_ در روزگار خلافت ابوبکر دو تن از جنگجویان این قبیله، یکی مثنی بن حارثه و آن دیگر، سوید بن قطبه در سر حد ایران دست به تجاوز و غارت زدند. [1] و سپس کشتار در جنگ حیره سال 12 هجری.
_ جنگ قادسیه: داستان آن در بسیاری از منابع هست و کشتگان بسیاری را ذکر میکنند.
_ جنگ جلولاء: کشتگان جلولاء را برخی بالغ بر صد هزار نفر نوشتهاند. [2] آنقدر زن و فرزند از ایرانیان در این جنگ به بردگی بردهاند که عمر از کثرت آنان به خدا پناه میبرد. [3]
_ فتح شوشتر: از مردم فارس چندان کشته شد که پیش از آن مانند نداشته بود. [4]
_ فتح اهواز: جنگ شد و خدا مسلمانان را ظفر داد و مشرکان را بشکست و مسلمانان هر چه خواستند از آنها کشتند. [5]
_ جنگ نهاوند سال 21: از هنگام زوال تا شبانگاه چندان از پارسیان بکشتند که زمین پرخون شد و مرد و چهارپا بر آن میلغزیدند و کسانی از سواران مسلمانان از لغزیدن در خون آسیب دیدند.و نیز آورده شده یکصد هزار کس یا بیشتر از ایرانیان از سقوط به دره کشته شد بجز آنها که در نبردگاه به قتل رسیدند و معادل آن بود و جز معدودی جان نبردند. [6]
_ فتح همدان سال22: در آنجا جنگی سخت کردند که به عظمت همانند نهاوند بود و کم از آن نبود، و از پارسیان چندان کشته شد که بشمار نبود و جنگشان از جنگهای بزرگ کمتر نبود. [7]
_ فتح ری: چندان از مردم ری کشته شد که کشتگان را با نی شمار کردند( اندازه گرفتند؟)و غنیمتی که خدا در این جنگ نصیب مسلمانان کرد همانند مداین بود. [8] ماجرای ویران کردن کامل ری در تاریخ طبری آمده است.
_ جنگ توج: آنگاه خدای عزوجل مردم توج را از مقابل مسلمانان هزیمت کرد و مسلمانان را بر آنها تسلط داد که هر چه خواستند از آنها کشتند. و این جنگ دوم توج بود که پس از آن سر بلند نکرد. [9]
_ فتح استخر: عثمان بن ابی العاص آهنگ استخر کرد و چندانکه خواست بکشتند. [10]
_ فتح دوباره استخر: مسلمانان جنگ انداختند و جنگی سخت کردند و شهرک و پسرش کشته شدند و خدا عز و جل از پارسیان کشتاری بزرگ کرد. [11]
_ فتح شهرک در نزدیکی استخر: و چنان شد که سنگی از منجنیق به عبیدالله خورد و به یاران خویش وصیت کرد و گفت: "ان شاء الله این شهر را خواهید گشود به خونخواهی من ساعتی از مردم آنجا بکشید" و چنان کردند و بسیاری از مردم شهر را بکشتند. [12]
_ فتح فسا و دارابگرد: مسلمانان طبق دستور الله در خواب عمر در یک طرف کوهی پنهان شدند و ایرانیان بیشماری را کشتند. [13]
_ فتح کرمان: مردم جیرفت و کرمان لشکری آماده کرده بودند که بدست مسلمانان کشته شدند. [14]
_ فتح مکران: مسلمانان در نبردگاه کشتار بسیار کردند، چند روز در تعاقب ایرانیان بودند و کس میکشتند تا به نهر رسیدند، و در مکران اقامت گرفتند. [15]
_ فتح آذربایجان سال 24: ولید سلمان بن ربیعه باهلی با دوازده هزار کس سوی ارمنیه فرستاد که در آن سرزمین روان شدند و کشتار کردند و غنیمت گرفت و با دست پر پیش ولید بازرفت. [16] مردم آذربایجان که در اردبیل مقر داشتند با عربان سخت جنگیدند و پس از جنگهای خونین با حذیفهبن الیمان مجبور به صلح شدند. [17]
_ غزای طبرستان سعید بن عاص سال 30: مردم طمیسه (شهری ساحلی در طبرستان) از سعید امان خواستند و امانشان داد که یکیشان را نکشد و چون قلعه را گشودند همگی را بکشت بجز یکی، و هر چه را در قلعه بود بگرفت. [18]
_ فتح مرو: آنگاه خدا هزیمتشان کرد و مسلمانان از آنها بکشتند تا به رسکن رسیدند که دوازده فرسنگی قصر انحف بود. [19]
_ فتح جوزجان: مسلمانان یورش بردند و تنی چند از زبده سوارانشان کشته شد آنگاه خدا مسلمانان را ظفر داد که هزیمتشان کردند و کشتاری عظیم در شهر کردند. [20]
_ فتح بلخ: آنگاه ابن خازم با مسلمانان در رسید و قارن کشته شد و دشمن هزیمت شد که تعقیبشان کردند و چنانکه میخواستند کشتار کردند و اسیر بسیار گرفتند. [21]
_ فتح سمرقند: در روایات مختلف داستان فتح آن همچون افسانه فتح شهر تروا تصویر شده و آنقدر ویرانی و قتل و غارت شدید بوده که در اخبار الطوال بینظیر دانسته شده است. [22]
_ قیام مردم استخر: مردم پس از فتح این شهر چندین بار بر حاکمان عرب شوریدند. در دفعه دوم مقاومت مردم چندان با رشادت و گستاخی مقرون بود که فاتح عرب را از خشم و کینه دیوانه کرد. نوشتهاند که چون عبد الله بن عامر فاتح مزبور از پیمان شکستن مردم استخر آگاه شد و دانست که مردم بر ضد عربان به شورش برخاستهاند سوگند خورد که چندان بکشد از مردم استخر که خون براند. به استخر آمد و به جنگ بستد و خون همگان مباح گردانید و چندان که میکشتند، خون نمیرفت تا آب گرم بر خون میریختند. پس برفت و عدد کشتگان که نام بردار بودند چهل هزار کشته بود، بیرون از مجهولان. [23]
_ قیام ابومسلم: از مشهورترین قیامهای خونین بر علیه ظلم اعراب در ایران که در منابع تاریخی مختلف از آن نام برده شده و سمبل قیامهای خونین بعدی ایرانیان بر علیه اسلام بودهاست.
_ قیام سندباد در خراسان سال 138 هجری: نوشتهاند که در این نبرد از یاران سندباد چندان کشته شد که تا سال سیصد هجری، آثار کشتگان در آن مکان باقی بود. [24]
_ در طبرستان به سال 141: سپهبد خورشید حکم کرد که همه اعراب را و حتی همه ایرانیانی را که به دین اعراب درآمدهاند، بکشند. شورش سختی بر ضد عرب روی داد که عربان با قساوت آنرا در خون فروشستند. [25]
_ قیام استاد سیس: طبری ذیل مطالب سال 150 میگوید: نزدیک به هفتاد هزار کس از یاران استاد سیس در معرکه میان ایشان با حکومت مسلمانان کشته شدند و چهارده هزار تن اسیر گردیدند. آنگاه آن چهارده هزار اسیر نزد خازم بردند بفرمود تا آنان را گردن بزند. [26]
_ قیامهای پراکنده: ایرانیان بارها سر بر آوردند که مگر با جنگ و ستیز خویشتن را از چنگ اسلام رهایی بخشند. [27] مثل: قیام یوسف بن ابراهیم در بخارا و بسیاری دیگر
منابع:
1 .ابو حنیفه دینوری، اخبار الطوال، صفحه 107
2. یاقوت، معجم البلدان، ج 2، ص 107
3. ابو حنیفه دینوری، اخبار الطوال، ص 123
4. تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد 5، صفحه 1892
5. تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد 5، صفحه 1893
6. تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد 5، صفحه 1953
7. تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد 5، صفحه 1973
8. تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد 5، صفحه 1975
9. تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد 5، صفحه 2007
10. تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد 5، صفحه 2008
11. تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد 5، صفحه 2009
12. تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد 5، صفحه 2011
13. تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد 5، صفحه 2012
14. تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد 5، صفحه 2114
15. تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد 5، صفحه 2116
16. تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد 5، صفحه 2092
17. فتوح البلدان بلاذری ص 326
18. تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد 5، صفحه 2117
19. تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد 5، صفحه 2168
20. تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد 5، صفحه 2169
21. تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده جلد 5، صفحه 2172
22. ابو حنیفه دینوری، اخبار الطوال ص 282
23. فارسنامه ابن بلخی، صفحه 116
24. تاریخ طبرستان، ج 1،ص 174
25. دو قرن سکوت، دکتر عبدالحسین زرینکوب، ص 157
26. دو قرن سکوت، دکتر عبدالحسین زرینکوب، ص 154
27. ابن حزم، الفصل ، جزء ثانی، ص 91
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر