مشاركت كارگران در سود خالص كارخانهها؛
پنج : باز نگری در قانون انتخاب به منظور اعطای حقوق كامل و برابر ی سیاسی به زنان
شش : برپایی سپاه دانش،برای سواد آموزی و توسعه وپیشرفت فرهنگ در روستاها
هفت : برپایی سپاه بهداشت، برای توسعه بهداشت
هشت : برپایی سپاه ترویج و آبادانی
نه : برپایی خانههای انصاف در روستاها
ده: ملی كردن تمام منابع آبهای زیرزمینی كشور
یازده : نوسازی شهرها و روستاها
دوازده : انقلاب اداری و آموزشی
سیزده : بسیار آسان کردن شرایط برای فروش سهام واحدهای بزرگ صنعتی به كارگران به صورتی که کارگران مالک کارخانه ها شوند
چهارده: مبارزه با تورم و گران فروشی
پانزده : آموزش رایگان و اجباری در هشت سال اول تحصیل
شانزده : تغذیه رایگان برای كودكان خردسال در مدارس
هفده : همگانی کردن بیمههای تامین اجتماعی برای ایرانیان با شرایط بسیار آسان
هجده : مبارزه با زمین خواری و ابزار نمودن آنها برای استثمار دیگران
نوزده : مبارزه با فساد در دولت
انقلاب سفید یا انقلاب شاه و مردم نام یک سلسله اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در دوره سلطنت محمد رضا شاه پهلوی و با نخست وزیران وقت دکتر علی امینی، اسدالله علم، حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا در سرتاسر ایران به تحقق پیوست. انقلاب سفید در مرحله نخست پیشنهادی شامل شش اصل بود که محمد رضا شاه پهلوی در کنگره ملی کشاورزان در تهران در تاریخ ۲۱ دی ماه ۱۳۴۱ خبر اصلاحات و رفراندم را برای قبول یا رد آن به کشاورزان و عموم ارائه داد. در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۴۱ در یک همه پرسی سراسری به اصلاحات رای مثبت داده شد.
پیش از اصلاحات ارضی ۵۰ درصد از زمینهای کشاورزی در دست مالکان بزرگ بود. ۲۰ درصد متعلق به اوقاف و در دست روحانیون بود و ۱۰ درصد زمینهای دولتی و یا متعلق به شاه بود، ۲۰ درصد نیز به کشاورزان تعلق داشت. پیش از اصلاحات ارضی به دستور شاه ۱۸۰۰۰ روستا را در فهرستی در آوردند که آن زمینها میبایستی بین روستاییان تقسیم شود.[۱] پادشاه سالیان دراز از لزوم اصلاحات ارضی در ایران میگفت ولی در برابر فشار مالکان بزرگ و روحانیون مجبور بود که اصلاحات ارضی را به عقب بیاندازد.
در سال ۱۳۳۸ خورشیدی برابر با ۱۹۵۹ محمدرضا پهلوی شاه ایران متقاعد شد که دست به اصلاحات اجتماعی - اقتصادی بزند بر این اساس از دکتر منوچهر اقبال نخستوزیر وقت خواست که پیشنویس لایحه اصلاحات ارضی را برای ارائه به مجلس آماده کند. طبیعتاً تصویب چنین قانونی با مخالفت مالکان و روحانیون رو به رو میشد اما از آنجا که حکومت، مجلس را تحت کنترل داشت، تنها راه نجات مالکان، تجدید نظر در لایحه و تغییر آن به ترتیبی بود که اجرایش را ناممکن سازد.
در اوایل سال ۱۳۳۹ برابر با ۱۹۶۰ نسخه اصلاح شده اصلاحات ارضی از تصویب مجلس - که اکثریت آن را مالکان تشکیل میدادند - گذشت. به همین جهت قانون مزبور منافع مالکان را تأمین کرد. بنابر این قانون، هر مالک میتوانست تا ۴۰۰ هکتار زمین آبی یا ۸۰۰ هکتار زمین دیم را برای خود نگاه دارد. در مجموع، مجلس راههایی را پیشبینی کرد که حتیالامکان مانع از تحقق واقعی اصلاحات ارضی شد و به جانبداری از منافع مالکان پرداخت.
تصویب چنین قانونی نمیتوانست تغییر اساسی در مناسبات ارضی و اجتماعی ایجاد کند در نتیجه احتمال بروز بحران سیاسی-اجتماعی در کشور میرفت و از این رو در۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۰ برابر با ۶ مه ۱۹۶۱، پادشاه، دکتر علی امینی را به نخستوزیر منصوب کرد تا مجری اصلاحات ارضی شود.
در ۲۴ آبان ۱۳۴۰، شاه فرمانی خطاب به نخستوزیر صادر کرد که در آن مفاد برنامه جدید اصلاحات تشریح شده بود و دولت دکتر علی امینی را مسئول اجرای آن معرفی کرد. دکتر امینی، حسن ارسنجانی را به عنوان وزیر کشاورزی خود انتخاب نمود که لایحه اصلاحات ارضی که از زمان دکتر اقبال روی آن کار شده بود به روز درآورد. ارسنجانی در این لایحه نوشت که هر مالک تنها میتواند صاحب یک روستا باشد. هر آنچه مازاد بر آن است میباید به دولت فروخته شود. سپس دولت این زمینها را ارزان به کشاورزان میفروشد و دولت اعتبار بسیار ارزان به کشاورزان خواهد داد. هدف ارسنجانی ایجاد طبقهای از کشاورزان مستقل است. نخستین طرح اصلاحات ارضی که به دنبال محدودیت مالکیت زمینهای زراعی از مالکین گرفته شدهاست که بلافاصله به دهقانانی که در آن کشت میکنند فروخته شود.[۲]
۱۹ دی ۱۳۴۰ برابر با ۹ ژانویه ۱۹۶۲ کابینه دکتر امینی فرمان محمد رضا شاه پهلوی را برای برچیدن نظام ارباب رعیتی در ایران به تصویب رسانید. دکتر امینی نزد حجت الاسلام خمینی در قم میرود تا روحانیون را در مورد این اصلاحات متقاعد سازد. خمینی کارنامه نخست وزیری دکتر امینی را به باد انتقاد میگیرد که سیاست امینی در کشورداری سراسر اشتباه است آموزش در دبستانها و دبیرستانها کاملا اشتباه است و تنها کافر تولید میکند.[۳] پس از اظهارات حجت الاسلام خمینی، شاه میگوید " اکنون شما ماسک به چهره اتان را برداشتهاید. این مرتجعین سیاه بدتر از انقلابیون سرخ هستند " [۴]
۲۸ تیر ۱۳۴۱ برابر با ۱۹ ژوئیه ۱۹۶۲ دکتر امینی استعفا میدهد و اسدالله علم به نخست وزیری منصوب میشود.
پادشاه به نخست وزیر خود اسدالله علم گفت که ما این اصلاحات را میتوانیم زمانی به اجرا در آوریم اگر و تنهااگر اکثریت مردم موافق آن باشند. بدین دلیل با یک رفراندوم میتوانیم اصلاحات ارضی را پیش ببریم.۹ ژانویه ۱۹۶۳ شاه کنگره ملی کشاورزان را با سخنان خود میگشاید. ۴۲۰۰ نماینده تعاونیها و کشاورزان در این کنگره حضور دارند. محمد رضا شاه پهلوی از شش اصل اصلاحات سخن میگوید که به آرا مردم برای تصویب گذاشته میشود و با غریو شادی حاضران در کنگره رو به رو میشود. محمد رضا شاه پهلوی میگوید «هیچ عملی بیش از کارهایی که امروز انجام میدهیم از جمله آزاد ساختن رعیت اسیر و بدبخت ایران از زنجیر اسارت و مالک کردن ۱۵ میلیون جمعیت این کشور در زمینی که در آن کار میکنند مورد پسند خدا و ائمه اطهار نخواهد بود. هیچ چیز خداپسندانهتر از عدالت اجتماعی و رفع ظلم نیست». ایراد این سخنان در قم اتفاقی نیست چون روحانیون نیز به دلیل زمینهای اوقاف در زمره ملاکین بزرگ قرار دارند ودر نتیجه مخالف سر سخت اصلاحات پادشاه هستند.
در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۴۱ همهپرسی در ایران انجام میگیرد که به تایید اصلاحات پیشنهادی میانجامد. ۵۵۹۸۷۱۱ برای انقلاب سفید و ۵۲۱۱۰۸ علیه انقلاب سفید آرای خود را به صندوقها ریختند.[۵]
برای نخستین بار در تاریخ ایران زنان نیز به پای صندقهای رای میروند. در تهران ۱۶۴۳۳ و در دیگر شهرستانها ۳۰۰۰۰۰ تن رای آری خود را به صندوقها ریختند.[۶]
اصلاحات ارضی در سه مرحله انجام شد. در مرحله نخست تعیین شد که هیچ مالکی بیش از یک ده نداشته باشد. مازاد زمینها و دهها میباید به کشاورزانی که در آن زمینها به بهره برداری مشغول بودند فروخته شود. با فروش سهام کارخانجات دولتی ترتیب باز پرداخت بهای زمینها به مالکان فراهم گردید.
در مرحله دوم صاحبان زمینهای استیجاری میباید یا به تقسیم درآمد حاصل از اجاره به پردازند و یا بر اساس قراردادهای اجاره، زمینها را به کشاورزان به فروشند. به عبارت دیگر مالکان موظف شدند که یا ملک کشاورزی خود را برای سی سال به کشاورزان اجاره نقدی دهند و یا آن را با توافق بدانها به فروشند. بدین ترتیب حداکثر مالکیت زمینها در دست یک مالک بسیار محدود شد. املاک موقوفه عام نیز بر اساس درآمد آن زمین به اجاره دراز مدت ۹۹ ساله به کشاورزان واگذار گردید. در مورد موقوفات خاص متولیان مجبور به فروش آنها به دولت و تقسیم آن بین کشاورزان شدند.
در مرحله سوم مالکانی که ملک خود را اجاره داده بودند بر اساس قانون اصلاحات مجبور به فروش آن به کشاورزان شدند و با رضایت مالک و کشاورز یا تقسیم به نسبت بهره مالکانه مرسوم در محل شدند. بدین ترتیب همه کشاورزان ایران صاحب زمین شدند و ایران از یک کشور عقب مانده فئودالی به سوی یک کشور با کشاورزی آزاد و صنعتی شدن گام بر داشت.[۷][۸]
اصول انقلاب سفید شاه ومردم ( یعنی انقلابی که یکقطره خون از بینی کسی ریخته نشد نه شورش خمینی گجسگ هندیزاده
::::::::::::::::::::::::::
یک : اصلاح مالکیت بر زمین ها...ی کشاورزی وپایان بخشیدن به رژیم پلید ارباب برده داری
دو : ملی كردن جنگها و مرتع ها
سه : تبدیل كارخانه...های دولتی به ش...ركتهای سهامی و فروش سهام آنها برای تضمین اصلاح مالکیت بر زمین های کشاورزی
چهار: مشاركت كارگران در سود خالص كارخانهها؛
پنج : باز نگری در قانون انتخاب به منظور اعطای حقوق كامل و برابر ی سیاسی به زنان
شش : برپایی سپاه دانش،برای سواد آموزی و توسعه وپیشرفت فرهنگ در روستاها
هفت : برپایی سپاه بهداشت، برای توسعه بهداشت
هشت : برپایی سپاه ترویج و آبادانی
نه : برپایی خانههای انصاف در روستاها
ده: ملی كردن تمام منابع آبهای زیرزمینی كشور
یازده : نوسازی شهرها و روستاها
دوازده : انقلاب اداری و آموزشی
سیزده : بسیار آسان کردن شرایط برای فروش سهام واحدهای بزرگ صنعتی به كارگران به صورتی که کارگران مالک کارخانه ها شوند
چهارده: مبارزه با تورم و گران فروشی
پانزده : آموزش رایگان و اجباری در هشت سال اول تحصیل
شانزده : تغذیه رایگان برای كودكان خردسال در مدارس
هفده : همگانی کردن بیمههای تامین اجتماعی برای ایرانیان با شرایط بسیار آسان
هجده : مبارزه با زمین خواری و ابزار نمودن آنها برای استثمار دیگران
نوزده : مبارزه با فساد در دولت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر