چند روز پیش وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد که ازاین پس تسهیلاتی در رابطه با ویزای دانشجوئی برای ایرانیان فراهم میکند: " بنا به گزارش "مرکز مشاوره دانشجویی" وابسته به وزارت امورخارجه آمریکا از تاریخ ۲۰ مه ۲۰۱۱ به بعد دانشجویان ایرانی که «به منظور تحصیل و تحقیق در رشتههای غیرحساس و غیر فنی» متقاضی سفر به آمریکا هستند واجد شرایط برای دریافت روادید دو ساله با امکان ورود مکرر به آمریکا خواهند بود. این تسهیلات شامل حال وابستگان آنها نیز میشود."
طبیعتا این اقدام مثبتی است که باید از آن استقبال کرد. اما این واقعه جدید به برگ تبلیغاتی جدید "نایاک" تبدیل گشته است تا هم خودش را طراح این پیروزی جا بیندازد و هم به کمک آن، مشکل بی اعتباری خودش در میان جامعه ایرانیان را تا اندازه ای جبران کند. مشکلاتی که عمدتا ناشی از دلالی و لابی پنهان این سازمان برای جناح های مختلف جمهوری اسلامی است.
البته این اولین بار نیست که نایاک با استفاده از این قبیل پیروزی ها که عمدتا هیچ ضرری برای جمهوری اسلامی ندارد، سعی در رونق دادن به کاسبی خویش داشته است که نمونه مشخص آن داستان دفاع از نام خلیج فارس میباشد که مدتها با مانور روی آن هم در میان ایرانیان کسب اعتبار کرد و هم درآمد مالی زیادی را روانه صندوق نایاک و در نتیجه شخص تریتا پارسی نمود.
اما داستان بهمین سادگی نیست. طبق اسناد دادگاه، این قبیل فعالیت های نایاک حتی ده درصد از لابی آنان نیز نبوده و بخش عمده فعالیت های آنان در کنگره ویا وزارت خارجه، در جهت برداشتن فشار و تحریم از روی جمهوری اسلامی متمرکز بوده است. تریتا پارسی در نامه ای خصوصی که چند سال پیش به یکی از لابیست های بزرگ واشنگتن و از نزدیکان جرج بوش بنام روی کافی نوشت، هدف لابی خودش را بازکردن دربهای تجارت با ایران معرفی نمود ولی تأکید کرد که برای جلب اعتماد ایرانیان باید مقداری نیز روی موضوعاتی مثل ویزا فعالیت نمود. وی در نامه محرمانه خود نوشته بود:
" اگرچه وظیفه اصلی این لابی باید بهبود رابطه ایران و آمریکا و برداشتن تحریم ها باشد اما در مرحله اول بایستی روی موضوعاتی کار کرد که حساست کمتری ایجاد میکند مثل مشکل ویزا یا تبعیض علیه ایرانیان. اگر در آغاز کار روی اینگونه موضوعاتی که بحث انگیز نیست متمرکز شویم، اینکار باعث کسب اعتبار لابی مان در میان جامعه ایرانیان می شود... اگرچه طرف حساب های اصلی این لابی تاجران ایرانی و آمریکائی هستند اما باید حتما یک چهره انسانی به این لابی و اهداف آن داد. با انسانی جلوه دادن لابی خودمان هم میتوانیم اعتماد جامعه ایرانی را بخود جلب کنیم و هم میتوانیم برای پیروزی در کنگره آمریکا ازآن استفاده کنیم."
بنابراین اگر میزان لابی نایاک بنفع جمهوری اسلامی را در یک کفه بگذاریم و این قبیل "پیروزی" ها مثل حل مشکل ویزا را در کفه دیگر قرار دهیم، به هدف اصلی جنجال تبلیغاتی تریتا پارسی و نایاک پی میبریم.
دو سال پیش که میلیونها ایرانی در خیابانهای کشور به مقابله با حکومت برخاسته بودند و از اوباما میخواستند که به دفاع از جنبش مردم برخیزد، تریتا پارسی در ایمیل های خصوصی خود به کاخ سفید که چند نمونه آنرا دادگاه در اختیارمان قرار داده است، به مشاوران اوباما میگفت که مبادا در کنار مردم ایران قرار بگیرید و تأکید میکرد که آمریکا باید همیشه دو قدم عقب تر از مردم ایران باشد. نصیحت تریتا پارسی و دوستانش به اوباما این بود که کمی صبر کنید تا گرد و خاک در تهران فرو نشیند آنگاه با خامنه ای سازش کنید.
صدها سند و ایمیل داخلی نایاک نشان میدهد که بخش عمده تلاش تریتا پارسی آن بود که آمریکا هژمونی جمهوری اسلامی در منطقه را برسمیت بشناسد و با حاکمان کشورمان از در دوستی درآید و همانطور که در دهه هفتاد با چین به همزیستی رسید، اکنون نیز با رژیم ایران به آشتی و دوستی دست یابد.
من بنوبه خودم از سیاست ویزائی جدید آمریکا بسیار خوشحالم ولی در عین حال نگران آنم که این اقدام دستمایه ای برای کسب اعتبار نایاک در میان ایرانیانی خواهد شد که از فعالیت های این سازمان بی خبرند. من تردیدی ندارم که تریتا پارسی این اعتبار و این سرمایه را بازهم در جهت حفظ منافع جناح های مختلف رژیم، مافیای نفتی آن و همچنین کمپانی های بزرگی که از وی حمایت کرده اند مصرف خواهد کرد.
منبع: ایرانیان لابی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر